فصل دوم : قبل از ساختن راه باید مسیر را پاکسازی کنید - بخش دوم

همواره موفقیت و رسیدن به اهداف برای همه ی ما اهمیت بسیاری داشته است، طوری که سعی کرده ایم با مطالعه و شرکت در سمینارها، شنیدن فایل های صوتی و تماشای فیلم های انگیزشی، انرژیمان را چند برابر کنیم تا بتوانیم به اهداف مکتوب مان دست یابیم. سالها مطالعه و کسب تجربه و به‌کاربردن مطالبی که در کلاس درس اساتید برجسته‌ی موفقیت همچون دکتر «برایان تریسی» استاد بی‌نظیرم، استاد «جک کنفیلد» و «جان دمارتینی» آموختم، من را به آشنایی با آثار استادی رساند که حقیقتا بینظیر است.

این اعتقادات محدود کننده از کجا نشأت می گیرند؟ بعضی به فرهنگ مربوط می شوند. بعضی به آیینی که با آن رشد می کنیم مربوط اند و بعضی در سیستم آموزشی ریشه دارند خیلی از اطلاعات را قبل از پنج سالگی از خانواده ای که در آن به دنیا آمده ایم و رشد کرده ایم، از همسایگان و از دیگران دانلود کرده ایم

از مردم می پرسم والدین شما آقا و خانم بودا بوده اند؟» می خندند. و می گویند. «نه» والدین ما به شکل خاصی برنامه ریزی شده بودند. محدودیت های خودشان را داشتند و آنها هم بدون این که خودشان نقشی داشته باشند. برنامه ریزی شده بودند. در هر سنی که باشید، چمدانی از باورها با خودتان دارید ولی خبر خوب این است که می توانید از شر این چمدان رها شوید افرادی را دیده ام که با یاد گرفتن این تکنیک های پاکسازی از فقر به غنا رسیده اند با استفاده از این تکنیک ها مغزم را کاملا بازنویسی کرده ام و هنوز هم میتوانم توسعه اش دهم

وقتی درباره ی احتمالاتی فکر میکنم که با کار روی اعتقادات درونی برای شما پیش خواهد آمد لبخند میزنم این همان راز گمشده است. به محض شروع مقابله با اعتقاداتی که به ارت برده اید. می توانید به دستاوردهای دلخواه دست پیدا کنید.

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

 

شاید بپرسید پاکسازی آثار مخرب این باورهای ناخوشایند چقدر طول می کند؟ عاشق این سوالم چون نشان میدهد یک باور دیگر در حال بازنگری ست. پاسخ این سوال به اعتقادات شما بستگی دارد. شاید فکر کنید من این چمدان را که از پنج سالگی در وجود من لنگر انداخته است سه دهه با خودم حمل کرده ام بنابراین یک شبه و فقط با استفاده  از کتابی که جو ویتالی نوشته است. پاک نخواهد شد. این کار زمان بر است. باید بروم سراغ درمانگر باید طلسم جادویی روی من پاشیده شود اگر این طور است باوری را به خود القا می کنید که باعث طولانی تر شدن کار می شود.

از طرف دیگر اگر اعتقاد داشته باشید میتوانید با ابزار تکنیک داستان انگیزه زمان و شخص مناسب تغییر کنید بلافاصله این تغییر ایجاد خواهد شد.

چقدر طول میکشد؟ هر چقدر که شما اعتقاد داشته باشید.

من هيبنونیست هستم و از دهه ی ۱۹۶۰ هیپنوتیزم کرده ام از کودکی شیفته ی این کار بودم منظورم هیپنوتیزم نمایشی یا سرگرم کننده نیست. درباره ی هیپنوتیزم مشاوره ای صحبت می کنم.

وقتی با ذهن ناخودآگاه حرف میزنیم و داستان جدیدی به او می دهیم، ذهن میتواند داستان قدیمی و الگو و باورهای ناشی از آن را پاک کند. شما هنوز خودتان هستید ولی موانع و محدودیت ها از بین رفته اند. چرا؟ چون حالا یک واقعیت جدید دارید این واقعیت جدید بر اساس یک داستان شکل می گیرد.

چقدر طول میکند؟ فکر میکنید چقدر طول می کشد؟ این تغییر ممکن است همزمان با خواندن این فصل و با هر کدام از تکنیک هایی که توضیح خواهیم داد ایجاد شود ممکن است همین امشب در حالی که خوابید، اتفاق بیفتد. شما مشغول خواندن این کتاب بوده اید و ایده های آن به تدریج در روحتان رسوخ کرده است. شاید امشب بخوابید خوابی ببینید و در آن رویا وای میتوانم همه ی باورهایی را که به من القا شده بود. دور بریزم و صبح عاری از همه ی آن باورها از خواب بیدار شوید. همه ی تغییرات در یک رویا اتفاق افتاد. به همین سادگی

یک نکته ی مهم ما معمولا از باورهای محدود کننده ی خود آگاه نیستیم به همین خاطر خواندن کتابی مثل این می تواند مفید باشد. من اینه ی شما خواهم بود. با مطالعه ی این داستان ها، فرآیندها و  تکنیک ها، آن «آهان کوچک را تجربه میکنید و متوجه می شوید، «وای من حتی نمی دانستم این باور محدود کننده است ولی حالا می دانید.

 

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله دربند تهران

 

یک روز با یکی از دوستان ناهار میخوردیم او گفت «تلقین روی من اثر ندارد» (تلقینات جملاتی حاوی مقاصد مثبت هستند که ذهن تان را مجددا برنامه ریزی می کنند

به او نگاه کردم و گفتم میدانی همین هم یک تلقین است؟»

عبارت «تلقین روی من اثر ندارد را به شکل یک تلقین ناخودآگاه بیان می کرد. به همین خاطر است که برای آگاهی از باورهای مان به مربی راهنما و کتابهایی از این دست نیاز داریم تا بتوانیم باورهای سان را بررسی کنیم و آنها را زیر سوال ببریم، بعد آن اعتقادات محو می شوند.

همزمان با مطالعه ی این کتاب درباره ی نگرانی ها و مشکلات اخیرتان و نتیجه ای که مایلید به دست آورید فکر کنید میتوانید این کتاب را با توجه به آنچه میتواند در این رابطه برای شما مفید باشد. مطالعه کنید. هر کس مشکل با چالشی دارد میتواند بپرسد این مطالب چطور می توانند به من کمک کنند؟» به راهنمایی ها عبارت ها، داستان ها و تکنیک هایی که برای تحقق نتیجه ی دلخواهتان مفید است توجه کنید

یکی از ایده های اصلی مراحل چهارگانه ی بیداری ست که روان شناسی فلسفه متافیزیک و مدلهای گیج کننده و متناقض جهان را قابل فهم می کنند. من نگاهی گذرا به این چهار مرحله می اندازم، «چطور ممکن است در یک جهان این همه روشهای متضاد برای زندگی وجود داشته باشد؟ چطور چنین چیزی ممکن است؟»

من یاد گرفته ام خودآگاهی مراحلی دارد و به آنها چهار مرحله ی بیداری معنوی میگویم اولین مرحله قربانی بودن است. هنری دیوید تورو می گویند اکثریت مردان در ناامیدی کامل به سر می برند (البته خواهید گفت امروز به طور کلی مردان زنان و کودکان با ناامیدی زندگی می کنند.

در این مرحله افراد احساس قربانی بودن دارند. احساس تنهایی می کنند. حس می کنند هیچ نیرویی ندارند. مهارت ها و تکنیک های لازم برای  حقق دستاوردهای دلخواهشان را ندارند آنها زامبی هستند. مردگان متحرک من این مرحله را تجربه کرده ام و میدانم چه حسی دارد.

 

 مشاهده کتاب‌‌ های دیگر حوزه موفقیت

 

مرحله ی دوم توانمند سازی ست زمانی توانمند هستید که پی ببرید بیش از آنچه فکر میکردید قدرت دارید حس می کنید سوپرمن یا سوپرزن هستید و شروع میکنید به یادگیری تکنیک هایی که برای رسیدن به دستاوردهایی که در نظر دارید مفید است. تجسم می کنید. تصدیق می کنید، دست به کار می شوید و به تدریج دستاوردهای مثبت پیش تری کسب میکنید این مرحله نیروبخش است و هیجان انگیز آرزو می کنم همه در مرحله ی توانمند سازی باشند که خیلی بهتر از تسلیم و قربانی شدن است.

دو مرحله ی بعد حتی از توانمند سازی هم بهتر هستند. بنابراین با توجه به توصیف من از توانمندسازی میتوانید حدس بزنید دو مرحله ی دیگر احتمالا خارق العاده اند. از آنها در فصل سیزده رونمایی می کنم این دو مرحله نیروی خاصی دارند که ما را به جایی فراتر از اعتقادات محض سوق میدهند و تجربه ای عمیق تر از درک معنوی شما از زندگی را در اختیار ما قرار می دهند.

در پایان این فصل میتوانیم بپرسیم برای تعیین این که در کدام مرحله قرار دارید چه اقداماتی میتوانید انجام دهید؟ بعضی وقت ها دوست داریم خودمان را فریب دهیم. فکر میکنیم در مرحله ی دو هستیم در حالی که شاید در بعضی موارد در مرحله ی یک قرار داشته باشیم.

آسان ترین راه برای تعیین مرحله ای که در آن قرار دارید این است که بپرسید چه کسی را مقصر میدانید؟ اگر فرد دیگری را سرزنش می کنید. اگر به بیرون نگاه میکنید و میگویید «دولت تروریست ها خانواده ام همسایگانم رییسم اقتصاد و مانند آن مقصرند خودتان را قربانی تصور کرده اید.

اگر بدون این که خودتان را مذمت کنید مسوولیت چالش های زندگی را به عهده می گیرید و میگویید خودم واقعیت زندگی ام را ساخته ام و  حالا که یاد می گیرم چگونه دستاوردهای جدیدی به دست آورم، تلاش می کنم آن را تغییر دهم» به سوی توانمند سازی پیش می روید.

برای این کار بهتر است به تمام ابعاد زندگی توجه کنید، چون به عنوان مثال شاید در کار تجارت قدرتمند ولی در روابط شخصی، قربانی باشید. قصد داریم شما را در کلیه ی ابعاد زندگی توانمند کنیم. بعد، خواهیم توانست در این مسیر باز هم پیشروی کنیم ولی قطعا نمی خواهیم قربانی باشیم.

یا قربانی بودن نمی توانید شاد باشید نمی توانید سالم باشید، نمی توانید خلاق باشید در این جا نور نیست هر چه هست تاریکی است و پس در این جا نمی توانید زندگی کنید زندگی در این منطقه بوی مرگ می دهد.

مراقب باشید کجا هستید اگر دیگران را سرزنش می کنید، احتمالا قربانی هستید؛ و اگر مسوولیت زندگی خود را می پذیرید و برای پیشروی فعالیت می کنید توانمندید میخواهم از این جا شروع کنم.

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب نه راهکار معجزه‌گر

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب