همواره موفقیت و رسیدن به اهداف برای همه ی ما اهمیت بسیاری داشته است، طوری که سعی کرده ایم با مطالعه و شرکت در سمینارها، شنیدن فایل های صوتی و تماشای فیلم های انگیزشی، انرژیمان را چند برابر کنیم تا بتوانیم به اهداف مکتوب مان دست یابیم. سالها مطالعه و کسب تجربه و بهکاربردن مطالبی که در کلاس درس اساتید برجستهی موفقیت همچون دکتر «برایان تریسی» استاد بینظیرم، استاد «جک کنفیلد» و «جان دمارتینی» آموختم، من را به آشنایی با آثار استادی رساند که حقیقتا بینظیر است.
کار را درک می کنم همه ی این حالت ها از باورهای شما سرچشمه میگیرند. این رفتارها تحت تاثیر اعتقادات ایجاد میشوند و من میدانم چگونه کنارشان بگذارم تا به دستاوردهایی که میخواهم دست پیدا کنیم در واقع تکنیک های پاکسازی که توضیح خواهم داد برای کمک به این مشکل طراحی شده اند. شاید فکر کنید این اصلا درست نیست من واقعا می خواهم شروع به کار کنم اعتقاد دارم میتوانم کار کنم در این کتاب راز گمشده را کشف خواهید کرد ما تحت تاثیر باورهای خودآگاه مان قرار نداریم بلکه اعتقادات ما در ضمیر نیمه خودآگاه نا خودآگاه است که هدایت ما را به دست می گیرد.
این پایگاه داده های نامریی معمولا خودش را نشان نمی دهد. مگر این که کمی کاوش کنیم این پایگاه مخفی نشده است، قفل و کلید هم ندارد فقط باید روی آن نور بیندازیم در این کتاب می خواهیم همین کار را بکنیم این تکنیک ها به رازگشایی و مشاهده ی بعضی از این باورها کمک خواهد کرد. بعد از مشاهده شان می توانید رهای شان کنید.
در مورد ترس از شکست سالها پیش با یک میلیاردر مشهور ملاقات کردم، مرد سالخورده ای که میگفت بارها شکست خورده است. ورشکست شده بود و ایده های زیادی را آزموده بود ولی هیچ کدام تاثیر نداشت. یک درس مهم از شکست گرفته بود هیچ چیز بدی برای شما اتفاق نخواهد افتاد جهان میبخشد فراموش میکند تنها کسی که واقعا سماجت می کند خود شما هستید و اگر بتوانید در نتیجه ی شکست بینش جدیدی به دست آورید و از آن درس بگیرید اصلا شکستی در کار نخواهد بود اگر شکست را یک نوع بازخورد بدانید، نام جدیدی روی آن بگذارید و قالب جدیدی برایش بسازید دیگر وجود نخواهد داشت. شما چیز تازه ای بساد گرفته اید میتوانید تجدید قوا کنید مسیر جدیدی را در نظر بگیرید و پیش بروید.
موضوع بعدی ترس از موفقیت است. ده ها سال پیش با استفاده از اینترنت درآمد خوبی داشتم ولی مدتی نگذشت که مانم گرفتم با خودم فکر کردم چطور چنین چیزی ممکن است؟ واقعا این اینترنت صاحب ندارد که به من بگوید تو پول زیادی به دست آوردی، دست نگه دار
پس سرچشمه ی این ناراحتی باید جایی در وجود خودم باشد. فکر کردم «آیا خود تخریبی دارم به طریقی شکلی با روشی خودم را از دستاوردهایی که در ذهن دارم دور میکنم با استفاده از تکنیک هایی که توضیح خواهم داد عمیقا بررسی کردم ناگهان به خودم آمدم و دیدم نمی خواهم از پدرم موفق تر باشم
باید بگویم اصلا نمی دانستم چنین چیزی وجود دارد. منظورم از باورهای پنهان همین است. تا وقتی مقدار مشخصی پول به دست آوردم حتی نمی دانستم چنین اعتقادی دارم نمیخواستم بیش از پدرم درآمد داشته باشم چون فکر میکردم ممکن است احساسات او جریحه دار شود. شاید با این کار او را می ترساندم یا به او فخر فروشی می کردم. بنابراین باید در مورد این اعتقاد که یکی از چیزهایی ست که در این کتاب توضیح خواهم داد تحقیق میکردم
در نتیجه متوجه شدم خدای من پدرم میخواهد من موفق باشم. از این که من بیش تر از خودش درآمد داشته باشم، ناراحت نمی شود. اگر بتوانم پول بیشتری به دست آورم پدر احساس غرور خواهد کرد و متعجب و علاقه مند و کنجکاو خواهد بود که چگونه این کار را انجام دادم. وقتی فهمیدم دلیلی برای ترس از موفقیت ندارم، توانم آن باور را از خودم دور کنم و بنابراین درآمد بیشتری به دست آوردم. من از کندوکاو درباره ی اعتقاداتم نتایج خوبی گرفتم.
آن میلیاردر قالب جدیدی برای شکست خودش ساخت این شکست صرفا یک دستاورد بود شاید این شکست دستاورد مطلوب شما نباشد.
تحقق دستاوردهای مورد نظر سیستم خاصی دارد ولی در ضمن می توانید به آن شکست ها به عنوان یک دستاورد نگاه کنید. می توانید بگویید. می خواهم بدون این که مغلوب ترس با پشیمانی شوم آن دستاوردها را تغییر دهم.
بعضی ها مایلند درباره ی فرصتهای از دست رفته صحبت کنند. خیلی ها احساس میکنند پنجره ای برای خلق دستاورد در یک حوزه ی خاص وجود دارد که گاهی وقت ها بسته است. فکر می کنند. «یک پنجره وجود دارد و من باید در مقطع خاصی از زندگی روی آن گزینه نیک بکشم
در واقع پنجره های فرصت وجود دارند حدس بزنید چه میشود؟ در حال حاضر هم این پنجره وجود دارد. همین حالا یک پنجره ی فرصت در مقابل شما باز شده است که میتوانید قدم در آن بگذارید، اوج بگیرید و پرواز کنید ریچارد برنسون کارآفرین میگوید، «فرصت ها شبیه اتوبوس هستند یک اتوبوس دیگر به زودی از راه می رسد.
در ضمن بدانید پول و همین طور کائنات عاشق سرعت اند؛ بنابراین وقتی فرصتی برایتان پیش می آید و پنجره باز است بلافاصله تصاحبش کنید آن را بقاییدا نگذارید از دست برود.
بقیه ی موانع اغلب پیشگویی های خود تایید و اعتقادات محدود کننده ای هستند که اگر باورشان داشته باشید تحقق پیدا خواهند کرد.
یک روز وارد فروشگاه سوغات یک هتل شدم و خانم هشتاد و پنج ساله ای را دیدم که در آن جا کار می کرد. روحیه ی شاد و سرزنده ی آن خانم مرا تحت تاثیر قرار داد. فروشگاه مال خود آن خانم بود و در آن جا برای کسی کار نمی کرد. پرسیدم چطور به این موفقیت رسیده است گفت «انتخاب کردم
گفتم افرادی به سن تو دوست دارند با نوه هایشان بازی کنند.
جواب داد، من با نوه هایم بازی کرده ام میخواهم در زندگی کاری انجام دهم پرسیدم به سالمندانی که برای مشورت پیش تو می آیند. چه می گویی؟» جواب داد هر کس در هر زمان می تواند کسب و کار خودش را راه بیندازد آنها میتوانند هر کاری که مایلند انجام دهند. هیچ کسی مانع شان نمی شود.
از فکر وجود چنین فرصتهای سودآوری هیجان زده شدم بله، ممکن است بعضی از این فرصتها را از دست بدهید ولی حالا در این لحظه آگاه تر و هیجان زده تر خواهید شد و معلومات بیشتری به دست خواهید آورد. در این کتاب تکنیکهای مختلفی برای استقبال از موفقیت یاد خواهید گرفت وقتی از پنجره اوج میگیرید و فرصتی را که پیش روی شماست دنبال میکنید احتمال تحقق دستاورد دلخواه تان را بالا می برید این فرصت در همین حالاست.
پیشنهاد میکنم از این فرصت استفاده کنید و از خودتان بپرسید چه می خواهید دوست دارید چه کاری انجام دهید با چه کسی باشید؟ دوست دارید بعد از خواندن این کتاب به چه دستاوردی برسید. یک فهرست تهیه کنید و بگویید این چیزی است که میخواهم به دست آورم. این نتیجه ای است که میخواهم آن را بنویسید و در مقابل خود قرار دهید.
این روند برای تان جالب خواهد بود چون راهکارهای این کتاب به تدریج به شما و ذهن تان کمک میکند همه ی آن چه را که برای تحقق آن دستاورد نیاز دارید به دست آورید نوشتن این فایده را دارد که بعد از پایان کتاب میتوانید برگردید و ببینید یا به دستاورد دلخواه رسیده ام با نه؟» اگر همین حالا آن دستاورد را یادداشت کنید مراحل را بگذرانید و به تمام توصیه های ارائه شده عمل کنید در پایان کتاب می توانید در فهرست روی آن خط بکشید و بگویید بسیار خب نوبت دستاورد بعدی است». در واقع نوشتن ده بیست یا حتی صد دستاورد مفیدتر جذاب تر و انرژی زاتر خواهد بود. اگر با این احتمال که ساخت علم و هنر و تکنیک می تواند به تحقق این دستاوردها کمک کند تا پیش بروید واقعا در زندگی به چه موفقیت هایی دست پیدا خواهید کرد؟
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک