فصل ششم: فعالیت‌های خود را هماهنگ کنید - بخش سوم

زمانی مرد جوانی از میدوست در نیویورک، در یک پانسیون زندگی می کرد و یک شغل دون پایه در یک شرکت بزرگ داشت. وی به یک خانواده ی متوسط تعلق داشت و فارغ التحصیل دبیرستان بود. وی اعتماد به نفس کمی به خودش یا توانایی بلند مدتش برای انجام کارهای مختلف زندگیش داشت وی تقریباً به مدت سه سال صبح زود از خواب بیدار می شد، به سر کار می رفت، کارهایش را انجام می داد، با دوستان محدودش معاشرت میکرد و میپذیرفت که زندگی و کارهایش چنین است.

تفویض اختیارات

تفویض اختیارات به معنای قدرت دادن است. وقتی شما با تشویق کردن و انگیزه دادن به کارکنان خود قدرت می‌دهید، آنها قدرت بیشتری را در کسب نتایج ضروری خود به دست می‌آورند. مدیران برتر دائماً در صدد کسب راه‌هایی برای ایجاد احساس بهتر بودن در کارکنان خود هستند. آنها دائماً رفتارهای مثبت را مورد تشویق و پاداش قرار می‌دهند. آنها دائماً اعتماد به نفس و عزت نفس را در کارکنان خود با انجام کارهای درست در آنجا ایجاد می‌کنند.

با هزاران کارمند مصاحبه شده است و سئوالاتی از آنها درباره‌ی ویژگی‌های بهترین مدیران خود تاکنون پرسیده شده است. مشخص شده است که بهترین مدیران چهار چیز را در تعامل با كارمندان خود تمرین می‌کنند: شفافیت، توجه، اهمیت و ادب.

مشخص شده است که بزرگترین انگیزه‌دهنده در دنیای کار این است که بدانید دقیقاً چه چیزی مورد انتظار است. از طرف دیگر، بزرگترین انگیزه گیرنده در دنیای کار این است که ندانید دقیقاً چه چیزی مورد انتظار است. مدیران برتر زمانی را صرف می‌کنند تا دیدگاه شفافی از انتظارات خود از کارکنانشان بر حسب اولویت‌‌ها و استانداردهای عملکردی داشته باشند. تمام کارکنان وظیفه‌ی خود را می‌شناسند و درک می‌کنند که اهمیت زیادی برای تفویض اختیارات به کارکنان دارد.

کارکنان مدیران برتر خود را با این عبارت توصیف می‌کنند: «من همیشه احساس می‌کنم که وی به من عنوان یک فرد و کارمند توجه دارد.»

مدیران برتر زمانی را صرف توجه کردن به زندگی کارکنان خود می‌کنند. وقتی کارکنان می‌خواهند صحبت کنند، مدیران برتر با صبر و حوصله به حرف‌هایشان گوش می‌کنند. وقتی کارکنان مشکل دارند، مدیران برتر با آنها همدردی می‌کنند. آنها سئوالاتی را درباره‌ی اعضای خانواده‌های کارکنان خود می‌پرسند و به آنها احترام می‌گذارند.

 

مشاهده کتاب‌‌های دیگر حوزه موفقیت

 

در شرکت من، نصف کارکنان مرد و زن، فرزند دارند. من هم فرزند دارم. وقتی فرزند آنها مشکل یا نیازی دارد، من نگرانی آنها را درک می‌کنم. بنابراین، من سیاستی به نام «فرزندان اولویت دارند» دارم.

تحت چنین سیاستی، هر یک از کارکنانم می‌توانند در صورت نیاز فرزندانشان به آنها به مرخصی بروند و هیچ‌گونه کسر حقوق برای آنها وجود ندارد. اگر به دلیلی، فرزندشان به توجه‌ آنها نیاز داشته باشد و آنها نتوانند به سر کار خود بیایند، ما کارهای آنها را انجام می‌دهیم.

سیاست شرکت من چگونه است؟ در مدت ده سال، هرگز از این سیاست سوء استفاده نشده است. وقتی شما با کارکنان خود به عنوان افراد مسئول و عاقل رفتار می‌کنید، آنها همانند افراد مسئول و عاقل رفتار می‌کنند. هیچ یک از آنها احساس استرس و نگرانی درباره‌ی فرزندان خود ندارند زیرا فرزندان اولویت دارند. من این سیاست را به تمام شرکت‌ها و سازمان‌ها توصیه می‌کنم زیرا تأثیر حیرت‌آوری بر روحیه‌ی کارکنان دارد.

مدیران برتر به کارکنان خود اهمیت می‌دهند. هر یک از کارکنان احساس می‌کنند تحت مراقبت مدیر و شرکت قرار دارند. وقتی کارکنان تحت توجه‌ی مدیران و سرپرستان خود باشند، مسئولیت‌ها به آنها واگذار می‌شود تا بهترین عملکرد خود را داشته باشند.

اهمیت دادن یک روش شگفت‌انگیز برای ایجاد وفاداری و تعهد در کارکنان است. آنها می‌گویند: «آنها اهمیت نمی‌دهند که شما چقدر می‌دانید تا این‌که آنها بدانند شما چقدر اهمیت می‌دهید.» چنین چیزی صحت دارد.

یکی از بهترین روش‌های نزدیک شدن به کارکنان خود و اعضای گروه کاری خود این است که آنها به عنوان داوطلب در نظر گرفته شوند. فرض کنید که آنها داوطلبانه برای شما کار کنند و حقوقی دریافت نکنند. اگر شما آنها را به عنوان داوطلب در نظر بگیرند، با جان و دل و بدون دریافت حقوق برای شما کار می‌کنند و شما رفتار متفاوتی با آنها خواهید داشت.

روش مؤدبانه به گفتار مؤدبانه و کردار محترمانه‌ی شما نسبت به کارکنان خود نیاز دارد. شما همیشه به گونه‌ای با آنها رفتار می‌کنید که گویی مشتریان مهم شرکت شما هستند. شما به آنها می‌گویید: «از شما به خاطر کارهایی مشتکرم که برایم انجام می‌دهید.»

شاید بهترین اصل مدیریت چیزی باشد که من آن را قانون طلایی مدیریت می‌نامم. به گونه‌ای با کارکنان خود رفتار کنید که می‌خواهید همان‌گونه با شما رفتار کنند. در اقتصاد متلاطم ما رخ می‌دهد که مدیر امروز چند سال بعد برای زیردست خودش کار کند. مطمئن باشید به گونه‌ای با زیردستان خود رفتار کنید که می‌خواهید چند سال دیگر آنها به عنوان رئیس با شما رفتار کنند. چنین دیدگاهی به شما در داشتن بهترین رفتار با دیگران کمک می‌کند.

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

 

عضو خوب گروه خود باشید

ژنرال دوایت دی. آیزنهاور، فرمانده‌ی متحدین در جنگ جهانی دوم، مظهر عضو خوب کار گروهی بود. وی با استفاده از مهارت‌های دیپلماسی، صبر و عزم راسخ توانست رهبران ارتش‌های مختلف را گرد هم آورد و به یک نیروی جنگی بسیار مؤثر تبدیل کند. وی بدون از دست دادن هدف خود، آزاد کردن اروپا، توانست علایق مختلف را متعادل و متحد کند تا به هدف مشترک خود برسند.

رودیار کیپلینگ می‌گوید: «قدرت گرگ‌ همان گله‌ی گرگ است و قدرت گله‌ی گرگ همان گرگ است.» گروه به خوبی اعضای گروه است. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های عضو خوب کار گروهی این است که نسبت به موفقیت گروه خودش متعهد باشد. به عبارت دیگر، وی نسبت به پیروزی گروه خودش متعهد باشد.

هدف کلی شما این است که نسبت به پیروزی متعهد باشید. همه مراقب هستند و توجه دارند. همه می‌دانند که چه کسی بیشترین یا کمترین کمک را برای کار گروهی فراهم می‌کند.

ناپلئون هیل می‌گوید: «هیچ کس نمی‌تواند مانع کار کردن بیشتر شما در سر کار شود.» همیشه شما به فکر کمک بیشتر به دیگران باشید. همیشه شما در جلسات کارکنان داوطلب انجام کارها شوید. به دنبال فرصت‌هایی برای انجام کارهای بیشتر باشید. همیشه دست خود را برای انجام کارها بالا ببرید. افراد مهم مراقب هستند و به همه چیز توجه دارند.

بهترین اعضای گروه کسانی هستند که برای انجام کارها داوطلب می‌شوند و کارها را به سرعت و به خوبی انجام می‌دهند. به عنوان یک فرد کوشا معرفي شويد که کارها را به سرعت انجام می‌دهد و راه‌حل‌های بیشتری را برای مشکلات گروه ارائه می‌کند که فراتر از تصور دیگران است.

یک ضرب‌المثل چینی می‌گوید: «کسی که می‌خواهد حکومت کند، باید یاد بگیرد که اطاعت کند.» موفق‌ترین افراد در تجارت امروزی کسانی هستند که اعضای خوب گروه خود در سال‌های جوانی هستند. در نتیجه، آنها دائماً حقوق بیشتری را دریافت می‌کنند، سریع‌تر ترفیع می‌گیرند و مقام بالاتری نسبت به کسانی دارند که فقط کارهایشان را به خاطر اخراج نشدن انجام می‌دهند.

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب پیروزی

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب