گردآورنده: ایلیا ربیعی
این سؤال بسیار مهم و جنبه حیاتی دارد. اگر قصد خرید یا پیشخرید آپارتمانی را از یک ساختمان دارید و فروشنده آن سازنده همان ساختمان است حتماً به دو مورد توجه کنید، اول اینکه واحدها بین ملک و سازنده تقسیمشده باشد و در قرارداد مشارکت یا جداگانه تقسیمنامه تنظیم کرده باشند دوم اینکه سازنده حق فروش داشته باشد و اینکه آیا برای فروش شرطی گذاشتهشده یا خیر. برای مثال ممکن است در قرارداد مشارکت شرط شده، سازنده بعد از ۸۰ درصد پیشرفت یا بعد از مرحله سفتکاری حق فروش یا پیشفروش واحدهای خود را دارد. اگر این موارد رعایت نشود، مالک میتواند از طریق دادگاه ابطال مبایعهنامه فیمابین سازنده و پیش خریدار را بخواهد.
ازنظر قانون مدنی با وقوع عقد بیع مالکیت کاشانه از فروشنده به خریدار منتقل میشود. در خصوص خانههای مسکن مهر چون غالباً اسناد مالکیت صادر نشده ازاینجهت مشکلاتی برای انتقال رسمی ملک وجود دارد. که توصیه میکنیم اولاً قبل از انجام معامله به شرکت قانونی مربوطه که خانه موضوع معامله متعلق به اعضای آن است مراجعه کنید و مالکیت فروشنده را نسبت به آن کاشانه احراز کنید. سپس جویا شوید که قرارداد یا شرطی مبنی بر منع نقلوانتقال وجود نداشته و قبلاً هم به کسی واگذار نشده باشد و همچنین اینکه بدهی احتمالی فروشنده بهعنوان سهامدار چه میزان است و متراژ دقیق و امکانات آن را از مدیرعامل یا نماینده او بپرسید. پس از حصول اطمینان اولیه اقدام به تنظیم مبایعهنامه کنید و متعاقباً به دفترخانه اسناد رسمی بروید و یک صلحنامه با موضوع صلح حقوق ناشی از عضویت در شرکت تعاونی مسکن فلان را از فروشنده با کلیه اختیارات بعلاوه یک وکالت تام بلاعزل با حق توکیل به غیر با تمام اختیارات دریافت کنید.
فروشنده باید در مبایعهنامه شرط کند پس از تاریخ قرارداد مسئولیت هرگونه بدهی، وام، مالکیت و سایر هزینهها بر عهده خریدار است و در صورت عدم پرداخت آن عواقب احتمالی آن ازهرجهت بر عهده خریدار میباشد و فروشنده هیچگونه مسئولیتی ندارد.
ضمناً دو طرف پس از اقدامات فوق باید به دفتر شرکت تعاونی مسکن مراجعه کنند و کپی برابر اصل وکالتنامه، صلحنامه و مبایعهنامه را به شرکت تحویل بدهند و مقابل نام فروشنده، نام خریدار درج شود تا مسئولین شرکت متوجه انتقال سهم عضو قبلی بشوند و نامهها و ابلاغیههای بعدی را به خریدار تسلیم کنند.
در سامانه ثبت معاملات کشور یک نوع مبایعهنامه برای کلیه آپارتمانها با هر نوع کاربری اعم از مسکونی، تجاری، اداری و غیره قرار دادهشده است که صرفاً در هنگام تنظیم مبایعهنامه در قسمت کاربری باید قید شود تجاری. همچنین اگر سرقفلی ملک در اختیار شخص ثالثی است حتماً باید این موضوع در مبایعهنامه قید شود وگرنه میتواند از موارد تدلیس و کلاهبرداری تلقی شود و فروشنده تحت پیگیری قانونی قرار گیرد و خریدار نیز باید به این موضوع توجه کرده و تأکید کند که در قرارداد نوشته شود کل ششدانگ واحد تجاری با کلیه حقوق متصوره قانونی و صنفی اعم از سرقفلی و کسب و پیشه به خریدار انتقال یافت.
قانوناً هزینههای نقل و انتقال اعم از دارایی، شهرداری به عهده فروشنده است و هزینه حقالتحریر مربوط به انتقال رسمی آن در دفترخانه عرفاً بالمناصفه است یعنی به نسبت مساوی اما قانوناً هزینه انتقال و حملونقل موضوع معامله بر عهده فروشنده است مگر اینکه طرفین بنا بر مذاکره و شرط مندرج در قرارداد و قیمت معامله به شیوه دیگری توافق نمایند. مثلاً ممکن است قیمت بهاصطلاح شیرین و پایینتر از قیمت معاملاتی عرف است و فروشنده پیشنهاد میکند که هزینه انتقال در دفترخانه بر عهده خریدار باشد و اگر این خریدار قبول کند طبق همین توافق اقدام میشود و بالعکس.
حتماً توجه داشته باشید که بین مالک قبلی (فروشنده) و مستأجر اجارهنامه عادی یا رسمی وجود داشته باشد و توسط دو طرف امضاءشده و حداقل دو شاهد نیز ذیل اجارهنامه را امضاء زده باشند و در دو نسخه تنظیمشده باشد. چون درصورتیکه یکی از این موارد رعایت نشود امکان تخلیه فوری ۱ آن ملک با مشکل مواجه میشود. همچنین توصیه میشود نسخه اجارهنامه مربوط به مالک را روئیت و در صورت رعایت شروط فوق ضمن معامله آن را از فروشنده دریافت کنید. پس از انعقاد قرارداد خرید کاشانه اگر مستأجر تمایل به تخلیه داشته باشد ولی خریدار راضی نباشد، نمیتواند ملک را تخلیه کند و در صورت تخلیه باید اجارهبهای مدت باقیمانده را بپردازد و بالعکس.
با توجه به تخصصی شدن مشاغل و وجود صنف مشاورین املاک لذا بهترین و مطمئنترین محل برای کسب اطلاع از قیمت روز ملک و همچنین انجام کلیه معاملات ملکی، دفاتر و آژانسهای املاکی است که عضو رسمی اتحادیه صنف مشاورین املاک شهرها میباشند و از هرگونه معامله خارج از این دفاتر جداً خودداری کنید.
بعدازاینکه فایل مناسبی را بر خرید یا فرد مناسبی را برای فروش کاشانه به او پیدا کردید در جلسه مذاکره و قبل از نوشتن قرارداد لازم است که دو طرف مدارک هویتی و مالکیتی یکدیگر را ازجمله کارت ملی، شناسنامه و سند ملک و بنچاق را ملاحظه کنند آنهم فقط از روی اصل مدارک نه کپی آن. اگر فروشنده گفت اصل مدارک همراهم نیست بههیچوجه تا قبل از روئیت اصل سند مالکیت هیچ مبایعهنامهای را امضاء نکنید چون ممکن است سند ملک مفقودشده باشد که کار انتقال سند ملک به تعویق میافتد و یا ملک شاید در رهن بانک باشد و کپی صفحهٔ نقلوانتقال را به شما نشان ندهد و یا شاید هم در بازداشت باشد. بنابراین اگر خریدار هستید حتماً به این موضوع توجه کنید که آیا سند ملک به نام خود فروشنده است و آیا مشخصات کارت ملی و شناسنامه با مشخصات درجشده در سند تطبیق میکند یا خیر. اگر ملک در رهن بانک یا در بازداشت مرجع قضایی باشد در صفحه نقل و انتقالات (در خصوص اسناد منگولهدار) و یا پشت اسناد تکبرگی در قسمت توضیحات درجشده است.
همچنین خریدار باید مدارک هویتی خریدار را ملاحظه کند و مطمئن باشد همان فردی که خریدار احتمالی است ذیل قرارداد را امضاء کند و ازنظر سنی و عقلی دو طرف باید شرایط عادی را داشته باشند و به سن بلوغ و رشد رسیده باشند.
در هر قراردادی ازجمله مبایعهنامه کاشانه دو طرف وجود دارند که به آنها متعاملین یا طرفین معامله گفته میشود. طرفین معامله ممکن است هر دو یا یکی از آنها جزء اشخاص حقیقی و یا حقوقی باشند. اشخاص حقیقی به همه افرادی که زنده از مادر متولد میشوند گفته میشود و تا زمان مرگ این شخصیت تداوم دارد بنابراین همه افراد جامعه یعنی انسانها چه زن چه مرد جزء اشخاص حقیقی و واقعی هستند. اما اشخاص حقوقی دارای شخصیتی مستقل از اشخاص حقیقی هستند و طی تشریفاتی که در قانون تجارت و سایر قوانین مشابه تدوینشده از جمع و به هم پیوستن حداقل دو نفر با میزانی سرمایه باهدف انتفاعی و یا غیرانتفاعی تحت نام معینی با طی تشریفات ثبت شرکتها و درج نام آنها در روزنامه رسمی کشور متولد و ایجاد میشوند و تا زمان انحلال شرکت یا موسسه این شخصیت ادامه دارد. جهت دریافت اطلاعات دقیقتر به مقاله طرفین معاملات املاک مراجعه نمائید.
طبق قانون مدنی با فوت وکیل و یا موکل وکالتنامه باطل میشود. همچنین جنون یکی از طرفین عقد وکالت باعث بطلان آن میشود. حال اگر وکیل قرارداد را امضاء کند و سپس فوت شود یا جنون بر او عارض شود، تأثیری در قراردادی که امضاء کرده ندارد اما چنانچه قبل از امضای قرارداد فوت کند یا مجنون شود بهواسطه باطل شد وکالتنامه امکان انجام معامله توسط وکیل منتفی میشود.
همانطور که در پاسخ سؤال قبلی بیان شد فوت یا جنون باعث باطل شدن وکالت میشود. پس اگر موکل فوت کند وکیل حق هیچگونه معامله را بدون اجازه یا وکالت مجدد توسط ورثه متوفی را ندارد. اما اگر قبل از فوت موکل معامله را امضاء کرده باشد آن معامله صحیح است اما حق ادامه سایر اقدامات مانند حضور در دفترخانه برای امضای سند رسمی انتقال را ندارد در این صورت یا ورثه شخصاً باید اسناد را امضاء کنند و یا به شخص دیگری وکالت بدهند.