روشهای نوین مدیریت || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

الف: مدیریت مبتنی بر هدف

مدیریت مبتنی بر هدف یکی از شیوه های بسیار متداول مدیریت است و بسیاری از شرکتهای بزرگ از آن به طور گسترده استفاده میکنند در این شیوه مدیریت بر اساس اهداف و برنامه مشخص اختیارات و منابع مورد نیاز از طرف مدیر ارشد در دسترس فرد با واحد قرار داده شده پیشرفت کار به صورت دوره ای بررسی و در انتهای مدت ارزیابی نهایی به عمل می آید.اهداف باید قابل اندازه گیری و ارزیابی بوده و برنامه ریزی دقیق و هماهنگی برای موفقیت اساس کار است. اهداف واقعی و قابل اجراء افزایش انگیزه و خودکنترلی از ضروریات این شیوه مدیریت است. در این شیوه مدیریت عملاً هیچ کنترلی در فرایند کار از طرف رئیس سازمان اعمال نمی شود، بلکه عامل مؤثر کار یا وظیفه ای است که باید انجام شود. در این نظام مدیریت خود مدیر است که عملکردش را کنترل میکند و نه رئیس او.وقتی که هدفهای هر واحد تعیین شد مدیر باید مجاز باشد تا هر روشی را که بهترین راه دست یابی به هدف می داند در چارچوب کلی مقررات سازمان در پیش بگیرد که در واقع از فلسفه مدیریت برمبنای هدف و عدم تمرکز نشات میگیرد. این امر ثابت شده است اهدافی که با مشارکت کننده کار» تعیین می شود بیشتر از هدفهای دستوری مورد پذیرش قرار میگیرد لذا در این شیوه مدیریتی، هدف با مشارکت مدیر تعیین میشود که در این صورت مدیریت را ترغیب میکند تا حداکثر توانایی های خود را به کار گیرد.به این ترتیب که اهداف کلی و اساسی سازمان توسط مدیریت ارشد و با همکاری مدیران عملیاتی تعیین و سپس ابلاغ میشود و مدیر عملیات نیز برای حصول موفق این اهداف با کارکنان خود به گفتگو و تبادل نظر می نشیند. در نتیجه اهداف سازمان در سراسر آن پخش شده و همه نسبت به آن توجیه هستند. از طرفی مدیر در فاصله زمانی تحقق هدف معمولاً یک ساله به منظور حصول اطمینان از حسن  جریان امور به طور منظم با دست اندرکاران عملیات ملاقات کرده و حتی اگر لازم باشد با توجه به آخرین اطلاعاتی که کسب کرده است اهداف را تعدیل میکند و یا منابع بیشتری را تخصیص داده و یا اقدام دیگری انجام میدهد. بالاخره در پایان زمان تعیین شده برای تحقق هدف مدیر جلسه ارزیابی نهایی را با مدیر و حتی کارکنان دست اندر کار اجرای اهداف تشکیل میدهد.استفاده از این شیوه مدیریت دارای محدودیتهایی نیز میباشد از جمله این که در صورت عدم مشارکت فعال مدیریت در فرایند هدف گذاری نشانه کم اهمیت بودن اهداف تلقی شده و گرایش به سمت اهداف کمی حاصل میشود. از طرف دیگر به سبب لزوم حفظ سوابق مربوط به هر هدف، موجب افزایش مکاتبات و نگهداری و بایگانی اسناد میشود ولی در مجموع این نوع مدیریت شیوه مفیدی جهت هدف گذاری و حصول به نتایج آن در داخل سازمانها است. اما این اهداف باید با دقت اجرا شده و متناسب با محیط از آن استفاده شود.  ب مدیریت مبتنی بر مشارکت مشارکتی)مدیریت مشارکتی در واقع نگرشی است در راستای جلب مشارکت فردی و گروهی کارکنان یک سازمان به منظور بهبود مستمر تصمیم گیریها و رفع مشکلات در تمام ابعاد و نیز ارتباطی است دائمی متقابل و نزدیک بین مدیریت ارشد و کارکنان با این پیش فرض که هر فردی در سازمان اجازه نظر دادن سخن گفتن و پیشنهاد دادن را دارد و مدیریت باید پیشنهاد و نظر او را بررسی کند و در صورتی که مفید است به اجرا درآورد و در غیر این صورت علت عدم اجرای آن را یادآور شود مشارکت کارکنان در امور مربوطه به صورت داوطلبانه ارادی و آگاهانه است و این مشارکت درگیری فکری و احساسی یک شخص در یک وضعیت گروهی است که این درگیری شخص را تشویق میکند تا به هدفهای گروهی کمک و در مسئولیتها و عواقب آن نیز سهیم باشد.مدیریت مشارکتی دو هدف اساسی را دنبال میکند.

نخست ارج نهادن بر ارزشهای انسانی و به یاری طلبیدن افراد که به نوعی با سازمان در ارتباطهستند.

دوم رسیدن به آرمانها و هدفهای سازمان به یاری همین افراد این اهداف بر چند اصل اساسیاستوار است:

هر فرد در سازمان جزئی از یک ماشین بزرگ محسوب نمیشود بلکه انسانی است دارای قدرت تفکر، تعقل هوش و استعداد که با تجربه های گران قدر آمیخته شده و در صورتی که زمینه و شرایط مساعد فراهم شود قادر خواهد بود همه چیز را به نفع خود سازمان و جامعه تغییر دهد.

 هر کاری که در سازمان انجام شود لزوماً بهترین و مفیدترین حالت ممکن نیست و قطعاً میتوان همان کار را به طرق بهتر انجام داد و این کار به کمک افراد همان مجموعه و کسانی که با آن ارتباط دارند انجام میشود.

نگاهی به تاریخچه دانش مدیریت || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

مشارکت کارکنان کمک میکند تا مدیریت از کارهای جزئی آسوده گشته و خود به کارهای اساسی بپردازد. مدیریت مشارکتی با به اجراء گذاشتن سیستمهای مختلفی از جمله سیستم پیشنهادات"، "سیستم بی نقص مدیریت کیفیت فراگیر و دوایر کنترل کیفیت معمولاً تحقق می یابد.

یکی از کارآمدترین این سیستم ها سیستم پیشنهادات است که به کمک آن میتوان پیشنهادها نظرات و ابداعات کارکنان شرکت را از کلیه سطوح به صورت کتبی و روی فرمهای مخصوص دریافت و آن را مطابق با مفاد آیین نامه و برحسب مورد بررسی کرد که در نهایت یکی از دو حالت زیر حاصل میشود

الف: قبول پیشنهاد اجرای آن و اعطای جایزه به پیشنهاد دهنده

ب: رد پیشنهاد و ارائه دلیل قابل قبول به پیشنهاد دهنده

ج: مدیریت پیمان سپاری و شبکه

امروزه یکی از شیوه های مدیریتی متداول به خصوص در کشورهای صنعتی و شرکت های چند ملیتی بهره گیری از خدمات سایر سازمانها و تشکلها و حتی افراد مستقل و آزاد در امور عملیاتی و اجرایی می باشد. بدین ترتیب که با تعریف کار کالا یا خدمت برای این مؤسسات و افراد انجام کار در مقابل حق الزحمه مشخص به آنها سپرده شده و در زمان معین تحویل گرفته میشود (پیمانکاری). به عبارت دیگر شبکه ای از امکانات خارج از مؤسسه مورد بهره برداری قرار گرفته و بر آنها اعمال مدیریت میشود. این شیوه مدیریت گرچه به نظر ساده و آسان میرسد ولی در عمل از پیچیدگی و مشکلات خاصی برخوردار است که باید برای آنها تمهیدات لازم اتخاذ شود. ملاحظات مورد توجه در مدیریت

پیمان سپاری و شبکه عبارت است از:

 ایجاد واحد طراحی مهندسی و تدوین استانداردها و معیارها و نیز کنترل کیفی

 ایجاد واحد بازاریابی و مهندسی فروش

ایجاد واحد امور قراردادها و پیمانها و تعریف دقیق شرح خدمات و کارها و زمان انجام آنها

ایجاد سیستم اطلاعات مدیریت فراگیر در شبکه.

ایجاد سیستمهای پشتیبانی فنی، آموزشی و مالی.

جلوگیری از انحصار کار توسط پیمانکاران و ایجاد رقابت بین آنها.

مشاهده کتاب آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

جهت دریافت اطلاعات بیشتر و خرید کتاب با شماره زیر تماس حاصل فرمایید:

مجید کیوانپور 09129374020