دکتر مهدی نشاط در کتاب "همه جوره گوش کن" نحوۀ کار مذاکره را از زبان آیولی جمید به زبان فارسی روان درآورده است.
فصل دهم: سمت فلسفی یک معامله
«من به پول اهمیت نمیدهم.»
لیدی گاگا
در بسیاری از معاملات، زمانی که منطق و قوانین شکست میخورند، روشن کردن لامپ فلسفی اشکالی ندارد. جنبه فلسفی چیست؟ فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد فلسفه را به عنوان «نظریه یا نگرشی که به عنوان یک اصلِ راهنمای رفتار عمل میکند» تعریف مینماید. کل ایده روی آوردن به رویکرد فلسفی این است که از محدودیتهای منطق چشمپوشی کنید و پنجرهای را باز کنید که از ایدهآلهایی صحبت میکند که در قلب طرف مقابل شما عزیز هستند. اگر اهرمها دقیق باشند، این ارزشها میتوانند و اغلب اهداف تجاری حزب را پیشی بگیرند.
من پیرامون دو مورد از رایجترین فلسفههایی که برای کمک به مشتریانم استفاده کردهام صحبت خواهم کرد:
کمپهای شاد
کمپهای شاد زندگی را از این منظر میبینند که «همه باید شاد باشند». اگر در طرف مقابل با افرادی با این فلسفه روبرو شدید، خودتان را خوششانس بدانید. آنها انعطافپذیرترین هستند و زمانی رضایت دارند که همه راضی باشند. اکثر سرمایهگذارانی که میخواهند بازدهی خوبی از سرمایهشان داشته باشند و معتقدند که مشوقها بهرهوری را افزایش میدهند، آنها با این فلسفه زندگی میکنند. آنها از آن دسته افرادی هستند که گزینههای سهام را به کارکنان پیشنهاد میکنند و پاداشهای سنگینی را برای مدیران اجرایی و موارد مشابه ارائه میکنند.
من یک بار روی معاملهای کار میکردم که در آن مشتری من، آقایی سختکوش بود، او سهام اقلیت کسبوکار خود را به کنسرسیومی از سرمایهگذاران میفروخت. اصول این معامله در یک برگه مدتدار توافق شده بود. سپس یک روز در هنگام صرف شام، مشتری داستان خود را از نحوه راهاندازی کارخانه به من گفت. این یک داستان بسیار مسحورکننده بود که چگونه او از پایینترین پله شروع کرد و به سمت بالا رفت.
آن شب، مدام به این فکر میکردم که چگونه او با پشتکار کسبوکار خود را توسعه داده است و چگونه قیمت خرید مستقیماً به حسابهای شرکت میرود تا گسترش یابد. باید برای مشتری من به عنوان مدیرعامل شرکت سالهای بیشتری طول میکشید همانطور که میگویند «تنها پاداش کار سخت کار بیشتر است». با خودم فکر کردم، او چگونه شخصاً برای مشارکت خود در تجارت طی سالها پاداش دریافت میکند؟
صبح روز بعد، با او تماس گرفتم و به او گفتم که میخواهم یک تغییر جزئی، اما عمده در ساختار تراکنش پیشنهاد کنم که باید به او پاداش سالها تلاش سختش را بدهد. او فکر کرد این ایده خوبی است و از من پرسید که چگونه میتوانم به این هدف برسم. به او گفتم: «همیشه در هر معامله یک جنبة فلسفی وجود دارد. بسپارش به من.»
تصمیم گرفتم این گفتگو را با سرپرست تیم مذاکرهکننده مقابل، یک آمریکایی خوب و باهوش، آغاز کنم. من گفتگو را با او آغاز کردم زیرا از برخوردهای قبلی میدانستم که او از نظر دیدگاه منصف است. برای او تصویری از تمام مشکلاتی که اگر مشتری من که انتظار میرفت حداقل پنج سال دیگر به عنوان مدیرعامل ادامه دهد، در پایان معامله یک «کمپ ناراضی» باشد، ممکن است به خطا برود، ترسیم کردم. به او گفتم که این مرد کلید موفقیت شرکتی است که آنها قصد خرید آن را دارند و اطمینان از رضایت او بسیار مهم است. زمانی که نقاشی این تصویر را تمام کردم، میدانستم چه چیزی در پی خواهد داشت و در واقع این سؤال پیش آمد: «چه چیزی در ذهن شماست؟»
من پیشنهادی ارائه کردم که کسری از قیمت خرید باید به عنوان حق بیمه بنیانگذاران در نظر گرفته شود. این بدان معناست که قیمت خرید توافق شده ثابت میماند و خریدار بیشتر پرداخت نمیکند، اما بخشی از قیمت خرید به عنوان پاداش به مؤسس میرسد. شرکت آمریکایی گفت که این مورد را با دیگران در میان میگذارد و نتیجه را اعلام میکند.
ما در نهایت با بهرهگیری از فلسفه کمپهای شاد، قرارداد را با حق بیمه بنیانگذاران بستهایم: «ما دوست داریم معاملهای انجام دهیم که در آنهمه خوشحال باشند.» این فلسفه بهویژه به این دلیل مهم بود که بر فردی که کسبوکار را تأسیس و اداره کرد، تأثیر گذاشت.
پول همهچیز نیست
دو فلسفة متضاد را در مکالمات مربوط به پول میشنوید: «برای من چه چیزی در آن است» (WIIFM) و «پول همهچیز نیست» (MINE). فلسفه WIIFM فقط به پول و مزایای ملموس، اینجا و اکنون فکر میکند. از طرف دیگر فلسفة MINE، به بلندمدت فکر میکند. آنها بر مزیتهای پولی و اعتبار و میراث و پایداری اولویت دارند.
چندین سال پیش، من معاملهای برای UAC Property Development Plc، یکی از شرکتهای تابعه کنگلومرای UAC انجام دادم. ما به مشتری توصیه کردیم که راهی برای ساختار تراکنش وجود دارد تا از مالیات 15 درصدی معینی برای تراکنش 30 میلیارد پوند (تقریباً 160 میلیون دلار در آن زمان) اجتناب شود. اگر ما در این بازسازی موفق میشدیم، مشتری 24 میلیون دلار (15 درصد از 160 میلیون دلار) پسانداز میکرد. با این حال، یک مانع بزرگ وجود داشت. قوانین کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) ما را از استفاده از ساختار پیشنهادی محدود میکرد، بنابراین باید SEC را متقاعد میکردیم که برای اجازه استفاده از آن معافیت بدهد. مشتری مایل بود این را امتحان کند. در جلسهای با مشتری، یکی از تصمیمگیرندگان کلیدی از من سؤالی پرسید: «به نظر شما چرا SEC قوانین خود را تغییر میدهد؟»
پاسخ من به سادگی این بود: «اخیراً خواندم که SEC در حال حاضر متعهد به تعمیق طرحهای سرمایهگذاری جمعی است زیرا کسبوکارهای کوچک را رشد میدهد. ما آنها را متقاعد خواهیم کرد که این معامله، دریچهای را برای رشد کسبوکارهای کوچک بازخواهد کرد.»
در هفتههای مذاکراتی که با SEC انجام شد، من این وظیفه را در هر جلسه داشتم که در صورت رفع این مانع، مزایا را برای کسبوکارها مجدداً بیان کنم. بیشتر صحبتهای من بر مزایای کمیسیون بود. پس از چند هفته گفتگو، SEC این معامله را تأیید کرد و قوانین خود را به طور رسمی بازبینی کرد؛ و شرکت ما نیز سود برد ما از هزینه موفقیتی که با مشتری مشروط به تأیید SEC مذاکره کرده بودیم، پول بیشتری به دست آوردیم.
بزرگترین چیز ذهن است، نه پول.
موارد ارزشمند
1. پول اغلب تنها محرک نیست، فلسفههای دیگری نیز وجود دارد. آنها را پیدا کنید. از آنها استفاده کنید.
2. آنچه را که برای افراد مهم است در مرکز گفتگو قرار دهید.
فصل یازدهم: پارادوکس بیدلیل
«انسان معقول خود را با جهان تطبیق میدهد: فرد غیرمنطقی در تلاش برای تطبیق جهان با خود اصرار میورزد. از این رو، تمام پیشرفت، به آن انسان غیرمنطقی وابسته میشود.»
جرج برنارد شاو، نمایشنامهنویس، منتقد و فعال سیاسی ایرلندی در Man and Superman، یکی از پدیدههایی را منتشر کرد که همیشه مرا شگفتزده کرده است این است که چگونه بهترین افراد برای بدترین رئیسها کار میکنند و تقریباً برای همیشه در آنجا میمانند. چگونه این اتفاق میافتد؟ من نمیتوانم آن را توضیح دهم. این یک پارادوکس است. یکی از دوستانم به من اشاره کرد که این پدیده را میتوان به سندرم استکهلم تشبیه کرد یک وضعیت روانی که در آن فردی که ربوده شده است وابستگی عاطفی به آدمربا پیدا میکند.
به طور مشابه، در مذاکرات، شما ممکن است تجربهای مانند من داشته باشید، از اینکه چگونه مردمی که کاملاً نامعقول هستند، به نظر میرسد هرازگاهی با معاملههای هنگفت به خانه میروند. آنها فقط عصبانی میشوند، در مورد همهچیز غوغا میکنند، مطالبات غیرمنطقی مطرح میکنند و تا زمانی که به آنچه میخواهند یا بیشتر از آن چیزی که منصفانه است برسند، موضع خود را حفظ میکنند. به طرز شگفتانگیزی به آنچه میخواهند میرسند. در مذاکرات، این قلدرها اغلب موفق به نظر میرسند.
یکی از دلایل اصلی این امر این است که آنها ممکن است به سرعت متوجه شده باشند که با افرادی سروکار دارند که فلسفة آنها این است که هرگز قایق را تکان ندهند. این کتاب را بخوانید و خود را به نکات این کتاب مسلح کنید. (نکات را یاد بگیرید تا در مواقع لزوم از آنها استفاده کنید)
با این آگاهی، آنها اطمینان حاصل میکنند که به اندازة کافی موج را به راه میاندازند تا تقریباً قایق را واژگون کنند تا زمانی که افراد منطقی بگویند: «باشه، هر چه میخواهی.» همچنین، برخی از فرهنگها نسبت به سایرین آرامتر هستند و این به پاشنه آشیل (نقطهضعف) آنها تبدیل میشود که با طرفهایی از فرهنگهای تهاجمیتر برخورد میکنند که از این ویژگی آگاه هستند و به دنبال سوءاستفاده از آن هستند.
آیا شرایطی وجود دارد که افراد معقول باید تظاهر به غیرمنطقی بودن کنند، البته فقط برای دفاع از خود در برابر طرف نامعقول؟ من اینطور فکر میکنم و اکیداً پیشنهاد میکنم که وقتی لازم است، یک جنتلمن بینقص کفشهای سفیدش را دربیاورد و وارد سنگر شود، یا حداقل تمایل خود را برای حضور در شهر سنگر نشان دهد.
برای مدت بسیار طولانی، من همیشه در جبهه «آقای معقول» مینشستم زیرا این طبیعت من است. با این وجود، در طول سالها، تجربیات بد به من آموخته است که وقتی با افرادی ملاقات میکنم که باید پوند به پوند آنها را با هم تطبیق دهید، مقداری پرخاشگری و به ظاهر غیرمنطقی بودن را شبیهسازی کنم (ادا افراد پرخاشگر را درمیآورم). عدم انجام این کار منجر به عواقب ناخوشایندی خواهد شد بدترین چیز این است که هر بار که مورد آزار و اذیت قرار میگیرید، عزتنفس شما از بین میرود و شما آن را میدانید.
کارهای احمقانه اگر توسط افراد عاقل و به شیوهای گستاخانه انجام شوند دیگر احمقانه نیستند.
جین آستن
موارد ارزشمند
1. منطقی باشید، اما نه به اندازهای که اجازه دهید مردم از شما سوءاستفاده کنند.
جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.
فیضآباد، شهری با تاریخی کهن و فرهنگی غنی، در قلب شهرستان مه ولات در استان خراسان رضوی واقع شده است. این شهر که مرکز شهرستان مه ولات نیز میباشد، در فاصله حدود ۲۰۰ کیلومتری جنوب مشهد مقدس قرار گرفته و
شهرک بنفشه در شرق کرج، یکی از محلههای شناخته شده و رو به توسعه این شهر است. این شهرک با ترکیبی از بافتهای قدیمی و جدید، فضاهای سبز مناسب و دسترسی نسبتاً خوب به امکانات شهری، محیطی پویا و جذاب را برا
شهرک اوج، واقع در شمال شرقی شهر کرج، به عنوان یکی از شهرکهای نسبتاً جدید و مدرن این شهر شناخته میشود. این شهرک با طراحی شهری نسبتاً نوین و دسترسی مناسب به امکانات رفاهی، به گزینهای جذاب برای زندگی
شهرستان فیروزه یکی از شهرستانهای استان خراسان رضوی است که در شمال غربی نیشابور و در دامنههای جنوبی رشتهکوه بینالود واقع شده است. این شهرستان با مساحت حدود ۱۶۰۰ کیلومتر مربع، جمعیتی بالغ بر ۴۲ هزار
شهرک امام رضا در شهر کرج، به عنوان یکی از محلههای نسبتاً جدید و رو به توسعه، ویژگیهای خاص خود را دارد. این شهرک با موقعیت جغرافیایی مناسب و دسترسی آسان به امکانات شهری، گزینهای جذاب برای سکونت به ش
شهرک استاندارد کرج، واقع در جنوب غربی این شهر، به دلیل نزدیکی به منطقه صنعتی و همچنین دسترسی به امکانات شهری، از ویژگیهای خاصی برخوردار است. این شهرک، ترکیبی از بافت مسکونی، صنعتی و تجاری را در خود ج
شهرک استادان، واقع در منطقه گلشهر کرج، به عنوان یکی از محلههای قدیمی، خوشآبوهوا و با اصالت این شهر شناخته میشود. این شهرک با خیابانهای عریض، درختان سر به فلک کشیده و فضایی آرام، محیطی دلپذیر برای
مدیریت در واقع دانش و فوت و فن اداره یک حوزه کاری معین است و مدیر کسی است که اداره امور معینی را به عهده دارد. برای مدیریت تعریفهای گوناگونی شده است که در این جا به چند نمونه آن پرداخته میشود.
شهرک آسمان در شمال شرقی شهر کرج واقع شده و به عنوان یکی از شهرکهای نسبتاً جدید و خوشنام این شهر شناخته میشود. این شهرک با طراحی نسبتاً مدرن و دسترسی مناسب به امکانات شهری، محیطی آرام و دلنشین را بر
فریمان، شهری با تاریخ کهن و طبیعتی دلانگیز، در ۷۵ کیلومتری جنوب شرقی مشهد و در مسیر جاده پرتردد مشهد-تربت جام-تایباد-افغانستان قرار گرفته است. این شهر که مرکز شهرستان فریمان نیز میباشد، با وسعت ۴۱۳۲
روستای شهرستانک، واقع در بخش آسارا از توابع شهرستان کرج، یکی از زیباترین و خوش آب و هواترین مناطق ییلاقی نزدیک به تهران و کرج است. این روستا با طبیعتی بکر، آب و هوایی مطبوع و پیشینهای تاریخی، همواره