فصل چهارم: تاثیر گذاری در عصر دیجیتال - بخش هشتم

برایان مایکروسافت گوگل یا اپل مثال خوبی برای این موضوع هستند. این ها سه مورد از جذاب ترین جاها برای فعالیت اند. این شرکت ها کاراموز استخدام میکنند؛ افرادی که برای به تاتش ماه با حقوقی ناچیز یا بدون هیچ حقوقی فعالیت خواهند کرد تا  توانایی های شان را ثابت کنند. این شرکتها برنامه های کارآموزی دارند. و کارهایی را به این افراد اختصاص میدهند؛ بعد، به طور مرتب روی کارهای اختصاص داده شده نظارت میکنند و کلاسهای آموزشی برای کارآموزان برگزار میکنند کارورزها باید ثابت کنند اگر شرکت آنها را به صورت تمام وقت استخدام کند کارکنان واقعا خوبی خواهند بود.

کاملا مشخص شده است که اگر دو سال برای گوگل کار کنید، آن وقت می توانید در سرتاسر آمریکای شمالی یا شاید هم کل دنیا شغلی در شرکتهایی با تکنولوژیهای بسیار پیشرفته داشته باشید. به همین خاطر هم افراد به ازای دریافت یک حقوق بخور و نمیر یا حتی به صورت کارورز برای گوگل کار میکنند اگر بتوانند در گوگل استخدام شوند و دو سال برای این شرکت کار کنند و بعد بتوانند در مورد ماندن یا نماندن شان تصمیم بگیرند تقریبا تمام شرکتهایی که در زمینه ی تکنولوژی های پیشرفته فعالیت دارند استخدام شان خواهند کرد؛ چون سطح استانداردهای گوگل واقعا بالاست. ماه گذشته موقعیتی کاری در گوگل وجود داشت و میخواست هفت نفر را استخدام کند. یک آگهی برای استخدام هفت نفر منتشر کرد و بیش از پنج هزار درخواست آمد. این افراد نخبگانی از بهترین دانشگاه ها محسوب می شدند؛ با ریاضی تکنولوژی و مهندسی آشنایی داشتند؛ از همه برتر بودند و حالا پنج هزار نفر از آنها درخواستشان را ارائه داده بودند؛ چون می دانستند اگر مهر دو سال کار برای گوگل پای رزومه شان بخورد بهترین و بزرگ ترین شرکت ها آنها را با بهترین حقوق استخدام خواهند کرد.

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

دوستی داشتم که از یک شغل در زمینه ی تکنولوژی های پیشرفته به شغل دیگری می رفت اول برای شرکتی در سیلیکون ولی منطقه ی استقرار شرکت های تکنولوژی محور کار میکرد و گمانم سالی هشتاد هزار دلار به او می دادند. بعید در ایل استخدام شد و سالی صدوبیست هزار دلار به علاوه ی پاداش دریافت میکرد سال بعد به استخدام گوگل درآمد و سالی دویست و پنجاه هزار دلار به علاوه ی پاداش دریافت می کرد.  فقط بیست و پنج سال داشت ولی به دلیل سابقه ی کاری اش این همه به او پول می دادند. شاید فکر کنید جوان خیلی باهوشی بوده است؛ ولی این پول را به خاطر تجربه اش به او می دادند.

با یکی از دوستانم که صاحب دو رستوران واقعا موفق بود که دائم پر از مشتری بودند حرف میزدم و از او پرسیدم «ما یک راز داشتن یک رستوران واقعا موفق چیست؟ جواب داد خیلی ساده است. همه چیز را در بشقاب بگذار» گفتم «المنظورت چیست؟ جواب داد. می توانی دکور نورپردازی درختان ماهون موسیقی زنده کارکنان خوب و هر چیز دیگری که تصورش را بکنی داشته باشی ولی اصل ماجرا این است که همه چیز را در بشقاب بگذار ارائه ی خدمات به مشتری، شکل و شمایل غذا و طعمش از هر چیز دیگری مهم تر است

همین چند وقت پیش داشتم به یک برنامه ی صوتی در مورد چگونگی تبدیل شدن به یک سخنران موفق گوش میدادم یکی از توصیه ها که خیلی هم رایج است این است که همه چیز را روی صحنه بکشانید. یعنی بهترین تبلیغ برای استخدام به عنوان سخنران ارائه ی سخنرانی های عالی ست؛ به این ترتیب وقتی صحبت میکنید افراد واقعا تحت تاثیر حرف های تان قرار میگیرند وقتی بتوانی این کار را انجام بدهی، بارها استخدامت خواهند کرد. همه چیز را در بشقاب بگذار

در حرفه ی خود شما هم همین طور است. قبلا هم گفتم نود درصد موفقیت در کسب و کار به کیفیت محصول تان در نگاه مشتری در مقایسه با محصولات رقیب بستگی دارد. موفق ترین شرکتها محصولاتی با بهترین کیفیت را دارند و شرکتهایی که در رده ی دوم قرار می گیرند. کیفیت محصول شان در رده ی دوم قرار دارد و همین جور تا آخر شرکت هایی که در رده های سوم و چهارم قرار میگیرند حتی نام شان یاد کسی نمی ماند. اگر مالک یک کسب و کار هستید روی ارائه ی محصولی با کیفیت واقعا عالی متمرکز شوید. اگر یک نفر هستید نود درصد موفقیت نان به واسطه ی کیفیت کارتان مشخص خواهد شد. اگر کیفیت کارتان واقعا  خوب باشد، اسمتان سر زبانها خواهد افتاد. درست مثل این که گروهی در خیابان راهپیمایی کنند و شعارشان این باشد که کیفیت کارتان واقعا عالی است. مردم در به در دنبال تان خواهند بود.

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله اوین تهران

بعضی وقت ها از مخاطبانم می پرسم چطور می فهمید یک شرکت مثلا یک فروشگاه محصولات پرطرفداری می فروشد؟ خب جواب این است. افراد زیادی به فروشگاهی مثل کریپسی کرم دوناتس می روند. وقتی اوج کارش بود مردم در خیابان صف میبستند. بعضی وقت ها می دیدی صد نفر صف کشیده اند. مردم یک دوجین دونات می خریدند؛ روی میزها یا جدول ها می نشستند و همان جا دوناتشان را می خوردند. چون مزه شان واقعا خوب بود.

خب چطور میشود فهمید یک رستوران واقعا خوب است؟ وقتی پر از مشتری باشد. چطور میتوانید بگویید یک فروشگاه خوب است؟ وقتی پر از مشتری باشد. خب حالا بگویید چطور میتوانید بفهمید کارتان را واقعا خوب انجام میدهید؟ وقتی پیشنهادهای کاری زیادی داشته باشید. همیشه کار بهتری به شما پیشنهاد میشود و به شما می گویند اگر برای شان کار کنید پول بیشتری به شما خواهند داد.

بعد به مخاطبانم میگویم نمیخواهم کسی را خجالت زده کنم. سوالی می پرسم ولی لطفا کسی دستش را بالا نیاورد. سوال این است. این ماه چند پیشنهاد کاری داشته اید؟ چند نفر به صورت خصوصی یا در جمع پیشتان آمده اند با در خانه و اداره با شما تماس گرفته اند؛ چند نفر به صرف چای قهوه با ناهار دعوت تان کرده اند و بعد کار جدید و حقوق بالاتری به شما پیشنهاد داده اند؟ چون بازار این طور به شما می گوید که چه چیزی توی بشقابتان گذاشته اید. بازار این طور به شما می فهماند که کیفیت کارتان واقعا عالی ست؛ چون همه می دانند. چه کسی کارش بهتر از بقیه است.

با صاحبان شرکتهایی همکاری داشته ام که کسب و کارشان را خودشان راه اندازی کرده اند. اولین سوال شان این خواهد بود «خب، رقابت را در  نظر بگیرید. در این شهر کدام شرکت بهتر از بقیه در این صنعت فعالیت می کند؟ بعد میگویند شرکت ABC یا شرکت IBM» و می پرسند. بسیار حسب بهترین فردشان کیست؟ بهترین فروشنده، مدیر، حسابدار حسابرس و مباشر حمل محصولات را شناسایی خواهند کرد. بعد خواهند گفت قرار ملاقاتی با آن فرد برایم بگذار میخواهم با او صحبت کنیم با آن ها تماس خواهند گرفت و خواهند گفت «رییس من، رئیس این شرکت جدید است و میخواهد شما را به صرف ناهار دعوت کنده

دوستی داشتم که مدام همین کار را میکرد میگفت «حقوقت آن جا چقدر است؟ نمی دانیم میتوانم به تو بگویم یا نه»، «بسیار خب محرمانه است. فقط به من بگو چقدر بایت کارت میگیری؟» آن فرد جواب می داد. سالی صدوده هزار دلار می گفت میدانی اگر بیایی و همین کار را برای من انجام دهی، پنجاه درصد بیش تر به تو خواهم داده اگر قرار بود. رئیس شرکت و فرد شماره ی یک آن شود می گفت بسیار خوب دو برابرش خواهم کرد. هر چقدر به تو حقوق میدهند دو برابرش خواهم کرد.

 مشاهده کتاب‌‌ های دیگر حوزه موفقیت

طرف می گوید عالی است. کلی پول میشود بعد هم توی سرش به رقص می آید. اگر حقوق تان دو برابر شود چه کار خواهید کرد؟ خانه تان را دو برابر خواهید کرد؟ بچه های تان را به مدرسه ی غیر انتفاعی خواهید فرستاد؟ تعطیلات به پاریس خواهید رفت؟ لباسهای آن چنانی برای زنتان خواهید خرید؟ لباسهای دست دوز زیبا برای خودتان تهیه خواهید کرد؟ مبلمان جدید خواهید خرید؟ استخر جدیدی در حیاط پشتی تان خواهید ساخت عضو یک باشگاه گلف خواهید شد؟ به تمام کارهایی فکر کنید که اگر حقوقتان دو برابر میشد میتوانستید انجام دهید.

یکی از دوستانم با پیشنهادش موافقت کرد و به او گفت «بسیار خوب پیشنهادت را قبول میکنم ولی چطور میخواهی دو برابر این مبلغ را بپردازی؟ صورت حسابهای مالی ات نشان میدهند وضع شرکت بد نیست ولی این همه پول نداری طرف هم گفته بود «تو قرار است. این پول را جور کنی تو رئیس شرکت خواهی بود و به وسیله ی بالا بردن  فروش و سودآوری این پول را جور میکنی و این قدر به خودت حقوق خواهی داد می توانی؟ اگر نمی توانی که من در حال صحبت با فرد اشتباهی هستم دوستم هم جواب داده بود به نه یک لحظه صبر کن مطمئنم میتوانیم به این حجم از فروش برسیم

این همان کاری است که این فرد کارآفرین انجام خواهد داد. این کاری است که این فرد کارآفرین انجام میداد. افراد را استخدام می کرد. چندین شرکت را میخرید؛ استراتژی اصلی همین است. می پرسید، «چقدر می خواهید پول در بیاورید؟» بعد هم میگفت قرار است این قدر پول برایم در آورید. قرار است فروش و سودآوری مان را بالا ببرید، بنابراین می توانم حقوق تان را دو برابر کنم تقریبا تمام آن افراد دست به کار می شدند.

دن عالی است. این یعنی به افراد به چشم سرمایه گذاری نگاه کنیم نه هزینه به آنها به چشم سرمایه گذاری نگاه می کنید و پاداش هایی برای شان در نظر میگیرید تا کسب و کارتان را رونق ببخشد. واقعا هوشمندانه است.

مشاهده جزئیات وخرید کتاب علم تأثیرگذار بودن

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب