در این کتاب دکتر مهدی نشاط الهام بخشی به خود و دیگران برای کسب بهترین ها را از بیان استاد خویش آقای "برایان تریسی" به زبان فارسی ترجمه نموده است.
دن بیا فرض کنیم پدر و مادرها میخواهند تمام فعالیت هایی را که به آنها فعالیتهای شماره ی بیک گفتی انجام دهند و کاری کنند بچه های شان شهروندان کارآمدتر خوشبخت تر و بیش تر متکی به خود باشند.
با وجود فرزند پروری هلیکوپتری وقتی بچه یادش می رود غذایش را با خود به مدرسه ببرد تمام مسیر را رانندگی خواهی کرد تا غذایش را به دستش برسانی تمام پولی را که برای تابستان به او داده ای خرج می کند و حالا می خواهد با دوستانش به گردش برود به همین خاطر هم پنجاه دلار دیگر به او میدهی مشکلی با معلمش دارد خیلی زود با معلمش الماس می گیری
در آن لحظه ممکن است به نظر برسد که آنها خیلی خوشبخت هستند. ولی به نظرت در حقیقت نباید چشم انداز بلند مدتی برای تربیت شان داشت؟ کاملا مشخص است وقتی این کار را برای خودت انجام میدهی خیلی زود نتایجش را درک میکنی ولی وقتی این کار را برای بچه ها انجام می دهی گاهی وقت ها نتایج منفی که مثلا نمی خواهی در شخصیت شان به وجود آید تا سالها بعد مشخص نمی شود. آنها همیشه خودشان را محق می دانند؛ چون والدینشان همیشه آنها را از مخمصه نجات داده اند. به نظرت چه عامل موثری برای تربیت شهروندان کارآمد و مسوولیت پذیر وجود دارد؟
برایان وقتی بچه دار شدیم تصمیم گرفتیم آنها را خوشبخت، سالم و با اعتماد به نفس بار بیاوریم بچه هایی که اعتماد به نفس و عزت نفس زیادی داشتند؛ بچه هایی که احساس فوق العاده ای در مورد خودشان داشتند. هر کاری که انجام میدادیم با همان هدف بلند مدت مان هماهنگ بود؛ هیچ وقت کاری نمی کردیم که مغایرتی با آن هدف داشته باشد. از همان روز تولدشان به این اصل پایبند بودیم از نظر جسمی، ذهنی و عاطفی حسابی هوای شان را داشتیم در مهمترین لحظه های زندگی کنارشان بودیم همیشه به آنها میگفتیم چقدر عاشق شان هستیم و به آنها باور داریم همیشه اعتمادی را که به آنها داشتیم به زبان می آوردیم. اگر اشتباهی میکردند از آن میگذشتیم و بی خیالش می شدیم.
یک روز «مایکل»، پسرم ماشینم را داخل گودال انداخته بود. مجبور شدم آن را با کامیون یدک کش بیرون بیاورم یعنی این قدر عمیق بود. آن موقع خارج از کشور بودم وقتی با او تماس گرفتم، گفتم، «اسکال ندارد؛ دنیا که به آخر ترسیده است بعدها با من صحبت کرد و گفت «باورت نمیشود آن لحظه چقدر برایم عذاب اور بود. بعد از آن که ماشینت را به من دادی تا رانندگی کنم اولین کاری که کردم این بود. که بیندازمش داخل چاله حتی یک کلمه هم در موردش حرف نزدی فکر میکردم حسابی از کوره در خواهی رفت چون دیده بود والدین دوستانش چه رفتاری دارند ولی وقتی پشت تلفن با او حرف زدم گفتم نه دنیا که به آخر نرسیده است وقتی برگشتم یک ماشین دیگر خریدم و به او هم اجازه دادم بعضی وقت ها از آن استفاده کند. این هم ماشین اصلا نگران نباش دنیا که به آخر نرسیده است.
هنوز هم آن ماجرا را به یاد دارد فکر کنم هجده سال پیش بود. آن موقع شانزده هفده سال داشت. تصمیم گرفته بودم این تصمیم را با بچه هایم به اجرا بگذارم نظر مثبت بی قید و شرطی نسبت به آنها داشتم بی چون و چرا عاشق شان بودم هرگز از آنها انتقاد نمی کردم هر وقت اشتباهی میکردند بی خیالش میشدم همیشه از این کارم خوشحال بوده ام چون این کار یک امتحان بود. یک روز «مایکل» گفت ان یک امتحان واقعی بود وقتی ماشین را به پسرت دادی و آن را در گودال انداخت و هیچ حرفی در موردش نزدی واقعا خوشحالم کرد.
حب نقش شما به عنوان پدر یا مادر چیست؟ آیا باید مثل هلیکوپتر دائم بالای سرشان بچرخید کمی از وقتتان را با آنها بگذرانید، با هم تلویزیون نگاه کنید و از این جور کارها؟ مردم از من می پرسند. «چه کار میکنی؟» و من هم می گویم وظیفه ی اصلی من این است که بچه های شاد و سالم تربیت کنم و شوهر واقعا خوبی باشم کنار این وظیفه کار هم میکنم همه اش همین است. این را مهم ترین وظیفه ی زندگی ام میدانم چون در آخر این تمام چیزی است که باقی خواهد ماند. اگر جوری بچه های تان را تربیت کنید که خوشحال سالم و مثبت اندیش باشند و کلی بخندند و بچه هایشان هم کلی بخندند آن وقت کار درست را کرده اید. اگر هر چه را که در دنیاست به آنها بدهید و شخصیت منفی داشته باشند یا به خودشان مطمئن نباشند و اعتماد به نفس نداشته باشند. آن وقت به همین اندازه قافیه را باخته اید.
دن توصیه ای عالی است سوال بعدی که میخواهم از تو بپرسم این است. خیلی در مورد جنبه های مثبت و منفی تکنولوژی و رسانه های دیجیتال برای زندگی کاری و فردی صحبت کردیم ولی امروز بچه ها بخش زیادی از وقتشان را در رسانه های دیجیتال می گذرانند. مدام در حال پیام دادن و تماشای فیلم هایی در شبکه های اجتماعی هستند و والدین شان هم سعی نمی کنند جلویشان را بگیرند. حتی وقتی همه بیکار توی ماشین نشسته اند و میتواند با حرف زدن روی بچه ها تاثیر بگذارند هم این کار را نمی کنند. به نظرت پدرومادرها از همان زمانی که بچه های شان کوچک هستند تا وقتی که به سن رشد می رسند. چه کاری می توانند انجام دهند تا مطمئن شوند نفر اولی هستند که روی بچه های شان تاثیر میگذارند و بچه ها دیگر تا این حد از امثال این رسانه های دیجیتال تاثیر نمی پذیرند؟
برایان بچه ها در اصطلاح جذب کننده ی عشق هستند. درست همان طور که گلهای آفتابگردان به سمت خورشید می چرخد، بچه ها هم جذب کننده ی عشق هستند. آنها در زندگی به سمت منبع اصلی عاشق نان و کسی که تاییدشان کند خواهند چرخید عشق و پذیرش همان قدر برای یک کودک مهم هستند که خون یا اکسیژن برای مغز مهم است. بنابراین اگر میخواهید مهمترین کسی باشید که روی بچه های تان تاثیر میگذارد مهم ترین منبع عشق و پذیرش آنها باشید تا بچه های تان همیشه شما را مثبت ترین بخش زندگی شان بدانند.
این موضوع را در برنامه های زیادی به هزاران نفر آموزش داده ام و پدرومادرها پیشم برگشته اند و گفته اند حق با من بوده است. بچه های تان تحت تاثیر دوستان شان مدرسه شان و روابط شان قرار خواهند گرفت ولی مطمئن شوید شما را به عنوان منبع اصلی عشق و پذیرش شان به استواری یک کوه می دانند به بچه هایم میگفتم دوستانتان خواهند آمد و خواهند رفت دوستی تان با بعضی هایشان طولانی تر و با بعضی کوتاه تر خواهد بود؛ ولی من و مادرتان قرار نیست جایی برویم همیشه این جا خواهیم بود. همیشه بهترین دوستتان هستیم همیشه کنارتان خواهیم بود تا حواس مان به شما باشد. همیشه میتوانید روی ما حساب کنید.
این حرف را وقتی خیلی کوچک بودند هفت هشت نه و ده سال داشتند به آنها میزدیم در یک برهه ای خاص متوجه شدند دوستانشان می آیند و میروند. وقتی دخترم در دانشگاه میامی درس می خواند آپارتمانی را همراه با خانم دیگری اجاره کرده بودند؛ آن خانم به اندازه ی ما پول نداشت و به همین خاطر هم او را برای تعطیلات به هاوایی بردیم و بلیت هواپیمایش به کابوسن لوکاس را هم از جیب خودمان دادیم جوری هوایش را داشتیم که انگار یکی از بچه های خودمان است. یک روز بلند شد و گفت میخواهد از پیش ما برود. قرار بود به ایالت دیگری برود و هیچ وقت هم برنمی گشت دینگ دینگ
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک