فصل دوم: تفکر استراتژیک - بخش چهارم

لغت «استراتژی» از واژه يونانی ”Strategos”گرفته شده كه به معنای «ژنرال ارتش» است. سالانه هر يك از ده قبيله يونان باستان يك Strategos انتخاب مي‌كردند تا نيروها را هدايت كند. بعدها وظايف وی به امور قضايی و مدنی نيز تعميم داده شد. تاريخچه برنامه‌ريزی استراتژيك به امور نظامی باز می‌گردد. طبق تعريف لغت‌نامه وبستر،” استراتژی، علم برنامه‌ريزی و هدايت عمليات نظامی بزرگ در مقياس كلان، با هدف تشخيص و يافتن بهترين موقعيت قبل از شروع درگيری واقعی با دشمن است“.

تفکر استراتژیک

 

مقایسه تفکر استراتژیک و برنامه‌ریزی استراتژیک

تفاوت قائل شدن بين تفکر و برنامه‌ريزی استراتژيک امری است که اکثر صاحب‌نظران در عصر کنونی بدان اذعان دارند. استراتژيست‌ها يک تمايز ادراکی بين استراتژی و تاکتيک، تفکر و برنامه‌ريزی ايجاد کرده‌اند. ايشان ملزومات تفکر و برنامه‌ريزی استراتژيک را در ابعاد مختلف بررسی کرده و آن ملزومات را در سطوح مختلف سازمانی و محيط سازمان جست‌وجو می‌کنند. برنامه‌ريزی استراتژيک برای استراتژيست‌ها دارای مفاهيمی هم‌چون: کنترل، پيش‌بينی، تحليل و برنامه‌نويسی است. تفکر استراتژيک نيز برای خود مفاهيم ويژه‌ای قائل است که حول‌وحوش و پيرامون درک کردن، ترکيب و استقلال ماهيت عوامل بيرونی و درون‌سازمانی است. در اين خصوص مينتزبرگ بين برنامه‌ريزان و مديران تمايز قائل شده و اشاره می‌نمايد که برنامه‌ريزان قدرت و توانايی اجرايی را ندارند و مديران ارشد نيز به اطلاعاتی خيلی جزئی برای ايجاد استراتژی دسترسی ندارند، مديران تحت‌فشار زمان برای تصميم‌گيری و عمل به آن قرار دارند، آن‌ها ممکن است بر اطلاعات تحليلی مهم به‌صورت کلی مسلط باشند ولی بالعکس برنامه‌ريزان زمان کافی برای تحليل کردن اطلاعات ريز و جزئی دارند. نقش آن‌ها اين است که فرضيات مناسبی را در رابطه با مسائل سازمان طرح کرده و برای آن‌ها جواب‌های منطقی پيدا کنند. برنامه‌ريزان می‌بايست مديران را به تفکر برای آينده و ايجاد و يافتن راهکارهايی جهت پاسخگويی به سؤالات مشکل و فرضيات چالش‌برانگيز وادار نمايند.

 

مشاهده کتاب‌های دیگر حوزه موفقیت

 

از سوی ديگر برنامه‌ريزی استراتژيک، تمرکز بر فعاليت‌های سازمان در راستای دستيابی به بيشترين اثربخشی است که با انجام آن فعاليت‌ها، دستيابی به اهداف محقق می‌گردد. تفکر استراتژيک می‌تواند يک مهارت اکتسابی و بر پايه ساختار برنامه‌ريزی استراتژيک، مرتب و به‌روز شود تا بتواند جهت ارتقاء مديريت يک سازمان به‌کاربرده شود. تفکر و برنامه‌ريزی استراتژيک شامل کاربرد استراتژی در عمل به‌جای ارتقاء و توسعه انتزاعی استراتژی در ذهن را شامل می‌گردد، البته جهت اجرای برنامه‌ريزی استراتژيک در کنار آن تفکر استراتژيک الزامی بوده و هرگز بدون تفکر استراتژيک امکان‌پذير نخواهد بود. از طرف ديگر برنامه‌ريزی استراتژيک همواره شامل ارزيابی عملکرد ما نسبت به گذشته را نيز شامل می‌گردد که مثلاً چه‌کاری را در سال گذشته انجام داده‌ايم و حال وضعیتمان نسبت به گذشته چگونه است و آيا عملکرد گذشته خود را بهبود و توسعه داده‌ايم يا خير؟ و اين عمل قسمت عمده‌ای از ارتقاء حاشيه‌ای عملکرد ما را در بهترين حالت ممکن، ايجاد می‌کند.

برنامه‌های استراتژيک به نيازهای بلندمدت می‌پردازند و جهات عملياتی جامعی را برای کل سازمان يا واحدهای فرعی عمده، تعيين می‌کنند. اين‌ها به مديران در جهت دستيابی به نتايج بلندمدت ممکن، کمک می‌کنند که وجه تشابه آن نيز با تفکر استراتژيک نيز در همين امر است. تفکر هر کس در هر سازمانی در دنيای واقعی و پويای امروزی همواره به‌طرف جست‌وجوی کارهايی جهت توسعه خلاقيت و نوآوری است. در اين راستا نيز تفکر استراتژيک همواره مبدأ کسب نوآوری بوده و پس‌ازآن جهت کسب اهداف با برنامه‌ريزی استراتژيک ترکيب می‌گردد. يک نمونه از اين نوع فرآيند برنامه‌ريزی که دربردارنده تفکر استراتژيک است در يک يا چند گروه از سيستم‌های برنامه‌ريزی استراتژيک مانند کارت امتيازی متوازن يافت می‌گردد. انتقاد اصلی که بر ديدگاه سنتی وارد است اين است که همواره به‌طور عمده تصويرسازی و اندازه‌گيری اهداف موردنظر در سازمان را شامل می‌گردد که فاقد هرگونه تفکر استراتژيک بوده و از آن غفلت و قصور می‌نمايد؛ و اين خود نيز دليلی بر آن است که همواره برنامه‌ريزی استراتژيک سنتی توسط متخصصان و محافل دانشگاهی (پروفسور هنری مينتزبرگ) به باد انتقاد گرفته شده است. به‌طور مشابه کسانی که همواره بيان می‌کنند که برنامه‌ريزی استراتژيک فقط در خدمت عوامل ثابت بوده و تنها به‌طور حاشيه‌ای اهداف را در سازمان تحت تأثير قرار می‌دهد که سخت در اشتباه‌اند. اين در حالی است که اين‌گونه افراد می‌خواهند از به‌کارگيری برنامه‌ريزی استراتژيک در جوار تفکر استراتژيک خودداری بورزند، درصورتی‌که برنامه‌ريزی استراتژيک خود يک بخش لايتغير و جداناپذير از تفکر استراتژيک است. در اين‌جا ذکر هفت دليل که چرا اجرا و به‌هم‌پیوسته بودن هر دو تفکر و برنامه‌ريزی استراتژيک بسيار مهم است لازم و ضروری است:

1.   ايجاد يک مسير بنيانی و چهارچوب اساسی برای عمل

2.   محرک‌هایی برای نوآوری

3.   ارتقاء و بهبود تصميم‌گيری

4.   تغييرات ايده‌ها از حالت انفعالی و ارتجاعی به حالت تعاملی و پويا و خلاق

5.   ارتقاء ارتباطات

6.   رهاسازی و تمرکز بر روی قدرت يک سازمان

7.   ايجاد کردن اذهان آماده و فعال و پذيرا

هنگامی‌که درک و فهم و تعقل صحيح در ترکيب تفکر استراتژيک در بافت يک سازمان قرار می‌گيرد تفکر به‌صورت عملی و قابل‌اجرا تغيير شکل يافته و يک سازمان را در جهت طراحی و اجرای تمامی استراتژی‌هايش کمک و هدايت می‌کند. خانم ليدکا، تفکر استراتژيک را مبنايی برای خلق استراتژی‌های نو می‌داند که قادر است قواعد رقابت را تغيير دهد و چشم‌انداز کاملاً متفاوت از وضع موجود را ترسيم نمايد. او برنامه‌ريزی استراتژيک را ابزاری برای پياده‌سازی استراتژی خلق‌شده از طريق تفکر استراتژيک می‌داند.

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب‌ کاربردی

 

اگر برنامه‌ريزی و اجرای آن در يک سازمان فاقد تفکر استراتژيک باشد می‌توان تصور کرد که نحوه عمل طوری خواهد بود که يک محيط سنتی با ابزارها و ايده‌های قديمی و کهنه و فرسوده را ايجاد خواهد نمود. برنامه‌ريزی و تفکر استراتژيک دو عنصر ممتاز و جدايی‌ناپذير از يکديگر هستند. لذا تفکر استراتژيک بايستی آغازگر برنامه‌ريزی استراتژيک بر اساس اين ديدگاه باشد، زيرا خود برنامه‌ريزی در يک سازمان به‌تنهايی نمی‌تواند همه استراتژی‌های لازم را در خلال اجرا توليد کند. به خاطر اين‌که خود برنامه يک فرآيند تقريباً از پيش تعيين‌شده و تحليل آن برنامه‌ريزی‌شده و ثابت است و شامل هيچ‌گونه عناصر و يا متغيرهای انعطاف‌پذير نيست و هم‌چنين تقريباً آن همواره چيزی را که بعد از اجرای استراتژی‌هايی که از قبل ایده پردازی و تصميم‌گيری شده‌اند را بيان می‌کند. اين خود يک ديدگاهی است که با ديدگاه هنری مينتزبرگ در ارتباط است که خود به‌طور مستدل يک انتقاد تأثيرگذار درباره طراحی برنامه‌ريزی استراتژيک است.

