کتاب جذاب و پربار "علم پول درآوردن" اثر استاد برایان تریسی که توسط شاگرد مستقیم ایشان جناب دکتر مهدی نشاط به فارسی درآمده است، یکی از پربار ترین کتاب های حوزه موفقیت می باشد.
یاد گرفتم رابطه ی مستقیمی بین سخت کوشی و کمی نبوغ و درآمد وجود دارد. هرچه زودتر بفهمید رابطه ای بین کار ودرآمدتان وجود دارد، احتمال موفقیت شما در زندگی بالاتر می رود. بعدها این کار را کنار گذاشتم و در کارخانه ها و کارگاه ها و ساختمان سازی و... کار کردم و وقتی دیگر نمی توانستم کارگری کنم، به حرفه ی فروش برگشتم.
خدمات چمن زنی را خانه به خانه می فروختم. صابون فروختم، حق اشتراک روزنامه فروختم. کتاب های کریسمس فروختم. دوباره به فروش خانه به خانه برگشتم. در آن زمان، پورسانت مستقیم می گرفتم. آن روزها این لطیفه را تعریف می کردیم که فقط می توانی چیزی را بخوری که خودت شکار کرده ای. اگر فروش نکنی، چیزی برای خوردن گیرت نمی آید و این یکی از بزرگترین انگیزه های ما بود.
فهمیدم درآمدم را توانایی ام برای گرفتن نتایج کارم تعیین می کند، چون مردم به خاطر این نتایج به من پول می دهند. در سمینارهایی که در سراسر دنیا برگزار می کنم، این سوال را میپرسم، “ارزشمندترین دارایی مالی شما چیست؟.” اجازه می دهم مدتی ذهن مخاطبانم با این سوال درگیر شود، چون برای اولین بار که این پرسش را شنیدم، پاسخش را نمی دانستم. بعد از آن پی بردم که ارزشمندترین دارایی مالی ما توانایی کسب درآمد است. توانایی کسب درآمد شما چقدر است؟ ارزشمندترین دارایی شما توانایی گرفتن نتایجی است که مردم برای آنها به شما پول می دهند و مهم ترین واژه برای موفقیت در کسب وکار و زندگی، “نتیجه” است.
شاید بگویید نتیجه خیلی خشک و بی روح است. ولی این موضوع به نتایجی که در خانواده تان می گیرید هم مربوط است؛ نتایج مربوط به بزرگ کردن فرزندان خوشحال، سالم و برخوردار از اعتماد به نفس. نتایجی که در به ثمر رساندن یک ازدواج خوب می گیرید. نتایجی که از کمک کردن در منزل به دست می آورید. کسانی که به این نتایج می رسند، محترم ترین و ارجمندترین افراد در تک تک بخش های زندگی هستند.
توانایی کسب درآمد، دارایی شماست و ارزش همه ی دارایی ها، مثل یک قطعه از دستگاه یا وسیله یا ساختمان که نوعی سود و بازدهی دارند، می تواند افزایش یا کاهش پیدا کند. اگر دارایی شما ارزش افزایشی داشته باشد، به این معناست که هر روز، ارزش شما بیشتر می شود.
تازگی ها داستانی می خواندم درباره ی زنی که چهل وشش سال برای مجله ی فورچن کار کرده بود. این زن که یکی از محترم ترین کارکنان این مجله بود، بالاخره در هفتاد و چند سالگی بازنشسته شده بود. برایش مهمانی خداحافظی بزرگی گرفتند. بعد، از او پرسیدند چرا همه ی این سالها، برای شرکتی مثل مجله ی فورچن تا این اندازه ارزشمند بوده است؟ جواب داد، “چون تصمیم گرفتم هیچ وقت شب ها به رختخواب نروم، مگر اینکه از صبح که بیدار شدم، باهوش تر شده باشم. هر روز چیز جدیدی یاد گرفتم که در انجام بهتر کارم کمکم میکرد.”
او با چهره های سرشناس و پیشروی مالی جهان و مدیران و روسای پانصد شرکت برتر از نگاه نشریه ی فورچن مصاحبه کرد. می توانست به “وارن بافت” یا “بیل گیتس” یا هرکس دیگری در دنیای مالی تلفن کند و آنها تماسش را پاسخ می دادند، چون اعتبار و احترام زیادی داشت. این توانایی کسب درآمد است. از یک فرد معمولی می پرسید، “امروز برای افزایش ارزش خودت، بالابردن توانایی ات برای گرفتن نتایج مطلوب، بالابردن توانایی ات بر افزودن بر ارزش دنیایت چه کار کرده ای؟” اکثرا از این سوال یکه میخورند.
“اینشتین” میگفت “اثر مرکب” بالاترین قدرت در کیهان است. اثر مرکب یعنی هربار که شما کاری را برای بالابردن سطح مهارتتان انجام می دهید، این کار با اطلاعاتی که دارید، ترکیب می شود و بالاخره همه ی این بخش های کوچک اطلاعات با هم جمع می شوند. به این پدیده “قانون هوش یکپارچه” می گویند. این بخش های هوش با هم یکپارچه می شوند و الگو یا طرح یا قالبی را می سازند که از دریچه ی آن فرصت خلق یا اندوختن ثروت را می بینید که قبل تر ندیده بودید.
گاهی فقط یک بخش بیشتر اطلاعات همه چیز را متحول می کند و همه ی بخش های دیگر اطلاعات را که مدتی طولانی جمع آوری کرده اید، کنار هم می آورد. به ناگاه همه چیز از این رو به آنرو می شود و ایده ای تحول آفرین برای یک محصول یا خدمات جدید در فکرتان جرقه میزند.
“استیو جابز” و اپل را ببینید؛ ایده ی تولید آی پاد به ذهنش خطور کرد. کل تکنولوژی های لازم برای آی پاد وجود داشت و شرکت های دیگر آنها را می فروختند، به جز دسترسی به موسیقی. کاری که او کرد این بود که مدل کسب وکار جدیدی طراحی کند. امروز، پنجاه و پنج نوع مختلف مدل کسب وکار وجود دارد. اگر مدل کسب وکار اشتباهی داشته باشید، شرکتتان سرگردان می شود و اغلب اوقات ورشکسته خواهد شد. مدل های کسب وکار به قدری سریع تغییر می کنند که بیش از هشتاد درصد شرکت ها از جمله پانصد شرکت برتر از نگاه نشریه ی فورچن تا اندازه ای یا به طور کامل، از مدل های کسب وکار منسوخ یا ناقص استفاده می کنند.
در مدل جدید کسب وکار، همه ی این عوامل مختلف در یک مدل جدید گرد هم آورده می شوند و به ناگاه باعث دگرگونی همه چیز می شوند. مثال کاملی از این مدل، گوگل است. آنها کارشان را با ایده ی جست و جو شروع و صدها و بعد، هزاران کامپیوتر را با هم ترکیب کردند و بعد، ایده ی جست و جوی رایگان را مطرح کردند تا مردم بتوانند اطلاعات را جست و جو کنند. افراد می توانند با حضور در سایت، خدمات یا محصولی را بخرند و گوگل با استفاده از الگوریتم های خاص می تواند علاقمندی های آنها را ردیابی کند و آن تبلیغات را به ناگاه جلوی چشم افراد ظاهر کند. گوگل با استفاده از مدل کسب و کار جدید، یکی از با ارزش ترین شرکت های جهان را ساخت.
این مدل کسب و کار اساسا رایگان بود. آنها بهترین خدمات جهان را کاملا رایگان ارائه می دادند. راستی حالا که این جا هستید، نکته ی دیگری را بگویم که برای این که مولدتر و سازنده تر باشید، کمکتان می کند.
توانایی کسب درآمد مهم ترین نکته است و توانایی شما در این زمینه یا با ارزش تر می شود یا کم ارزش تر. “پت رایلی” مربی بسکتبال می گفت شما یا بهتر می شوید یا بدتر. کسی یک جور نمی ماند. هر مهارت جدیدی که به دست آورید، شما را یک پله از نردبان توانایی کسب درآمد بالاتر می برد. هر مهارت جدید یعنی شما ارزش دریافت پول بیشتری دارید. هر مهارت جدیدی که یاد می گیرید، یک پله از نردبان بالا می روید؛ توانایی کسب و به دست آوردن شما بیشتر می شود. اگر به بالارفتن از این نردبان ادامه دهید، تواناییتان هم افزایش پیدا می کند.
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک