همواره موفقیت و رسیدن به اهداف برای همه ی ما اهمیت بسیاری داشته است، طوری که سعی کرده ایم با مطالعه و شرکت در سمینارها، شنیدن فایل های صوتی و تماشای فیلم های انگیزشی، انرژیمان را چند برابر کنیم تا بتوانیم به اهداف مکتوب مان دست یابیم. سالها مطالعه و کسب تجربه و بهکاربردن مطالبی که در کلاس درس اساتید برجستهی موفقیت همچون دکتر «برایان تریسی» استاد بینظیرم، استاد «جک کنفیلد» و «جان دمارتینی» آموختم، من را به آشنایی با آثار استادی رساند که حقیقتا بینظیر است.
اجازه دهید موضوع را کمی عمیق تر بررسی کنیم امروز خیلی از مردم نگران تروریسم هستند. از کجا میدانید تروریستهای زیادی در بیرون وجود دارند؟ درباره شان خوانده اید. چیزهایی درباره ی آنها دیده اید. ادراکات شما با خوراک رسانه ای درباره ی تروریسم تغذیه شده است. به این معنا که چون مفهوم «تروریسم وجود دارد» را خلق کرده اید. به طریقی یا به نوعی در شکل گیری تروریسم سهیم هستید شما فقط در درون خود میتوانید تروریسم را تجربه کنید بنابراین اگر قرار باشد. چیزی را تغییر دهید باید این کار را در درون خودتان انجام دهید. آگاهی شما از تروریسم به در بیرون که در درون شماست.
هواوپونوپونو برای رفع مشکل ادراک را اصلاح میکند. ما از تکنیک هواوپونوپونو برای اصلاح ادراکاتمان استفاده می کنیم
در واقع دکتر «هیولن در بیمارستان دولتی بیماران روانی کار می کرد. مشکل از این واقعی تر نمیشود. این بیماران هر روز یا با زنجیر بسته می شدند یا داروهای آرام بخش به آنها تزریق میشد. پزشکان و پرستاران این بیمارستان را نفرت انگیز و جهنمی میدانستند و بنابر این آن جا را ترک می کردند. مایل به کار در آن جا نبودند ولی این بیمارستان دولتی برای تامین بودجه به یک درمانگر رسمی و مجاز نیاز داشت و بنابراین برای استخدام یک نفر اطلاعیه ی رسمی منتشر کرد. دکتر «هیولن» که در اصل بومی هاوایی بود ولی در آن زمان در ایووا زندگی می کرد این اطلاعیه را دید و به شرط کسب مجوز برای انجام روش درمانی خود این شغل را پذیرفت آنها موافقت کردند و دکتر عازم هاوایی شد.
دکتر «هیولن» بیماران را نمی دید بلکه شرح حالشان را بررسی می کرد. در دفتر کارش می نشت و جدول شرح حال بیماران زندگینامه های شان فهرست جنایاتی را که آن زندانیان مرتکب شده و بعضی از آنها واقعا منزجر کننده بودند مطالعه می کرد. در حین نگاه کردن به این فهرست های واقعی احساسی را که در درونش شکل می گرفت حسن می کرد. این احساس خوشحالی نبود خشم بود شرمساری بود، خود خوری بود، گناه بود. اندوه بود همه ی این هیجانات متفاوت در کنار هم در وجودش شکل می گرفتند.
«هیولن» برای کنترل این هیجانات از تکنیک هواوپونوپونو استفاده می کرد و برای پاکسازی تصورات خود روی پرونده ای که در مورد بیماران شکل گرفته بود هواوپونوپونو انجام می داد بنابراین هیولن» به پرونده ای نگاه می کرد که چیزی را در درونش به وجود می آورد. از هواوپونوپونو برای پاکسازی باورهایش درباره ی آن افراد استفاده کرد. این کار را انجام داد و بیماران کم کم بهبود پیدا کردند. طی دو ماه دیگر نیازی به بستن آنها و تزریق آرام بخش نبود چند ماه بعد بعضی از بیماران عادی اعلام شدند و مرخص شان کردند
پزشکان و پرستارانی که هنوز در آن بیمارستان بودند، متوجه این تغییرات شدند و گفتند. دکتر «هیولن» هر کاری برای آنها کردی برای ما هم انجام بده آنها هم میخواستند احساس بهتری داشته باشند. بعد از چهار سال تقریبا کلیه ی بیماران عادی معرفی شدند و آن بخش تعطیل شد.