مينتزبرگ بيان کرده است که بر اساس برخی فرض‌های نظری و انتزاعی که تصور می‌شود برنامه‌ريزی استراتژيک بر پايه انتزاعيات و تصورات پيشرفته ذهنی است نادرست است. در اين راستا وی به چند مورد از فرضيات اشتباه ديگر اشاره می‌نمايد، اول: پیش‌داوری‌ها و تصورات غلط ذهنی بر روی پيش‌بينی‌ها است، باوری که بيان می‌کند که برنامه‌ريزان استراتژيک می‌توانند چيزی که در بازار کالاها و خدمات اتفاق خواهند افتاد را پيشگويی کنند. دوم: در ما يک تصور و پيش‌داوری ذهنی غلط درباره تفکيک که بيان می‌کند که همواره استراتژی‌های اثرگذار می‌توانند بر پايه فرآيندهای فرموله‌بندی شده‌ای توليد شوند که خود آن‌ها از عمليات و محيط تجاری يک سازمان قابل‌تفکيک هستند؛ و سوم؛ تصور و پيش‌داوری غلط درباره ساختاربندی يک ايده که قابل سؤال است که رويه‌ها را به‌گونه‌ای که درواقع استراتژی‌ها را در يک سازمان توليد کند ساختاربندی می‌کنند درحالی‌که کاربرد مناسب و واقعی آن‌ها در عملياتی کردن و به اجرا درآوردن استراتژی‌های قبلی و جديد در يک سازمان است.

در یک نگرش تکمیلی تفکر استراتژیک یک تصویر بزرگ و یکپارچه از محیط کسب‌وکار را در ذهن ایجاد می‌کند درحالی‌که برنامه‌ریزی استراتژیک با تمرکز بر جزئیات کار، داده‌های دقیق برای تبیین و پیاده‌سازی استراتژی را فراهم می‌سازد. تفکر استراتژیک جهت‌گیری مناسب برای سازمان را مشخص می‌کند و برنامه‌ریزی استراتژیک به حرکت سازمان در راستای مشخص‌شده کمک می‌کند. به میزانی که محیط قابل‌درک‌تر و تغییرات آن قابل پیش‌بینی‌تر باشد، مکتب‌های پیش تدبیری و تجویزی (نظیر برنامه‌ریزی استراتژیک) اثربخشی و کارایی بیشتری را ارائه می‌دهند، ولی با پیچیده‌تر شدن روابط محیطی و بروز تغییرات جهشی و غیرخطی (مشابه شرایطی که امروزه با آن مواجه هستیم) رویکردهای ساده و تجویزی اثربخشی خود را ازدست‌داده و به‌جای آن بهره‌گیری از رویکردهای توصیفی (نظیر تفکر استراتژیک) توصیه می‌شود. محیط ایده‌آل برنامه‌ریزی استراتژیک یک محیط پایدار، در تعادل و قابل‌فهم است، درحالی‌که محیط واقعی امروز هیچ‌یک از این ویژگی‌ها را ندارد. تفکر استراتژیک رویکرد مناسب برای خلق استراتژی در محیط کسب‌وکار امروزی است. این رویکرد در شرایط رقابتی شدید، جایی‌ که رفتار بازار غیرقابل‌پیش‌بینی است یک مزیت بی جایگزین به شمار می‌رود. برنامه‌ريزی استراتژيک مجموعه‌ای از تئوری‌ها و چهارچوب‌هايی است که به همراه ابزارها و تکنيک‌های تکميلی برای کمک به مديران برای تفکر، برنامه‌ريزی و اقدام استراتژيک طراحی‌شده‌اند. استراتژی‌های خلاقانه و منحصربه‌فرد که حاصل تفکر استراتژيک هستند بايد از طريق تفکر همگرا و تحليل يا به‌عبارت‌ديگر برنامه‌ريزی استراتژيک عملياتی شود.

 

مشاهده توضیحات وخرید کتاب مدیریت استراتژیک

 

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

سایر مطالب در خلاصه کتاب‌ها

خلاصه کتاب || برای خرید اولین خانه چکار باید بکنم؟ || معرفی جامع و کامل خرید خانه اول

"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.

مهارت های کاربردی مدیریت جلسات || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از: ۱ فراخوان شرکت کنندگان آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات ۴ برنامه ریزی ها تعیین و تبیین مقررات

اقدامات و فعالیتهای ضروری برای جلسات مهم || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد: ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند. اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود. با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید

چک لیست ارزیابی کیفیت مدیریت جلسات || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟ آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟ آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م

آشنایی با مهارتهای مجری گری در جلسات || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای

پنج شیوه جلوگیری از شکل گیری گروه فکری در جلسات

شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند. به خصوص وقتی که موض

تعیین نوع جلسه قبل از تشکیل جلسه || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ

شناخت دیدگاههای مخالف قبل از تشکیل جلسه || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

مهارتهای مدیریت زمان جلسه ۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید. ۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر

چه افرادی باید در جلسه حضور داشته باشند؟ || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند. گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن

تکنیکهای مدیریت جلسات رسمی و غیر رسمی || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی

اقدامات و فعالیتهای مؤثر برای ارتقاء شغلی || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن

مهارت های مصاحبه و گزینش همکاران سازمانی

مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک