معماری باروک سبکی معماری است که در اواخر قرن شانزدهم در ایتالیا آغاز شد و در برخی مناطق، به ویژه آلمان و آمریکای جنوبیِ مستعمره، تا قرن هجدهم ادامه یافت. این سبک ریشه در جنبش ضد اصلاحات داشت، زمانی که کلیسای کاتولیک از طریق هنر و معماری، به شکلی آشکارا احساسی و حسی، به جلب نظر مؤمنان پرداخت.
اشکال پیچیده در پلان معماری، که اغلب بر اساس بیضی بودند، و تقابل پویا و نفوذ فضاها به یکدیگر، برای افزایش حس حرکت و sensualism مورد توجه قرار گرفتند.
زمینههای تاریخی: ظهور باروک با تحولات سیاسی، اجتماعی و مذهبی اروپا در قرن هفدهم همزمان بود. جنگهای مذهبی، رقابت قدرتهای اروپایی و اصلاحات پروتستانی، فضایی پرتنش و پویا را ایجاد کرده بودند. در این شرایط، کلیسای کاتولیک به دنبال راهی برای نمایش قدرت و شکوه خود بود و معماری باروک به ابزاری قدرتمند برای این منظور تبدیل شد.
تاثیر رنسانس: باروک را میتوان ادامه و تکامل معماری رنسانس دانست. معماران باروک از اصول و قواعد رنسانس، مانند تقارن و تناسبات، استفاده میکردند، اما آنها را با عناصر جدیدی مانند حرکت، پویایی و تزئینات فراوان ترکیب میکردند.
هنرمندان پیشگام: هنرمندانی مانند میکلآنژ، برامانته و برنینی، با آثار خود زمینهساز ظهور باروک شدند. آنها با استفاده از عناصر جدیدی مانند منحنیها، نور و سایه، و فضاهای پویا، به معماری رنسانس جانی تازه بخشیدند.
شکوه و عظمت: باروک با نمایش شکوه و عظمت، به دنبال تحت تاثیر قرار دادن مخاطب بود. ساختمانهای باروک با ابعاد بزرگ، ستونهای عظیم، گنبدهای بلند و تزئینات فراوان، حس قدرت و ثروت را القا میکردند.
پویایی و حرکت: برخلاف معماری رنسانس که بر سکون و تعادل تاکید داشت، باروک با استفاده از خطوط منحنی، سطوح ناهموار و نورپردازی دراماتیک، حس حرکت و پویایی را به بناها میبخشید.
تزئینات فراوان: باروک با استفاده از تزئینات فراوان، مانند مجسمهها، نقاشیها، گچبریها و طلاکاریها، به دنبال خلق فضایی غنی و پر زرق و برق بود. این تزئینات اغلب با مضامین مذهبی، اساطیری و تاریخی همراه بودند.
نورپردازی: نورپردازی نقش مهمی در معماری باروک ایفا میکرد. معماران با استفاده از نور و سایه، به فضا عمق و بعد میبخشیدند و حس دراماتیک را افزایش میدادند.
ترکیب هنرها: در معماری باروک، هنرهای مختلف مانند معماری، نقاشی، مجسمهسازی و موسیقی با یکدیگر ترکیب میشدند تا اثری کامل و هماهنگ را خلق کنند.
شیوهگرایی : اگرچه معماری سبک باروک عمیقاً تحت تأثیر کلاسیکگرایی یونانی و متعاقب آن احیای رنسانس بود، با تأکید شدید بر شیوهگرایی از فرمهای صلب و تقارن رایج در این سبکها متمایز شد. شیوه گرایی یا منریسم مکتبی از تفکر هنری بود که از مجسمهسازی تا هنرهای تجسمی را در برمیگرفت، اما تأثیر آن بر معماری با ایجاد خطای دید و ایجاد حس شگفتی با پرسپکتیوهای عجیبوغریب نسبت به دیگر فرمهای هنری بیشتر مشهود بود.
نقاشی دیواری : فرسکو یا نقاشی دیواری به نقاشی روی سقف یا دیوار گفته میشود مانند کلیسای سیستین میکلآنژ. نقاشیهای دیواری در دوره باروک بهطور قابلملاحظهای متداول بودند تا مطابق منشور اولیه کلیسای کاتولیک باعث القای حس هیبت و احترام در بین کسانی که هنر و معماری را مشاهده میکنند، شوند. ازآنجاییکه موضوعات این نقاشیهای دیواری اغلب شخصیتهای کتاب مقدس بودند، کلیساهای باروک به بینندگان حس مشارکت مستقیم در رویدادهای کتاب مقدس و زندگی عیسی مسیح را میدادند.
سقفهای پر آذین و ورودیها : معماران آن دوره امیدوار بودند که با طراحی نمای بیرونی حس احترام را در بینندگان برانگیزند. فرانسوا مانسار سقف منحنی اصلی و پیچیده مانسارد را در اوج دوران باروک در سراسر جهان هنر غرب طراحی کرد. ستونهای مستطیلی بیرون از ساختمانهای باروک، از لیسبون در پرتغال تا وین در اتریش دیده میشوند. طاقنمای بالای ورودی کلیسای جامع سنت پیتر در رم توسط ردیف ستونها نگه داشته میشود. این ستوننماها یکی از ویژگیهای بارز معماری سبک باروک هستند و به نماها حس شکوه و عظمت میبخشند.
ترومپلوی : فریب چشم به فرانسوی ترومپلوی تکنیکی متداول در آن دوره بود که به بسیاری از نقاشیهای دیواری که ساختمانها را تزئین میکردند، حس سه بعدی میداد. با این رویکرد، هنرهای تزئینی دو بعدی مانند نقاشی با مجسمهسازی در دوره باروک به هم نزدیک شدند. بهعنوانمثال، افراد میتوانستند در کنار «عشقهای خدایان» اثر آنیبال کاراچی در کاخ فارنزه قدم بزنند و نقاشی روی سقف را که شبیه پنجرهای به سمت الپ بود، ببینند.
کلیسای سن پیترو در رم: این کلیسا، یکی از مهمترین نمونههای معماری باروک است. گنبد عظیم، ستونهای بلند و تزئینات فراوان، آن را به نمادی از قدرت کلیسای کاتولیک تبدیل کرده است.
کاخ ورسای: این کاخ، نمادی از شکوه و عظمت پادشاهی فرانسه در قرن هفدهم است. باغهای وسیع، تالارهای مجلل و تزئینات فراوان، آن را به یکی از شاهکارهای معماری باروک تبدیل کرده است.
کلیسای سنت پل در لندن: این کلیسا، یکی از مهمترین نمونههای معماری باروک در انگلستان است. گنبد بزرگ، ستونهای بلند و تزئینات فراوان، آن را به یکی از نمادهای شهر لندن تبدیل کرده است.
کلیسای ایل جزو در ونیز: این کلیسا، نمونهای از معماری باروک در ونیز است. نمای سفید و تزئینات فراوان، آن را به یکی از زیباترین کلیساهای ونیز تبدیل کرده است.
معماری باروک، تاثیر عمیقی بر هنر و معماری اروپا و جهان گذاشت. این سبک، الهامبخش بسیاری از هنرمندان و معماران در دورههای بعدی بود و تاثیرات آن را میتوان در سبکهایی مانند روکوکو و نئوکلاسیک مشاهده کرد.
ترجمه و گردآوری: ندا خدری