همواره موفقیت و رسیدن به اهداف برای همه ی ما اهمیت بسیاری داشته است، طوری که سعی کرده ایم با مطالعه و شرکت در سمینارها، شنیدن فایل های صوتی و تماشای فیلم های انگیزشی، انرژیمان را چند برابر کنیم تا بتوانیم به اهداف مکتوب مان دست یابیم. سالها مطالعه و کسب تجربه و بهکاربردن مطالبی که در کلاس درس اساتید برجستهی موفقیت همچون دکتر «برایان تریسی» استاد بینظیرم، استاد «جک کنفیلد» و «جان دمارتینی» آموختم، من را به آشنایی با آثار استادی رساند که حقیقتا بینظیر است.
نهمین تکنیک پاکسازی تلقین
صادقانه بگویم هیچ وقت طرفدار تلقین نبوده ام تا مدت ها آن را ضعیف ترین ابزاری میدانستم که فرد میتواند برای تغییر استفاده کند. و معتقد بودم تلقین ابزار موثری نیست جملات تلقینی متفاوتی را امتحان می کردم و می گفتم فایده ندارد. من مینویسم پول زیادی دارم، ولی وقتی به اطراف نگاه میکنم میبینم پول ندارم احساس می کردم با تلقین به خودم دروغ می گویم.
یک بار با دکتر جفری شوارتر پزشک و نویسنده ی کتاب شما مغزتان نیستید مصاحبه کردم اشاره کرد ما روزانه پنجاه هزار تا شصت هزار فکر داریم و اغلب آنها همان افکار قدیمی هستند. این افکار اغلب منفی هستند و به نوعی تلقین محسوب میشوند. آنها بارها و بارها در مغز ما تکرار می شوند و نوع خاصی از فکر کردن و زیستن را در وجود ما زنده نگه می دارند برای قطع این روند باید الگوی جدید و گذرگاه های عصبی جدیدی بسازیم ما به افکار جدید نیاز داریم
بیایید یک تمرین ذهن آگاهی انجام دهیم با توجه به این شروع کنید که در حال فکر کردن هستید و همه ی انواع فکرها را دارید. شما در حال فکر کردن درباره ی خودتان و کاری هستید که بعد باید انجام دهید به تکنیک های پاکسازی فکر می کنید.
توجه داشته باشید شما فکر دارید ولی افکارتان نیستید. می توانید درباره ی افکارتان گزارش دهید ولی آن افکار نیستید.
این بینش قابل توجه است. تشخیص این که شما افکارتان نیستید. پیشرفت بزرگی ست. وقتی افکار به سمت چیزی مثل من اصلا خوب نیستم» یا «همه ی خوب ها را برده اند» یا «پول کافی وجود ندارد یا من این مهارت را ندارم یا من بیش از حد پیر با جوانم» هجوم می برند. آنها صرفا فکر هستند؛ نباید باورشان کنید. از آن ها فاصله بگیرید و همان طور که دکتر شوارتز در کتابش نشان داد، متوجه باشید که شما افکارتان نیستید.
می توانید ادامه دهید به احساساتتان توجه کنید شادند؟ غمگینند؟ سوگوارند؟ هر چه باشند توجه داشته باشید شما احساسات تان نیستید. احساس دارید میتوانید احساساتتان را گزارش کنید می توانید آنها را توصیف کنید ولی احساساتتان نیستید.
می توانیم از این هم فراتر برویم به جسمتان توجه کنید. همین حالا چه حسی دارد؟ شما نشسته اید ایستاده اید دراز کشیده اید. راحتید؟ درد یا فشاری حس نمی کنید؟ هیچ اسپاسمی حس نمی کنید؟ اتفاقی نیفتاده است؟ باز توجه داشته باشید شما این احساسات را گزارش می کنید ولی ان احساسات نیستید.
اگر افکارتان نینید، احساساتتان نیستید و حتی جمتان نیستید. چه کسی با چه چیزی هستید؟ این بخشی از شماست که بعضی روایات معنوی به آن ناظر میگویند این شاهد با ناظر در شما در من و در همه یکسان و ذات معنوی درونی ست که با عبور از افکار، احساسات و جم به آن می رسید.
می توانیم جلوتر برویم ولی برای اهداف این فصل این واقعیت را درک کنید که چنین افکاری دارید به آنها اجازه داده اید روی شما تاثیر
بگذارند، شما را به دستاوردهای دلخواهتان برسانند با مانع تحقق شان شوند ولی شما افکارتان نیستید چون شما افکارتان نیستید، می توانید این ایده را اجرا کنید دوست دارم چه نوع افکاری داشته باشم؟ کدام بهتر است؟ کدام را ترجیح می دهم؟»
در فصل های قبل درباره ی زنی گفتم که میگفت «تلقين روى من البر ندارد خود این جمله یک تلقین است با گفتن «تلقين روى من اثر ندارد به خودتان تلقین میکنید که تلقین روی شما اثر ندارد. شاید به این حمله به جای تلقین نقی بگویید ولی به هر حال با این افکار مکرر واقعیت خودتان را میسازید این افکار تکراری تلقین هستند و همین حالا با توجه به آنچه به خودتان تلقین میکنید می شود گفت به دستاوردهای مورد نظرتان می رسید یا نه
من یاد گرفته ام چیزهایی را که برایم اولویت دارند. به خودم تلقین کنم در گذشته میگفتم هیچ کدام از اینها روی من اثر ندارند تصمیم گرفتم این باور را تغییر دهم نمیخواهم تکرار کنم، هیچ کدام از اینها روی من اثر ندارند چون با این کار یک پیشگویی خود تایید انجام میدهم و باعث میشوم واقعا تاثیر نداشته باشند. با گفتن «روی من تاثیر ندارند باعث میشوم چیزها برایم موثر واقع نشوند.
بهتر است چه کار کنم؟ یک تلقین جدید بسازم این مطالب برای من جواب می دهد این تکنیک های پاکسازی برای من موثرند می خواهیم شروع به انتخاب اولویتهای مان کنیم و می خواهیم آنها را بیان کنیم میخواهیم فکر کردن درباره ی آنها را شروع کنیم. می خواهیم نوشتن درباره ی آنها را شروع کنیم میخواهیم ضبط آنها را شروع کنیم میخواهیم ذهنمان را با برنامه ریزی جدید تغذیه کنیم
تلقین و همه ی افکارتان را یک نرم افزار برای ذهن تصور کنید. می خواهیم خودمان را با مطالب جدیدی از تو برنامه ریزی کنیم.
بیایید درباره ی یک عنصر تلقینی خوب صحبت کنیم. عبارت تلقینی باید به زمان حال مثبت کوتاه و شخصی باشد باید به حدی با هیجان و به وضوح بیان شود که اگر آن را به فرد دیگری بگویید، بتواند بفهمد درباره ی چه چیزی حرف می زنید.
در یکی از فصل های قبل درباره ی ایجاد یک باور جدید در ذهنم گفتم که قبلا به آن اعتقاد نداشتم این ایده که هر چه بیش تر پول خرج کنم، پول بیشتری به دست می آورم چطور این کار را انجام دادم با تلقین شروع کردم هرچه بیش تر پول خرج کنم، پول بیش تری به دست می آورم»
به طور کلی عبارتهای تلقینی جدید وقتی اولین بار مطرح می شوند. به نظر نمی رسد حقیقت داشته باشند. چون به تلقین قبلی برخورد می کنند که همچنان در نرم افزار ذهن فعال است ولی وقتی به گفتنش ادامه می دهید بیش تر در این نرم افزار نفوذ میکنند.
کتاب های زیادی در مورد خودگویی وجود دارد خودگویی تلقینی است که در سکوت به ذهنتان القا میکنید خودگویی برای اغلب مردم شامل مواردی از این قبیل است «من به اندازه ی کافی خوب نیستم» یا «من موفق نمی شوم یا ستم خیلی بالاست این جملات تضعیف کننده اند.
می خواهیم کنترل این روند را به دست بگیریم می خواهیم بدانیم ما افکارمان نیستیم حتی مغزمان هم نیستیم بلکه کنترل شان را به دست داریم میتوانیم جملات تلقینی کوتاه جدید شخصی با زمان حال بنویسیم که اوایل شاید باور کردنی به نظر نرسند، ولی از آن چه در ذهن مان می گذرد بهترند.
به مرور زمان این فکر که هر چه بیشتر پول خرج می کنم، پول بیش تری به دست می آورم به واقعیت تبدیل میشود.
به مرور زمان من لیاقت موفق شدن را دارم به واقعیت تبدیل می شود.
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک