مشتری کیست ؟

مشتری کیست ؟

مشتری مهمترین بازدید کننده شرکت است.

مشتری به ما نیاز ندارد، ما به او نیاز داریم

مشتری به ما متکی نیست، اما زندگی و حرفه ما به او متکی است.

مشتری و رضایت او ، همه هدف کاری ما است.

مشتری برای شرکت ما و خود ما یک بیگانه محسوب نمی شود، بلکه جزیی از اعتبار و عنصر مهم کسب و کار ما است.

مشتری به ما لطف میکند که به ما مراجعه میکند تا ما خدمتی را برایش انجام دهیم.

بیاییم با رضایت مشتری، رضایت شرکت خود را نیز تامین کنیم

همیشه حق با مشتری است.

مشتری ارباب و سرور ما است.

طلب روزی محتاج مشتری است.

با مشتری هرگز جر و بحث نکنید و زیرکی خود را با هشیاری او نسنجید. هیچکس تاکنون در مباحثه با مشتری پیروز نشده است.

مشتری برای رفع نیاز خود نزد ما می آید و وظیفه ما حکم می کند که با رفتار حساب شده، معامله را به نفع هر دو طرف تمام کنیم.

هرگز مشتری را معامله گر خشک و بی احساس تلقی نکنید.

اگر به سود و منفعت خود میاندیشید، رضایت خاطر مشتری را بدست آورید. متقاضی موضوع و هدف فعالیتهای ما است ، با اراده، تصمیم و همت اوست که خدماتی را و یا چیزی را به او می فروشیم

همیشه مشتری را با شعورتر، مجرب تر، داناتر و مطلع تر از خود فرض کنیم. 

چگونه با مشتریان صحبت کنیم ؟

چگونه با متقاضيان حرف بزنيد ؟ من من کردن، نشان از ضعف و ناتوانی شما دارد و علامت خودباختگی و عدم اطمینان است. اما قاطع و بلند و در عین حال شمرده سخن گفتن ، بهره گیری صحیح از کلمات ، لحن سخن ، لبخند بر لب داشتن و تقسیم نگاه ها بین مخاطبین، نشان از تجربه و احترام متقابل و کارکشتگی شما دارد چه زیباست این ضرب المثل که تا مرد سخن نگفته باشد ، عیب و هنرش نهفته باشد . اعتماد به نفس شما در حرف زدن و مشاوره با متقاضیان ، بخودی خود و براحتی اعتماد طرف مقابل را نیز بر می انگیزد و او را مجذوب اخلاق و صداقت شما می نماید. استفاده از کلمات احترام آمیز ، دوستانه و کمی خودمانی ، همه حکایت از صداقت ، شخصیت و دل سوزی شما نسبت به متقاضیان دارد . گشاده رویی شما ، اعتماد و امید در دل آنها می آفریند و فراموش نکنید که ارزش کار شما ، کمتر از ارزش کار پزشک یا روانپزشک نیست . اگر پزشک نداند کجای بیمار درد می کند . چگونه میتواند بلافاصله به درمان درد بپردازد. هستند کسانی که با یک سری اطلاعات مجهول و غلط برای خرید به شما مراجعه کرده اند و حتی بعضی از این اطلاعات ، مربوط به چند سال گذشته است. پس اول باید به اطلاعات آنها سروسامان داده و اطلاعات غلط را از ذهن آنها بزدایید و آنگاه اطلاعات جدیدی به آنها بدهید . باید با صحبت کردن بفهمید که مشتری در کدام رسته قرار دارد ، مشتری جدی یا مشتری غیر جدی ؟ مشتری جدی ، مشتری است که کاملاً آمادگی خرید و معامله را دارد ولی مشتری غیر جدی، به اطلاعات بیشتر نیاز دارد تا به سرویس . صحبت اصولی و جدی با مشتریان، باعث جلوگیری از اتلاف وقت شما می شود.

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

ارزش و شخصیت متقاضیان

برای متقاضیان، ارزش و شخصیت قایل شوید. از جمله آفت هایی که همواره دامنگیر بسیاری از مشاورین مسکن است، این است که متقاضیان را به میزان بودجه شان و یا حتی دارایی شان سنجیده و ارزش قایل میشوند . وظیفه شما است  که همه متقاضیان را نه به لحاظ دارایی یا بودجه خرید یا اجاره، بلکه به میزان رشد شخصیتی و تحصیلات و بالاخره پرستیژهای اجتماعی و علمی آنها سنجیده و بها بدهید . اگر خریداری مثلا فقط سی میلیون تومان پول دارد و از شما تقاضای خرید ملکی را دارد، توقع دارد کمکش کنید. حتی اگر ملکی به میزان بودجه و توان خرید وی ندارید، بسیار مودبانه و دلسوزانه، شماره تماس و توان مالی و سلیقه اش را بپرسید و طوری وانمود کنید که تلاش خواهید کرد تا موردی را برایش پیدا کنید . فکر کنید که این متقاضی کلی تلاش کرده و زحمت کشیده است تا این مبلغ را فراهم کرده است و شاید هم به اصطلاح از شکم خود و زن و بچه اش زده تا بتواند سرپناهی تهیه کند . حتی بیشتر از دیگران کمکش کنید. به او دلگرمی بدهید و با امیدواری او را بدرقه کنید و این نکته را همیشه بخاطر بسپارید که متقاضی خیلی سریع تشخیص می دهد که آیا برای او ارزش قایل شده اید یا نه ؟ و البته این احترام و ارزش گذاری باید صادقانه و از صمیم قلب باشد.

ضرب المثل : «گفتی باور کردم، اصرار کردی شک کردم ، قسم خوردی رد کردم » بیش از همه برای کار مشاوره املاک مصداق دارد. پافشاری و اصرار و توجیههای آبکی، باعث سلب اعتماد و موجب شک و تردید در صداقت شما است . هرگز سعی نکنید مردم را نسبت به آنچه که برای خرید نپسندیده اند وادار کنید . تشویش و نگرانی را از این که ممکن است معامله ای سر نگیرد، بسرعت از خود دور کنید . وقتی که فروش را با نیت خیر انجام دهید، درست مثل اینست که در جهت جریان موافق رود شنا میکنید. شما که مشاور مردم هستید ، باید در انتخاب صحیح و بهترینها، آنها را یاری دهید، زیرا احساس اعتماد و صداقت ، اولین چیزهایی است که مردم از شما انتظار دارند. شما هم مثل اکثر فروشندگان ، اگر به جای توجیه و اصرار، به دیگران کمک کنید، اعصاب راحت تری خواهید داشت و بازدهی کارتان نیز بیشتر خواهد بود. آیا با خود اندیشیده اید : مردم برای انجام معامله ای ، از بین این همه دفاتر مشاورین املاک ، به چه کسی و یا به کدام دفتر رجوع میکنند؟ چه چیزهای مهم و با ارزشی در آنها دیده اند ؟ پاسخ واضح و روشن است به کسی که جلب اعتماد کند، نیت خیر داشته باشد و اختیار و حق انتخاب را برای متقاضیان محفوظ دارد. 

احساس خریدار

همیشه خود را جای خریداران بگذارید. یکی از مهمترین کارهایی که هیچوقت نباید آنها را فراموش کنید ، اینست که همیشه خود را جای خریداران قرار دهید و همچون آنان حس کنید. قرار دادن خود بجای طرف مقابل، یعنی همه چیز را از دریچه دید او مشاهده کردن - اولین گام و موثرترین گام در معامله است . دوم اینکه این معامله چه مزایا و امتیازات مثبت یا سودمندی برای خریدار در بردارد ؟ و شما چگونه می توانید با مواردی که به خریداران عرضه کرده اید در جهت رفع مشکل آنها برآیید ؟ و سوم اینکه آیا اینکار ) انجام معامله ) پایان خوشی برای خریدار و فروشنده داشته است یا نه؟ اگر شما از خرید متقاضی تان احساس رضایت کردید . بی شک او نیز رضایت خواهد داشت. بیاد داشته باشید قبل از آنکه بتوانید جای طرف مقابل ) خریدار ( قرار بگیرید و همه چیز را از دیدگاه او بنگرید، ابتدا باید از قالب فکری خود بیرون بیایید. اگر کاری را با بهترین نتیجه انجام دادید ، روش موفقیت خود را در آن بخاطر بسپارید و سپس آن را برای معامله ای دیگر مجددا بکار ببرید . موفق ترین مشاور معمولا از روشی استفاده میکند که بهترین نتیجه را برایش دارد. به هوش باشید هرگاه در معامله ای موفقیت خوبی را حاصل کردید . حتما چه آگاهانه و چه ناخودآگاه افکار مثبت یا شیوه ای موثر توانسته موجب موفقیت شما گردد. پس شناسایی و ارزیابی و تفکر پیرامون این شیوه ، هیچگاه نباید از یاد برده شود.

مشاهده جزئیات وخرید کتاب تکنیکهای روانشناسی مشتریان

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020