کار و به معنای اخص آن شغل مظهر زنده بودن پویایی و زندگی انسانی است. برای داشتن زندگی انفرادی و اجتماعی بهتر باید کار کرد کار تنها وسیله ای است که جایگاه انسان را در پهنه هستی انسانی تر کرده و سنگر وی
چنان چه چند نفر به طور هماهنگ برای رسیدن به هدفهای مشترک تشریک مساعی کنند، در واقع این افراد یک سازمان را تشکیل داده اند. از سازمان نیز مانند مدیریت تعاریف متعددی توسط اندیشمندان علم مدیریت شده است که
تاریخ دانش مدیریت را از نظر تئوری پردازی به دو دوره می توان تقسیم نمود:
۱ دوره اصول گرایی
در این دوره اعتقاد اندیشمندان بر آن بود که دانش مدیریت میتواند به مجموعه اصولی عام دست یابد که صرف نظر از تفاو
مهارت بستگی به تمرین جسمی یا فکری دارد مثلاً کار یک ریاضیدان و مهارت بیشتر او با کار مرتبط است. بین مهارت و مدیریت تفاوت بسیار است ولی در اصل تشخیص تفاوت آنها مشکل به نظر می رسد. وقتی یک کارگر که تازه
از الزامات مدیریت امروز نوآوری و تحول است و مدیرانی موفق تر هستند که با به کارگیری ایده ها و افکار نوین در سازمان نه تنها بقای آن را تضمین میکنند بلکه وجه تمایزی نسبت به رقبای خود دارند.
در پرتو دگرگونیهای اقتصاد جهانی و پیدایش سازمانی بر پایه اطلاعات و نیاز به پیشتازی و نوآوری نظام یافته مدیران ارشد بایستی چه مهارتها و تواناییهایی را تمرین کنند تا در سالهای آینده وجودشان مؤثر باشد؟ م
نوآوری نظام یافته این علاقه مندی را می طلبد که دگرگونیها را به چشم فرصت های مناسب بنگریم نوآوری خود آورنده دگرگونی نمیباشد چنین حالتی کم یاب است نوآوری در صورت پیروزی ممکن است اختلافهای ژرفی با گذشته
درباره نوآوری چه میدانیم؟ برای پاسخ به این پرسش نخست باید دانست که ارتباط آن با نبوغ بسیار اندک و با الهام از آن هم کمتر و شاید هیچ باشد. نوآوری کاری سخت و نظام یافته است. افسانه ای درباره نوآوری چنین
چرا به رعایت اصول اخلاقی در کسب و کار خدماتی تولیدی بازرگانی و سایر دنیای کسب و کار، این همه توجه نشان داده میشود؟ دلیل آن تنها پیدایش دگرگونی آشکار در رفتار دست اندرکاران این میدان نیست و بلکه سبب اص
در بخش کارهای ساخت و جابه جایی فرآورده ها مشارکت کارکنان مسئول به هر صورت بهترین راه» انگاشته شده تا جایی که تیلور هم از آنها چنین میخواسته و نتیجه مثبت بوده است. اما در کارهای دانش بر و خدماتی مشارکت
ما میدانیم که حق با تیلور بود. ایالات متحده در سال ۱۹۴۱ تقریباً هیچ کارگر ماهری در زمینه ساخت عدسی نداشت، در حالی که جنگهای مدرن به گونه گسترده ای به عدسی های ظریف و دقیق نیازمند بود. با به کارگیری مد
هنگامی که فردریک تیلور با بررسی جابه جا نمودن ماسه ها توسط کارگران کاری را آغاز کرد که در آینده مدیریت علمی» نامیده شد هیچگاه اتفاق نیفتاد از خود بپرسد کار چیست؟» و «چرا انجام می شود؟». تنها چیزی که م