در زمان تحقیق برای کتاب محدوده های صفر که در نوشتن آن با دکتر «هیولن» همکاری میکردم به دیدار مددکاران اجتماعی رفتم که آن زمان در آن بخش شاغل بودند. بر اساس قانون حفظ حریم شخصی نمی توانستم با آن بیماران صحبت کنم و اطلاعات آنها هم به من داده نشد، ولی در ملاقات با دکتر «هیولن و مددکاران اجتماعی متوجه شدم ان محل و آن بیماران چقدر واقعی بوده اند.
اگر پیش شما بیایم و بگویم هی در پایین جاده بیمارستانی وجود دارد با بیمارانی که محرم روانی هستند حاضری به من در درمان شان کمک کنی؟»؛ مرا دیوانه تصور میکنید و با خودتان می گویید. به این محل نزدیک نشو که خیلی خطرناک است.
در تکنیک هواوپونوپونو همه ی تصوراتی را که در زندگی شکل می گیرد. پاکسازی می کنید باورهای تان درباره ی زندگی را تصفیه می کنید و با پاکسازی باورها تحقق دستاوردهایی را که همیشه به دنبال شان بودید. آسان تر می کنید روش بسیار ساده برای هواوپونوپونو استفاده از چهار جمله است. این جملات خیلی ساده هستند.
عاشقتم
متاسفم
لطفا مرا ببخش
متشکرم
فقط همین میتوانید به هر ترتیبی که میخواهید آنها را بگویید. می توانید با احساس یا بدون احساس بیان شان کنید.
بگذارید فرمول کار را توضیح دهم چون این فرمول مبتنی بر دستاوردهاست و افراد به این ترتیب میتوانند به هر موفقیتی که بگویید. دست پیدا کنند. امروز من درباره ی مردمی شنیده ام که با استفاده از دو کتاب من درباره ی هواوپونوپونو کسب درآمد می کنند. بر ترس ها غلبه کرده اند، بر مشکلات سلامتی پیروز شده اند از حیوانات بیمار مراقبت می کنند، از گیاهان و باغچه ی خود نگهداری میکنند و گیاهان را پرورش می دهند و این فقط مشتی از خروار است.
قبل از هر چیز متوجه میشوید یک چیز اشتباه است یا هنوز به دستاوردهای مورد نظرتان نرسیده اید با مانع یا باوری را شناسایی کرده اید. در هواوپونوپونو نیازی به بیان آن باور ندارید فقط باید بدانید، چیزی شما را از موفقیت باز می دارد.
دومین مورد این است که با خود و چیزی که به آن نیروی متعالی می گویم تعامل دارید آن نیرو را خداوند کائنات گایا طبیعت می نامنده شما به طریقی، شکلی با نوعی بخشی از چیزی هستید که بزرگ تر از شماست. حتی یک کافر هم احتمالا شما را بخشی از طبیعت می داند. بنابر این این ارتباط میتواند گفت و گو با تعامل با طبیعت باشد. شما درخواستی را شکل می دهید. اگر مایل باشید میتوانید این ارتباط را به شکل دعا یا درخواست تصور کنید. آن چهار جمله را به این نیروی متعالی می گویید از مشکل یا دستاوردی که میخواهید داشته باشید، آگاهید. می دانید. مانعی شما را از رسیدن به آن باز می دارد. از این چهار جمله برای ارتباط با یک نیروی متعالی استفاده میکنید این جملات را درون خود می گویید «عاشقتم متاسفم لطفا مرا ببخش متشکرم»
از بیان این جملات چه منظوری دارید؟ این جملات نسخه ی کوتاه شده ی یک متن طولانی ست. در واقع میگویید، «لطفا مرا به خاطر آگاهی نداشتن از باورهایم ببخش به خاطر هر نقشی که آگاهانه با ناخودآگاه در ایجاد این مشکل دارم متاسفم به خاطر از بین بردن این مشکل متشکرم برای زندگی ام متشکرم برای رساندن من به دستاوردی که میخواهم متشکرم به خاطر زندگی ام عاشقتم برای اجابت این درخواست متشکرم در این میان «عاشقتم» قدرتمند ترین جمله است.
به یک معناه نسخه ی کوتاه شده ی توضیحات مفصل تری را به این شکل بیان میکنید عاشقتم متاسفم لطفا مرا ببخش متشکرم
شاید بپرسید چندبار باید این جملات را بگویم؟
دکتر «هیولن» به من یاد داد به طور کلی باورهای محدود کننده ی زیادی داریم بنابراین نه فقط برای یک موضوع بلکه به طور کلی و همیشه باید این جملات را تکرار کنیم آنها را همیشه بگویید.
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک