فصل هشتم: بازاریابی و فروش، سوخت رشد کسب و کار شما - بخش یازدهم

بعد از گذشت پانزده سال از آشنایی با اسطوره پرتلاش زندگی شخصی ام استاد (برایان ترسی) و پس از گذراندن دوران بسیاری زیبایی از زندگی کاری و شخصی و پیشرفتی که به نظر شخصی خود و اطرافیان قابل توجه بوده است بر آن شدم تا همچون گذشته اثر دیگری از جناب (برایان تریسی) را ترجمه کنم. امروز اهمیت شروع و راه اندازی یک کسب و کار برای هموطنانم در ایران بسیار جدی ست در کنار آن باید توجه داشت که هر کدام از ما برای ایجاد آن احتیاج به آگاهی و دانش داریم طی سالهایی که شاگردی بسیاری از اساتید ایرانی و فرنگی را در کارنامه ی خود داشتم تاثیر عمیقی را که نوع نگاه و نگرش این بزرگواران بر من و سایر دانش آموختگان گذاشته است، به شکل ملموسی درک کرده ام.

این تمام کاری است که او انجام داد فروشندگان را استخدام کرد و فروشندگان بیرون رفتند و فروش داشتند و فعالیت تجاری انجام دادند. در حالی که دیگران نیروهای شان را تقلیل داده بودند او تا زمان آرام شدن شرایط یکی از بزرگ ترین و سودآورترین شرکتها را تاسیس کرده بود.

مردم می گویند «اوه، این به اقتصاد ربط دارد یکی از فیلسوفان بزرگ می گوید، یادتان باشد که در زمانهای این چنینی همیشه زمان های آن چنانی وجود داشته است بنابراین فرصت ها برای شما نا محدود هستند.

نکته ی دوم این که شما میتوانید هر چیز لازم برای موفقیت در کسب و کار را یاد بگیرید. من این موضوع را در افرادی دیده ام که ثروت های صد میلیون دلاری و حتی میلیارد دلاری ساخته اند آنها از صفر شروع به کار کردند و از آن صنعت چیزی نمی دانستند جز این که فقط شنیده بودند صنعت خوبی است بنابراین شروع به تحقیق کردند. ساعت ها مطالعه می کردند به مجامع می رفتند از مردم سوال می کردند و مشغول جمع اوری اطلاعات می شدند.

پیشرفت آنها در صنعت قبل از آن که کسی متوجه شود، شروع شده بود و خیلی زود به یک قدرت بزرگ تبدیل شدند.

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

 

با مردی کار میکردم که سالها پیش در زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی کتابم را خوانده بود. او در حال هل دادن ویلچر در یک بیمارستان در سن پترزبورگ بود که متوجه شد با کار کردن در بیمارستان هرگز نمی تواند موفق شود بنابراین شروع کرد به فروش کالا کالاها را ارزان می خرید و بیرون می رفت و آنها را می فروخت کمی پول در می آورد مقدار بیشتری کالا میخرید و این کار را دوباره انجام می داد.

در نهایت از بیمارستان بیرون آمد. با گذشت زمان در مورد منبع طبیعی خاصی به نام پتاس که برای خیلی از انواع محصولات مثل کود و فولاد ضروری ست باخبر شد شروع به مطالعه در موردش کرد. در آن زمان در صنعت پناس در سراسر جهان سردرگمی زیادی وجود داشت. قبل از آن  که اوضاع بحرانی اقتصاد آرام بگیرد صاحب دومین شرکت بزرگ پتاس جهان بود و یکی از ثروتمندترین مردان تاریخ شد.

این مرد هنگام شروع کار یک ویلچر را هل می داد. او و من در مورد این واقعیت صحبت کردیم که اگر متوجه حوزه ای بشوید که فرصتی در آن وجود دارد میتوانید هر چیزی را که لازم است یاد بگیرید. هیچ تضمینی وجود ندارد ولی بعضی وقت ها اگر حوزه ای را ببینید و تمام تلاش تان را معطوف به یادگیری همه چیز در مورد آن کنید، فرصتی را پیدا خواهید کرد که هیچ کس دیگری آن را ندیده و این امکان برای تان فراهم می شود که در یک یا دو سال پیشرفتی بیش تر از پیشرفت در دسترس برای کل زندگی دیگران داشته باشید.

من مطلبی در مورد درآمد و نابرابری و ناکارا بودن را در روزنامه می خواندم ولی نکته ی اصلی این است که افراد در حال یادگیری و رشد داشم فرصت هایی را ایجاد میکنند و میبینند در حقیقت آنها در لحظه ای خاص به قدری فرصتهای مختلف را در پیش روی خود می بینند که نمی دانند از کجا شروع کنند و در کجا متوقف شوند. اتفاقات زیادی در جریان است بنابراین وقتی فرصتی را میبینید تمام توان تان را برای یادگیری همه چیز در مورد آن حوزه اختصاص دهید و بعد تمام توان تان را برای دستیابی به شانس به کار بگیرید تماس بیندازید. همه ی آن چه را که دارید بازی کنید و ببینید چه اتفاقی می افتد. لازم نیست ورشکسته شوید نیازی نیست همه چیز را در معرض خطر قرار دهید. بلکه فقط مدام به جلو پیش بروید. هیچ وقت عقب نمانید.

سومین چیزی که باید به یاد بسپارید این است که شما از عهده ی انجامش بر می آیید. قابلیتهای شما نسبت به قابلیت هایی که می شود. در طول عمر صد ساله استفاده کرد بیش تر هستند. بیش تر و بیش تر یاد بگیرید و تمرین و مطالعه کنید. کمی زودتر شروع به کار کنید، کمی بیش تر در محل کار بمانید.

چهارم، تصمیم بگیرید که هرگز تسلیم نشوید. شما هرگز تسلیم نخواهید شد. به تلاشتان ادامه خواهید داد. این را امتحان خواهید کرد آن را امتحان خواهید کرد. این را امتحان خواهید کرد. آن را امتحان خواهید کرد.

 

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله محمودیه تهران

 

بگذارید صحبتم را با یک داستان در مورد علت موفقیت مردم در کسب و کار تمام کنم یکی از دانشگاه های برتر ایالات متحده، کالج بایسون است. دو یا سه سال بعد از تحصیل در آن جا می توانید مدرک فوق لیسانس دریافت کنید.

استادی به نام دکتر رابرت رونستاد در آن جا کار می کند. او مطالعه ای سیزده ساله انجام داد تا ببیند برای افرادی که مدرک مدیریت بازرگانی دارند، چه اتفاقی می افتد. بخشی از این مدرک در مورد چگونگی طراحی شروع و ساخت شرکتها با در نظر گرفتن تمام مواردی است که در موردشان صحبت کردیم و موارد بسیار دیگری که در کنارش وجود دارد. پس می توان گفت که فارغ التحصیلان این رشته دانش عمیق و کاملی در مورد مباحشی دارند که به آن نیاز خواهند داشت.

آنها متوجه شدند که نود درصد افرادی که این مدرک را دارند. هیچ وقت از آن استفاده نمی کنند. آن ها برای کار به شرکت های بزرگ تر می روند. برای دستمزد کار میکنند یا برای کار به شرکت خانوادگی شان و مواردی از این قبیل باز می گشتند. در واقع فقط ده درصد افراد از مدرکشان استفاده میکردند. در این بین درصد بسیار بالایی از آنها موفق شدند.

محققان از این افراد پرسیدند که چه کاری انجام داده اند. می دانستند. که نقطه عطف موفقیت شان زمانی بوده است که تصمیم به شروع کسب و کارشان گرفته اند و بعد آن را راه انداخته اند نقطه ی عطف این بود آنها تصمیم گرفتند که میخواهند کسب و کاری را شروع کنند. بعد آن را به سمت هدف نهایی شان در پایان مسیر سوق دادند. به این اصل اصل کریدور (دالان) می گویند.

اصل کریدور شما در ابتدای دالان ایستاده اید و در پایان هدفی وجود  دارد که یک کسب و کار موفق و بسیار سودآور است. شما شروع به حرکت در دالان به سمت هدف میکنید موانعی غیر قابل اجتناب ظاهر می شوند، موانعی که در شروع کار نمی توانستید آنها را ببینید. تقریبا به نظر می رسد اگر دری بسته شود شما نمی توانید به مسیری که می رفتید، ادامه دهید ولی هر چه موانع جلوی شما سبز شوند. درهای جدیدی به سمت راست یا چپ گشوده خواهند شد.

کارآفرینان در دالان جدید به جلو می روند و میتوانند هدف شان را در این دالان جدید ببینند محصول یا خدمات یا فرصت جدید آنها شروع به حرکت در آن دالان میکنند و دوباره به هر دلیلی در بسته خواهد شد. اقتصاد دچار رکود میشود. پولشان تمام میشود محصول یا خدمات قدیمی میشود و در دیگری باز می شود.

هربار که کارآفرینان از دالان فرصت به سمت هدف خود حرکت می کنند. یک در بسته میشود و در جدیدی باز خواهد شد. تقریبا مثل عبور از هزار توست ولی اگر تا نزدیکی آن در نرسید متوجه نخواهید شد. بسته شود. در مقابل تا وقتی به در بسته نرسیده اید، هرگز نمی توانید در جدیدی را ببینید که دارد باز می شود.

آنها در نهایت بعد از هفته ها ماه ها و سالها بالاخره در انتهای دالان به هدفشان می رسند و کسب و کاری موفق بر رونق و سرحال خواهند داشت و فردی ثروتمند بزرگ و محترم خواهند بود.

 

 مشاهده کتاب‌‌ های دیگر حوزه موفقیت

 

این افراد می گفتند مهم ترین بخش کل روند شروع به کار در نقطه ی آغازین و شروع به حرکت به سمت انتهای دالان بوده است. دلیل اصلی موفق نشدن مردم این است که همیشه بهانه ای برای شروع نکردن کار دارند. هیچ زمانی کاملا مناسب نیست هیچ جایی کاملا مناسب نیست شاید ماه آینده یا سال بعد اکثریت بزرگ فارغ التحصیلان مدیریت بازرگانی یا MBAها نود درصد فقط برای دستمزد کار می کردند.

این اصل دالان اصل بزرگ موفقیت است. فقط آن را راه اندازی کنید. فقط شروع کنید فقط به حرکت بیفتید و آن وقت هر دری به روی شما  باز خواهد شد. تمام منابع ظاهر میشوند؛ همانها که وقتی بیرون گود هستید هیچ کدام شان را نمی بینید. تقریبا همه چیز غیر منتظره خواهد بود ولی با این وجود همچنان به حرکت ادامه دهید. دوستم از روسیه یا باور نکردنی ترین سختی ها و محرومیتها روبه رو شد و با این وجود فقط به تلاشش ادامه داد او مردی خوب خاکی و بی شیله پیله بود. اگر او را در خیابان می دیدید فکر میکردید راننده ی اتوبوس یا کارگر فروشگاه است. ولی او این ویژگی را که گفتم داشت فقط به جلو حرکت می کرد و در نهایت به هدفش یعنی موفقیت بزرگ در کسب و کار دست پیدا کرد. یک نمونه ی خارق العاده ولی به نظر می رسد که این موضوع در سراسر جهان و در تمام طول تاریخ صادق است.

بنابراین اگر تصمیم دارید و میخواهید کسب و کار موفقی را شروع ایجاد و راه اندازی کنید رمز موفقیت شروع به حرکت و ادامه ی راه است راه اندازی و هرگز تسلیم نشدن هرگز تسلیم نشوید مهم نیست چه اتفاقی می افتد. دوباره حرکت کنید خودتان را بالا بکشید و به کارتان ادامه دهید. درست مثل بازیکن فوتبالی که به زمین میخورد همچنان برخیزید.

همان طور که «کنفوسیوس» گفته است تعداد دفعات شکستتان مهم نیست چون اگر به برخاستن دوباره و حرکت رو به جلو ادامه دهید، قطعا به موفقیت دست پیدا می کنید چون ایستادگی و حرکت روبه جلوی مستمر باعث تضمین موفقیت تان میشود. این موضوع قطعی ست.

با حرکت به سمت انتهای دالان فرصتهای شما برای رسیدن به موفقیت بیشتر و بیشتر میشود. شما بیشتر و بیش تر یاد می گیرید. بینش تان بیش تر و بیشتر میشود و بیشتر و بیشتر رشد می کنید. اعتماد به نفس تان بیشتر میشود. با افراد بیشتری که می تواند به شما در این مسیر کمک کنند ارتباط برقرار میکنید و خارق العاده ترین اتفاقات برایتان پیش خواهند آمد.

 

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب خلق یک کسب وکار ثروت ساز

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب