زمانی مرد جوانی از میدوست در نیویورک، در یک پانسیون زندگی می کرد و یک شغل دون پایه در یک شرکت بزرگ داشت. وی به یک خانواده ی متوسط تعلق داشت و فارغ التحصیل دبیرستان بود. وی اعتماد به نفس کمی به خودش یا توانایی بلند مدتش برای انجام کارهای مختلف زندگیش داشت وی تقریباً به مدت سه سال صبح زود از خواب بیدار می شد، به سر کار می رفت، کارهایش را انجام می داد، با دوستان محدودش معاشرت میکرد و میپذیرفت که زندگی و کارهایش چنین است.
مهمترین مشتری خود را راضی کنید
وقتی من یک مدیر جوان بودم، خیلی زود متوجه شدم که موفقیت من تا حد زیادی توسط نحوه رضایت مشتری اصلی، رئیس خودم، تعیین میشود. بنابراین، من تصمیم گرفتم که خواستههای رئیس خود را به سرعت تأمین کنم. این تصمیم به مثابهی یک نقطهی عطف در زندگی من بود که زندگی شخصی و کاری من را متحول کرد.
هر کاری که رئیس از من میخواست، فوراً انجام میدادم. گاهی من مجبور بودم تعطیلات آخر هفته کار کنم تا کارهای درخواستی وی را تا بعد از ظهر جمعه تمام کنم.
بعد از چند ماه، من به عنوان فردی معروف شدم که کارهایم را به موقع انجام میدهم. هر وقت که رئیس میخواست کارهایش به سرعت انجام شوند، به من مُحوّل میکرد. بعد از یک سال، یک واحد در اختیار من گذاشته شد. بعد از دو سال، من سه بخش را با پروژههای بزرگ مدیریت کردم. ترفیع شغلی من بیشتر از دیگر مدیران شرکت بود زیرا من کارهای ضروری را به سرعت انجام میدادم.
وقتی شما به دلیل سریع انجام دادن کارهای ضروری معروف شوید، فرصتهای بیشتر و بهتری را برای انجام دادن سریعتر و بهتر کارهایتان به دست میآورید. هر چه فرصتهای بیشتری برای استفاده از مهارتها و قابلیتهای خود داشته باشید، دستاوردهای شما بیشتر است و فرصتهای بیشتری در اختیار شما قرار میگیرد.
هدف تجارت این است که یک مشتری را به دست آورید و حفظ کنید. شما چگونه مشتریان خود را به دست میآورید و حفظ میکنید؟ یک راه این است که دائماً فکر کنید محصولات یا خدمات شما باعث چه بهبودی در زندگی شخصی یا کاری مشتری میشوند و درصدد یافتن راههایی برای بهتر انجام دادن کارهای خود باشید.
در واقع تمام محصولات و خدمات راهحلهایی برای مسائل یا وسیلهای برای تأمین نیازهای مشتریان هستند. هر محصول صرفاً راهی برای کسب یک هدف خاص مشتریان است. خود محصول یا خدمات نیست که مشتری را وادار به خرید میکند، بلکه کاری که محصول یا خدمات شما انجام میدهد مشتری را وادار به خرید میکند.
بزرگترین شکایت با نارضایتی مشتریان از محصول یا خدمات خود را شناسایی کنید و آن را برطرف کنید. نیاز اساسی مشتريان چیست که محصول یا خدمات شما آن را تأمین میکند؟ بزرگترین مسئلهی مشتریان کدام است که محصول یا خدمات شما آن را حل میکند؟ مهمترین هدف شما کدام است که محصول یا خدمات شما کمک میکند تا آن هدف را به دست آورید؟ تمام انرژی خود را بر پاسخ دادن به سئوالات فوق ممرکز کنید و فوراً اقدام کنید. راهحل خلاق وسرعت عمل شما برای حل مسئله به متعجب شدن مشتریان شما منجر میشود.
هزاران شرکت در آمریکا وجود دارند که خدمات نظافت خانهها را برای خانوادههای شاغل انجام میدهند. شرکت مری میدز از درآمد سالیانهی 500 میلیون دلاري برخوردار است. این شرکت چگونه چنین درآمدی را به دست میآورد؟ شرکت مریمیدز موقعیت خود را در بازار نسبت به رقبای خود تعیین میکند.
به جای نظافت بهتر خانهها نسبت به رقبای خود، این شرکت باعث صرفهجویی چند ساعته در تعطیلات آخر هفته صاحبخانهها میشود و آنها مجبور نیستند زماني را صرف نظافت خانه کنند. در ازای چند دلار در پنجشنبه یا جمعه، هر خانواده میتواند تعطیلات آخر هفته را بدون نگرانیهای نظافت خانه داشته باشد.
هر چند بیشتر شرکتها خدمات خانه را براساس قیمت میفروشند، ولی شرکت مریمیدز عملکرد متفاوتی دارد. به جای فروش خدمات نظافت خانه، این شرکت خود را به عنوان فروشندهی وقت استراحت معرفی میکند.
هر چند مردم نسبت به پرداخت پول بابت خدمات نظافت خانه مطمئن نیستند، ولی بیشتر آنها مشکلی در خرید وقت استراحت ندارند. چنین موقعیتی شرکت مریمیدز را از سایر شرکتهای خدمات نظافت خانه متمایز میکند تادر رأس بازار خدمات نظافت خانه قرار بگیرد.
شما چگونه میتوانید محصولات یا خدمات خود را به طریقی عرضه کنید که نیازهای مشتریان را تأمین کنند یا مسائل آنها را برطرف کنند؟ شما چگونه میتوانید تمرکز بهتری بر کارهایی داشته باشید که محصولات یا خدمات شما برای مشتریان انجام میدهند؟ شما چگونه میتوانید مشتریان خود را متعجب کنید و آنها را وادار کنید که به محصولات یا خدمات شما توجه کنند؟ چنین کارهایی برای تعیین موقعیت شما در بازار مهم است.
وقتی با مشتریان خود ملاقات میکنید، از آنها بپرسید: «من چگونه میتوانم خدمات خود را بهبود دهم؟» از مشتریان خود بپرسید که چگونه میتوانید خدمات بهتری را دفعهی بعد ارائه کنید. اگر مشتریان شکایت نکنند، معنایش این است که راضی نیستند و به رفتن به جای دیگر فکر میکنند. یک مشتری گلهمند و شاکی یک مشتری خوب است که به واکنش سریع شما نیاز دارد.
بسیاری از شرکتها با پرسیدن این سئوالات دچار اشتباه میشوند: «عملکرد من چگونه است؟» یا «آیا همه چیز خوب است؟»
ولی حقیقت این است که مشتریان خواهان دعوا یا جر و بحث با شما نیستند. وقتی شما از مشتریان بپرسید: «چطور است؟» آنها پاسخ میدهند: «عالیه.»
ولی وقتی شما بپرسید: «چگونه من میتوانم خدمات بهتری را دفعهی بعد ارائه کنم؟»، تقریباً تمام مشتریان بازخورد و ایدههای خود را برای شما ارائه میکنند. اگر شما براساس بازخورد و ایدههای آنها عمل کنید، حاشیهی امنیتی را برای خود و شرکت خود فراهم میکنید.
شما میتوانید بپرسید: «من چگونه میتوانم خودم یا محصولات وخدماتم را تغییر دهم تا بیشتر از من خرید کنید؟»
مشتریان امروزی خرید از یک عرضهکننده را ترجیح میدهند. آنها مایلند با شرکتی کار کنند که نیازهای خاص آنها را بشناسد و محصولات یا خدمات با کیفیتی را برای آنها فراهم کند.
بیشتر فروشندگان و عرضهکنندگان بر عمق مشتری تمرکز دارند تا وسعت بازار. از مشتریان خود بپرسید: «من باید چه کارهایی را انجام دهم تا صددرصد تجارت شما را به دست آورم؟ من باید چه تغییر، اصلاح، افزایش یا کاهشی را انجام دهم تا عرضهکنندهی بهتری برای شما باشم؟»
سئوالات جالب را بپرسید
یک سئوال جالب برای کسب ایدههای نوآوری و اصلاح در محصولات یا خدمات خود وجود دارد: «آقای مشتری، هیچ محصول یا خدماتی از جمله محصولات یا خدمات من کامل نیست. چه ضعفهایی را شما در محصولات و خدمات من مشاهده میکنید و من چگونه میتوانم محصولات و خدمات بهتری در آینده داشته باشم؟»
وقتی صادقانه از مشتریان خواسته شود که ایدهها و نظرات خود را بیان کنند و شما فوراً براساس ایدهها و نظرات آنها عمل کنید، مشتریان شما وفادارتر میشوند و مجدداً از شما خرید میکنند.
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک