فصل سوم: علم خرج کردن - بخش اول

دن

بگذارید توضیح ویژگیهای علم پول را با کاری که همه چه فقیر چه متوسط رو به پایین چه متوسط و چه ثروتمند می کنند. یعنی خرج کردن پول شروع کنیم افراد زیادی هستند که هرگز پس انداز یا سرمایه گذاری نمی کنند و افراد نادری که هرگز بدهی به بار نمی آورند. ولی همه را خرج میکنند اما علمی برای خرج کردن هم وجود دارد خرج کردن مطابق با ثروت و خرج کردن مطابق با نبود ثروت

«برایان» بیا با توصیف تجربه ی اکثر مردم در رابطه با خرج کردن شروع کنیم آنها اغلب اوقات وقتی چیزی را میخواهند پولشان را بدون استراتژی با برنامه صرف خریدش میکنند. آیا می توانید یک روز عادی از زندگی فردی از طبقه ی متوسط را توضیح دهید که احساس می کند پولی برای پس انداز کردن ندارد ولی هر روز پولش را در جاهایی مثل استار باکس خرج میکند یا هر روز بیرون ناهار می خورد یا بدون دلیل پولش را خرج لباس میکند؟ او را با فردی مقایسه کنید که با برنامه با استراتژی پولش را خرج می کند

«برایان»

بگذارید به سرچشمه ی خرج کردن برگردیم همه ی ما مخلوقات عادت ایم نودو پنج درصد از کارهایی که میکنیم از روی عادت است. مرتب و به صورت خودکار و بدون فکر کردن این کارها را انجام می دهیم. در کودکی پدر و مادرمان با پرداخت پول توجیبی تشویق مان می کنند. این پول توجیبی کوچک برای انجام دادن یا انجام ندادن یک کار است.

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

هنوز به یاد می آورم که در پنج شش سالگی پدرم به من پیشنهاد می کرد ده درصد از پول توجیبی ناچیزم را پس انداز کنم این از نظر من خیلی ظالمانه بود میخواستم پولم را خرج کنم و میخواستم آن را خرج خرید آب نبات کنم بنابر این پولم را می گرفتم و با مادرم به فروشگاه میرفتم و آب نبات میخریدم پس کاری که من در کودکی انجام می دادم این بود که پول را به آب نبات خوش گذرانی، تفریح و لذت ربط دهم خرج کردن پول خوشحال مان می کند.

وقتی سنمان بالاتر میرود باز هم همان احساس را داریم وقتی پولی به دست می آوریم اولین فکری که به ذهن مان می رسد این است که با این پول چه چیزی میتوانم بخرم؟ چطور می توانم خرجش کنم که خوشحال شوم؟ به همین دلیل است که مناطق توریستی را مملو از خرده ریز و زباله می بایید. در دو طرف خیابان ها مغازه هایی را می بینید که صرفا آشغال با چیزهای کاملا بی فایده می فروشند. آنها این محصولات را به کسانی می فروشند که در تعطیلات به سر می برند. و بخشی از اوقات تعطیلات شان این است که به بالا و پایین خیابان ها بروند و آشغال و خرده ریز بخرند.

وقتی از کسی می پرسید اگر برنده ی بخت آزمایی شود، چه کار می کند. اولین چیزی که درباره اش حرف می زند چیزی است که می خواهد بخرد. باید طرز فکرتان را درباره ی خرج کردن تغییر دهید و به جای این که فکر کنید. «اگر پول دستم بیاید با خرج کردنش خودم را خوشحال می کنم، باید فکر کنید اگر پول دستم بیاید با پس انداز کردنش خودم را خوشحال می کنم.

اکثر مردم وقتی پولی به دست می آورند چه کار می کنند؟ چند روز  قبل در یک رستوران بودم رستوران مملو از جمعیت بود که دلیلش را نمی فهمیدم چون چهارشنبه شب بود. خب البته روز پرداخت حقوق ها بود و رستوران مملو از مردمی که پولشان را خرج می کردند. چون چک حقوق شان همان روز وارد حساب بانکی شان شده بود و آنها هم به یک رستوران گران قیمت آمده بودند که پولشان را خرج کنند. در ضمن اتفاقی که می افتد این است که هر چه می گذرد. کم تر به این موضوع فکر میکنیم حالا خرج کردن زیاد بدون انگیزه و بدون فکر است. تعداد بسیار بالایی از خریدها وقتی صورت می گیرند که مردم بدون فکر خرید میکنند. به همین دلیل است که فروشگاه ها را طوری طراحی می کنند که خریدهای بدون فکر و تکانه ای را در کنار صندوق انجام دهید و چیزهایی را که واقعا نیازی به آنها ندارید یا نمی خواهید به طور اغوا کننده ای در انتهای راهروها به نمایش بگذارند.

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله الهیه تهران

»دن«

فرق بین خرج کردن بد و خوب چیست؟ مثلا در خرج کردن خوب پولمان را خرج اقلامی میکنیم که ارزششان بیش تر می شود، اقلامی که به آسانی تهیه میشوند اقلامی که در نهایت در تولید ثروت بیشتر در بلند مدت کمکمان میکنند. خرج کردن بد، برخلاف آن است.

«برایان»

وقت و پول را میتوان خرج با سرمایه گذاری کرد. اگر خرجش کنید. برای همیشه از بین می رود. اگر سرمایه گذاری اش کنید، بازدهش را به دست می آورید. این مطلبی ست که مردم نمی فهمند. هر چه وقت بیش تری برای بهبود خودتان و توانایی کسب درآمد در اوایل دوران کاری تان صرف کنید پول بیشتری به دست می آورید و هر چه مبلغ بیش تری از آن پول را نگه دارید بیش تر افزایش پیدا می کند.

ما در علم پول قانون محافظت را داریم که میگوید، مقدار پولی که نگه میدارید آینده ی مالی تان را تعیین می کند، نه مقدار پولی که به دست می آورید خرج کردن خوب یعنی شما به بازده سرمایه گذاری تان دست یابید و آن را حفظ و پس انداز کنید. خرج کردن ید در جایی است که پول تا ابد از دست می رود و هیچ گاه نمی توانید آن را مجددا به دست آورید.

دن

جیم ران کارآفرین، فلسفه ای برای ثروت داشت که می توانیم آن را به این صورت بازگو کنیم کاری را که باید انجام دهید، هر چه سریع تر انجام دهید تا بتوانید کار دلخواهتان را به مدت هر چه طولانی تر عملی کنید» در واقع خودتان را منضبط کنید تا کارهایی را انجام دهید که شاید در کوتاه مدت سخت به نظر برسند، تا در بلند مدت بتوانید زندگی دلخواه تان را داشته باشید.

توضیح دهید این ایده چطور به خرج کردن ربط پیدا می کند. ایده ی مورد نظر این است که در بخش ابتدایی زندگی تان خرج کردن به شیوه ای صرفه جویانه و استراتژیک انجام میشود؛ بعد در طول بخش عمده ی زندگی تان ثروتی برای خرج کردن به شیوه ی مطلوب تان خواهید داشت. در حالی که اگر هیچ گاه در اوایل زندگی خودتان را برای خرج کردن منضبط نکنید احتمالا در ادامه ی زندگی با خرج کردن کل درآمدتان دست به گریبان خواهید بود.

«برایان»

دریج دووس یکی از بنیان گذاران ام وی می گفت، کارهای بسیاری را انجام می دهید که لزوما نمی خواهید انجام شان دهید. مثلا صبح از خواب بیدار میشوید تمام روز سخت کار میکنید، عصرها مطالعه می کنید، مهارتهای تان را ارتقا می دهید این کارها را مدتی طولانی می کنید تا بتوانید در ادامه ی زندگی کارهای دلخواهتان را انجام دهید.

 مشاهده کتاب‌‌های دیگر حوزه موفقیت

خیلی از مردم تلاش میکنند زود پول به دست آورند و رود هم خرجش کنند. می خواهند همیشه خوش باشند و میگویند کار باید مفرح باشد. و زندگی ما به خوشی

دنیس و بتلی» نویسنده و سخنران این جمله ی فوق العاده را گفته است.  اکثر مردم زندگیشان را صرف اموری می کنند که به جای رسیدن به هدف باعث تسکین تنش اند

«آلبرت گری متفکر دیگری که بیش از دوازده سال از عمرش را وقف پیدا کردن راز موفقیت کرد بالاخره دریافت که کلید موفقیت خیلی ساده است. می گفت افراد موفق عادت به انجام کارهایی دارند که افراد ناموفق نمایلی به انجام شان ندارند. افراد ناموفق تمایل به انجام چه کارهایی ندارند؟ خب همان کارهایی که افراد موفق تمایلی به انجام شان ندارند. آنها هم دوست ندارند صبح زود بیدار شوند شروع به کار کنند، برای روزهای شان برنامه ریزی کنند، سخت کار کنند مهارت های شان را ارتقا دهند؛ ولی این کارها را میکنند؛ چون میدانند این بهای موفقیت است. اگر این بها را نپردازید اگر چیزی نگارید چیزی برداشت نمی کنید. اگر بهای موفقیت را نپردازید هرگز به آن دست نمی یابید.

فاجعه ی بزرگی به نام دو دلی وجود دارد که در آن افراد قصد انجام کاری را دارند. همیشه در صدد انجام کاری هستند ولی دو دل اند و اهمال می کنند. این افراد هرگز کاری نمی کنند.

در برنامه ی خودم به نام «کسب پول فراوان می پرسم اگر امکان استقلال مالی در زمان بازنشتگی برای همگان وجود دارد، چرا مردم پول زیادی به دست نمی آورند؟ در درجه ی اول هرگز به فکرشان خطور نمی کند که میتوانند پول زیادی به دست آورند، چون هیچ گاه با افراد برخوردار از استقلال مالی بزرگ نشده اند. آنها با کسانی معاشرت می کنند که هر چه را به دست می آورند خرج میکنند. فکر می کنند. راه و رسم دنیا همین است. هم رنگ جماعت میشوند و با ذهنیت دنباله رو حرکت می کنند.

مشاهده جزئیات وخرید کتاب علم پول درآوردن

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب