در امر مدیریت سبکها و روشهای مدیریتی متفاوتی به چشم میخورد ولی دو سبک مدیریتی در سازمانها و کسب و کارها بیشتر حاکم است که عبارت است از:
نخست مدیریت مبتنی بر هدف
اساس چنین مدیریتی معمولاً بر ۴ مؤلفه استوار است: الف: این نوع مدیریت بر اساس اهداف و برنامه ی مشخص منابع مورد نیاز از طرف مدیریت ارشد در دسترس افراد قرار داده میشود و تحلیل میزان پیشرفت و موفقیت کارها به صورت دوره ای و در انتهای مدت صورت می پذیرد. ب: اهداف تعیین و تعریف شده قابلیت اندازه گیری کمی و کیفی را دارد و معمولاً برنامه ریزی دقیق و هماهنگ برای نیل به موفقیت اساس کار چنین مدیریتی است. ج: اهداف تعیین شده واقعی قابل اجرایی بودن توام با افزایش انگیزه و خودکنترلی بودن آن از ضرورت چنین مدیریتی محسوب میشود. د: برای اجرایی کردن اهداف معمولاً اهداف با دقت انتخاب میشوند و سپس مورد بحث و تحلیل قرار می گیرد و آن گاه متناسب با محیط از آن بهره گیری خواهد شد. دوم مدیریت مشارکتی این نوع مدیریت بر سه اصل استوار است که عبارت است از: الف: نگرشی است در راستای جلب مشارکت فردی و گروهی به منظور بهبود مستمر تصمیم گیری منطقی و کارآمد رفع مشکلات و تعارضات در تمامی سطوح (ابعاد) و نیز ارتباطی است متقابل دائمی و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان در سازمانهای پیشرو اصل بر تعامل و هم افزایی همه اعضاء سازمان است و با ایجاد و گسترش جو مشارکت و همیاری بر همه مراحل کار اعم از تصمیم گیری و اجراء تفکر مشارکتی حاکم است. اعتقاد به اصل یک دست صدا ندارد» و «چند مغز بهتر از یک مغز ظرفیت تحلیل و تصمیم گیری دارد از ویژگیهای این نگرش است. در این سازمانها زمینه علمی برای همه ذی نفعان فراهم میشود اعتقاد به سرنوشت مشترک و هم افزایی توان افراد را پرورش میدهد و فرآیند نیروها و توانمندیهای جمعی کارکنان مزیت رقابتی قابل قبولی را برای سازمان فراهم می سازد. از این رو سازمانهای پیشرو تأکید بر آموزش و ترویج تفکر مشارکتی و تحقق توانمندیهای جمعی دارند. ب: مدیرت مشارکتی دو هدف عمده و بزرگ را دنبال مینماید ارج نهادن بر ارزشهای انسانی و به یاری طلبیدن افرادی که به نوعی با سازمان در ارتباط هستند. برای دسترسی به اهداف معین و تعریف شده. ۲ رسیدن به آرمانها و هدفهای سازمانی با همین افراد ج: اساس دیدگاه چنین مدیریتی سه رکن است رکن اول هر فرد در سازمان جزیی از یک ماشین بزرگ نیست بلکه انسان است و دارای قدرت تعقل تفکر و استعداد میباشد. رکن دوم هر کاری که در سازمان انجام میشود لزوماً بهترین و مفیدترین نیست بلکه میتوان به شیوه دیگر و بهتر از آن نیز انجام رساند. رکن سوم مدیریت مبتنی بر مشارکت کمک میکند تا مدیریت از بسیاری از کارهای جزئی آسوده خاطر و راحت شود.
واژه رهبر پس از سالهای سال از دل مدیریت رشد و نمو کرده است رهبری فراتر از مدیریت است. رهبری از قفس تنگ کسب و کار بیرون میزند و در آن تنها مدیریت ابزارها تعریف و ترسیم اهداف تعیین شیوه کسب سود و میزان آن راه کارهای موفقیت کسب و کار و ... اهمیت ندارد بلکه مفاهیمی چون انسان جهان امنیت تعالی اخلاقی معنویت و .... برای آن در رأس است. مدیران کم کم می آموزند چگونه مدیریت نمایند چگونه جهان پیرامون خود را بنگرند چگونه کسب و کارشان را به جهان و جهانیان پیوند زنند و چگونه نقش بین المللی و جهانی خود را ایفاء نمایند. مهارتهایی که باید هر رهبر از آن برخوردار باشد عبارت است از: ۱ برخورداری از مهارت تدوین چشم انداز تعیین اهداف بلند مدت سازمان ترویج فرهنگ مشارکت و همیاری .۴ تعیین سطح انتظارات از عملکردها و موفقیت های همکاران مربی گری و آموزش همکاران ۶ حمایتهای معنوی و مادی از همکاران برخورداری از تفکر و ایده ای جامع و همه جانبه برخورداری از قدرت و توانایی استدلال و تحلیل مسایل جاری و آینده توانایی خودرهبری با این توصیف وظیفه رهبر طراحی آینده سازمان ،شرکت ایجاد توسعه در عرصه سازمان پیش بری تغییر و تحول با چالش کمتر میباشد. صاحب نظران علم مدیریت در خصوص ویژگی های یک رهبر موفق و توانایی چنین گفته اند (۱) ترسیم واقع بینانه آینده (۲) اعتماد به همکاران و زیردستان (۳) خدمات رسانی صادقانه و دلسوزانه (۴) الگوسازی انسانی (۵) پیش قدمی در ایجاد تغییر و تحول آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک (۶) قدردانی از کارکنان و کارگزاران (۷) راست گویی و درست کرداری تشخص قابل احترام بودن و محبوب دلها شدن (۹) عرضه گسترده ارتباطات (۱۰) قدرت نفوذ و تأثیر گذاری (۱۱) قدرت و توانایی متقاعد سازی (۱۲) توانایی بالا در گوش دادن و شنیدن نظرها، اندیشه و سلیقه (۱۳) تفویض اختیار قدرت و مسئولیت و توزیع آن بر اساس شایستگی (۱۴) شایسته پروری و حمایت جدی از کارگزاران دلسوز سازمان چنین رهبرانی معمولاً در شرکتهای بزرگ بین المللی و چندملیتی و نیز در عرصه برخی از حکومت های دنیا به چشم می خورد.
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک