فصل چهارم: دست به کار شوید - بخش اول

یکی از موضوع‌های اساسی که همیشه به آن فکر می‌کنیم این است که چگونه به اهداف و خواسته‌هایمان دست پیدا کنیم. شاید از دیرباز اینگونه بوده که وقتی در خلوت به چگونگی رسیدن به اهدافمان فکر میکردیم به این موضوع هیجان انگیز می رسیدیم که شاید استادی اسطوره ای این راه را رفته باشد و ثمره ی تجربیاتش را در گوشه ای به یادگار گذاشته باشد تا با درس گرفتن از او مسیر را در زمان کوتاه تری طی کنیم؛ مسیری که استاد با کسب دانش و تجربه ی خود آن را برای ما به بهترین نحو ترسیم کرده باشد و ما با نگاه کردن به مسیری که استاد با به جای گذاشتن ردپای خود در طول راه ما را راهنمایی کرده است به سرمنزل مقصود برسیم.

دست به کار شوید

این سخن که سفر با اولین قدم شروع میشود. هر چند خیلی کلیشه ای است ولی حقیقت دارد. افراد موفق برای شروع به کار منتظر نمی مانند تا همه چیز ایده آل باشد. منتظر نمی مانند همه ی مشکلات و موانع بر طرف شوند و صبر نمی کنند ترس شان فروکش کند. بلکه دست به کار میشوند آنها از راز رهبران موفق که حرکت را بهترین دوست خود می دانند به خوبی با خبرند. به محض شروع به کار و حرکت به سمت جلو کار آسان میشود. اگر حرکت به اندازه ی کافی قوی باشد. خیلی از مشکلات خود به خود رفع میشوند و استعداد کار را به دست می گیرد. ولی همه ی اینها زمانی شروع میشود که شما اولین قدم را بردارید.

 

دیدگاه هایی درباره ی ابتکار عمل

اگر بخواهید ظرفیتهای بالقوه تان را به فعل برسانید، باید دست به کار شوید. دلیلش این است

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

 

1.    یک شروع به کار اولین گام است برای رسیدن به هر مقصدی

یک گردشگر برای استراحت در یک شهر کوچک کوهستانی توقف کرد. او در مقابل تنها مغازه ی شهر روی یک نیمکت در کنار یک پیرمرد نشست و گفت سلام دوست من میتوانی بگویی چه چیز این شهر معروف .»است؟

پیرمرد بعد از کمی مکث گفت «خب تو میتوانی از این جا شروع کنی و به هر جای دنیا که می خواهی بروی

این موضوع در مورد هر جایی صدق میکنند. آن چه سرانجام زندگی شما را تعیین میکند شروع به کار است به این که از کجا شروع می کنید. اگر شروع کنید و ابتکار عمل را به دست بگیرید نمی توان گفت تا کجا می توانید پیش بروید درست همان طور که برای لس براون» اتفاق افتاد. «لس» و برادرش «وس» در شش سالگی به فرزندخواندگی پذیرفته شدند و در شهر لیبرتی بخش فقیر نشین میامی در فلوریدا دوران کودکی و نوجوانی را گذراندند. خیلی از آموزگاران «لس» او را یک کودک کندذهن می دانستند و آینده ی موفقی برایش تصور نمی کردند. ولی او با تشویق یکی از معلمان دبیرستانش که گفته بود عقیده ی دیگران درباره ی تو نباید به واقعیت تو تبدیل شود توانست از دبیرستان فارغ التحصیل شود. و بعدها به عنوان دیجی در رادیو کار کند «لس» در نتیجه ی تلاش زیاد، مدیر پخش شد. او که در فعالیتهای اجتماعی مشارکت می کرد. به عنوان یک فعال و رهبر اجتماعی شناخته شد و در نهایت، سه دوره به عنوان نماینده ی مجلس قانونگذاری ایالتی فعالیت کرد. بعد از آن به سخنرانی عمومی روی آورد و توانست امتیاز ویژه ی برترین های انجمن ملی سخنرانان را کسب کند. به گفته ی مجریان برنامه های سخنرانی، «لس» یکی از پنج سخنران برتر سال ۱۹۹۲ بود. او چندین کتاب نوشته است. مجری برنامه ی تلویزیونی سندیکای خودش است کسب و کارش را دارد و به عنوان سخنران عمومی هواداران زیادی را به خود جلب کرده است.

وقتی «لس پا به این جهان گذاشت اغلب مردم آینده ی موفقی  برایش تصور نمی کردند. عده ی کمی احتمال میدادند او کلا استعدادی داشته باشد. ولی «لس» به پیشروی ادامه داد و از خیلی از منتقدانش پیشی گرفت. افراد موفق ابتکار عمل را به دست میگیرند و پیش می روند.

 

مشاهده سریع آگهی های ملکی بلوار اندرزگو تهران

 

2.    دو شروع به کار درها را به روی ترس میبندد

«کاترین پاترسون» نویسنده می گوید، ترس یک چیز است. اجازه دادن به ترس برای این که اختیارتان را به دست گیرد و هدایت تان کند. یک چیز دیگر همه ی ما ترسهایی داریم سوال این است که آیا می خواهیم ترسهایمان را کنترل کنیم یا بگذاریم آنها کنترل مان کنند.

دوست من لدن ریلند و همسرش پانی» در سال ۱۹۹۵ همراه با گروهی از دوستان شان از جمله همکار نویسنده ی من «چارلی ونزل») به چتربازی رفتند. آنها که هم ترسیده بودند هم هیجان داشتند، در مرکز چتربازی کالیفرنیای جنوبی فقط چند دقیقه آموزش دیدند تا خودشان را برای پرش پشت سر هم آماده کنند. «دن» می گوید، همگی احساس خیلی خوبی داشتیم تا این که یک نفر وارد اتاق شد و درباره ی فروش بیمه ی عمر صحبت کرد.

با صعود هواپیما به ارتفاع هزار و صد پایی همگی به شدت عصبی شده بودند. بعد در پرش در عقب هواپیما باز شد و این زمانی بود که ترس همه ی وجودمان را فراگرفت همه آرزو میکردیم کاش پوشک پوشیده بودیم، یکی یکی به سمت در رفتیم یک مربی چتربازی، طناب ها و تسمه ها را کنترل میکرد و بعد از هواپیما پریدیم.

بعد از چند ثانیه با سرعت صدو نودوسه کیلومتر در ساعت به سمت زمین شیرجه رفتیم و بعد از یک سقوط آزاد شش هزاریابی طناب را کشیدیم با باز شدن چر به دنبال یک پرش شدید سرعت از صدو نود و سه کیلومتر در ساعت به چهل کیلومتر در ساعت کم شد. دن» می گوید. این کار باعث شد لباس زیر من جاهایی را پیدا کند که قبلا هرگز پیدا نکرده بود.

هر بار دن» این داستان را تعریف میکند نمی توانم تخدم ولی یک چیز که بسیار برایم عجیب است این است که فهمیدم «دن» و پانی» قبل از پریدن از ترس میخکوب شده بودند ولی به محض پریدن همه ی ترسشان از بین رفته بود.

نورمن وینسنت پیل نویسنده و کشیش معتقد است «اقدام عامل مهمی در ایجاد و حفظ اعتمادیه نفس است. تعلل در انجام کار هم نتیجه ی ترس است، هم باعث ترس میشود شاید کاری که انجام می دهید موفقیت آمیز باشد شاید لازم باشد اقدامات و تمهیدات دیگری هم انجام دهید. ولی به طور کلی هر کاری بهتر از دست روی دست گذاشتن است. اگر میخواهید در را روی ترس ببندید حرکت کنید.

3.    سه شروع به کار در را روی فرصت ها می گشاید

بنجامین فرانکلین یکی از بنیان گذاران کشورمان توصیه می کرد. برای موفقیت با همان شدتی که منتظر نتیجه هستید، گوش به زنگ فرصت ها باشید افرادی که دست به کار میشوند و تلاش می کنند. شاید موفق شوند شاید هم شکست بخورند ولی کسی که شروع به کار کند قطعا شکست خواهد خورد.

کسی که منتظر میماند تا همه چیز ایده ال باشد و بعد شروع کند. نباید انتظار موفقیت داشته باشد بهتر است با هشتاد درصد اطمینان کار را شروع کنید و منتظر نمایید تا صد درصد اطمینان به دست آورید، چون تا آن زمان فرصت از دست خواهد رفت.

 

 مشاهده کتاب‌‌ های دیگر حوزه موفقیت

 

4.    چهار شروع به کار مشکلات زندگی را آسان می کند.

این سخن مشهور از «ام اسکات یک روان شناس است که «زندگی سخت است ولی مشکل اغلب مردم این نیست، مشکل آنها واکنشی است که در مقابل مشکلات و سختی های زندگی دارند. خیلی ها منتظر میمانند تا کشتی موفقیت شان خود به خود از راه برسد و با این  رویکرد اغلب زندگی برایشان سخت است. چیزهایی که به سادگی به دست می آوریم، به ندرت همان چیزهایی هستند که می خواهیم برای رسیدن به خواسته هایمان باید تلاش کنیم

ویلیام جیمز» فیلسوف و نویسنده می گوید هیچ چیز خسته کننده تر از معطل ماندن برای یک کار ناتمام نیست هر چه کارها بیشتر طول یکشند، سخت تر خواهند شد. یکی از سخت ترین کارها انجام کارهای ساده ای است که باید دیروز هفته ی پیش یا ماه پیش انجام می شدند. تنها راه رهایی از یک کار سخت انجام دادنش است. به هر حال باید دست به کار شوید.

5.    پنج. فاصله ی شکست و موفقیت فقط شروع به کار است.

در اروپا یک روز یک دوک و دوشس مردی را که برای کار استخدام کرده بودند. احضار کردند.

دوشس گفت «جیمز» چند وقت است برای ما کار می کنی؟» مرد جواب داد حدود سی سال، بانوی من

تا جایی که یادم است تو برای مراقبت از سگ استخدام شده بودی «جیمز» جواب داد «بله، بانوی من

»جیمز» آن سنگ بیست و هفت سال پیش مرد»

جیمز» گفت «بله، بانوی من دوست دارید حالا چه کار کنم؟»

خیلی ها مثل «جیمز» منتظر میمانند دیگران بگویند چه کار باید بکنند. تقریبا همه ی مردم افکار ایده ها و مقاصد خوبی دارند، ولی خیلی از آنها هیچ وقت آنها را عملی نمیکنند. برای این کار باید دست به کار شد...

استعدادی که با عمل همراه نباشد هیچ وقت شکوفا نمی شود، درست مثل کرمی که بیله نمی زند در نتیجه هیچ وقت متحول نمی شود و حتی اگر استعداد پرواز داشته باشد برای همیشه محکوم است به خزیدن روی زمین.

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب نهایی موفقیت

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب