همواره موفقیت و رسیدن به اهداف برای همه ی ما اهمیت بسیاری داشته است، طوری که سعی کرده ایم با مطالعه و شرکت در سمینارها، شنیدن فایل های صوتی و تماشای فیلم های انگیزشی، انرژیمان را چند برابر کنیم تا بتوانیم به اهداف مکتوب مان دست یابیم. سالها مطالعه و کسب تجربه و بهکاربردن مطالبی که در کلاس درس اساتید برجستهی موفقیت همچون دکتر «برایان تریسی» استاد بینظیرم، استاد «جک کنفیلد» و «جان دمارتینی» آموختم، من را به آشنایی با آثار استادی رساند که حقیقتا بینظیر است.
هفتمین تکنیک پاکسازی بازنویسی داستان شما
شاید فکر کنید گذشته ی من مشخص است. گذشته ی من واقعی ست. گذشته ی من تغییر ناپذیر است ولی این عقاید گمراه کننده اند.
تحقیقات روان شناسی جدید حاکی از این است که ما هیچ چیز را به درستی به خاطر نمی آوریم در موارد زیادی بررسی خاطرات خیالی افراد نشان داده است هیچ کدام از آن خاطرات هیچ وقت اتفاق نیفتاده اند. احتمالا فرد فیلم یا خوابی دیده است و در خاطراتش واقعی تصورش می کند. شاید همه شان ساخته و پرداخته ی مغز باشند. در هر صورت واقعیت ها با خصوصیات آن را درست به خاطر نمی آوریم
یقینا گذشته را آن طور که بود نمی بینیم بلکه از پشت لنز ادراکات پارادایم، ذهنیت و باورهای امروزمان به آن نگاه میکنیم، وقتی مردم به گذشته نگاه میکنند و میگویند دوران کودکی وحشتناکی داشتم این در واقع قضاوت اعتقاد و یک برداشت درباره ی گذشته است.
«لشو بوسکا گیلا» نویسنده و معلم الهام بخش فقید یک قهرمان معنوی دوست داشتنی و شگفت انگیز بود. ده ها سال پیش تصمیم گرفتم او را ببینم و برای این کار دو ساعت در یک صف ایستادم چرا دو ساعت منتظر ماندم چون برای هر نفر وقت زیادی میگذاشت و با همه می نشست و گفت و گو می کرد.
یکی از مصاحبه های «لئو» را خوانده بودم که در آن گفته بود. دوران کودکی فوق العاده ای داشته است. بعد با برادرش مصاحبه کرده بودند. ولی او انکار کرده بود. نمی دانم او چه میگوید دوران کودکی ما افتضاح بود. مشکلات زیادی داشتیم با گرسنگی دست و پنجه نرم می کردیم و اصلا شاد نبودیم برادر به یک موقعیت و مجموعه ای از واقعیت ها نگاه می کرد و می گفت «روزگار خیلی بدی بود لتو» به همان موقعیت و همان پیش زمینه و همان خانواده نگاه میکرد و می گفت «بهشت بود. عالی بود کدام شان حقیقت دارد؟ هر دو درست می گفتند.
همان طور که گفتم زندگی یک توهم ادراکی ست شما چیزی را می بینید که باور دارید بنابراین باید توقف کنیم و بپرسیم آیا به گذشته از زاویه ای نگاه میکنیم که به کارمان می آید. آیا این نگاه در رسیدن به نتایج مورد نظر کمکمان میکند یا نه؟
خیلی از مردم به خصوص وقتی به خانواده و تربیت شان نگاه می کنند. هنوز هم خود را در مرحله ی قربانی شدن میبینند. فکر می کنند. «اگر اوضاع جور دیگری بودا اگر والدینم این را گفته بودند یا فلان کار را انجام داده بودند با این شغل را داشتند یا اگر این اتفاق افتاده بود.....
همه ی ما دنبال لحظه ای شبیه به فیلم بازگشت به آینده» هستیم که پدر به موقع باز می گردد و یک لحظه را دوباره زندگی می کنند. این بار به جای این که توسط یک نفر قلدر اذیت و آزار شود، او را می زند که مسیر آینده ی کاملا جدیدی برایش خلق میکند او به خاطر تغییری که در گذشته اش اتفاق افتاد به مرد خانواده دوست قوی و موفقی تبدیل می شود که نویسنده ی داستان های تخیلی است.
عاشق این فیلم هستم چون این تکنیک پاکسازی خاص را به تصویر است. ما به گذشته مان نگاه میکنیم و میگوییم «می فهمم این اتفاق ممکن است به این شکل افاده باشد که شاید واقعی باشد با نباشد. ترجیح میدهم چگونه باشد؟ مینشینیم و داستانی می نویسیم یک فیلمنامه ی جدید می نویسیم.
یادم می آید این روش را اولین بار برای زندگی خودم به کار بردم با مشکلات دست به گریبان بودم کتابهایم چاپ نمی شدند و هنوز گمنام بودم ولی روی خودم کار میکردم و سعی میکردم تکنیک های پاکسازی را یاد بگیرم تا به دستاوردهای بیشتری دست پیدا کنم میخواستم نویسنده باشم
علت خیلی از مشکلاتم را در گذشته می دیدم به خودم می گفتم اگر پدرم راه موفقیت را به من یاد داده بود یا اگر نوشتنم را تشویق می کرد. یا اگر مادرم از همان روزها مرا به نویسنده شدن تشویق می کرد یا اگر این دید منفی را درباره ی ثروت و موفقیت نداشتند این دید منفی را پیدا نمی کردم
والدینم را سرزنش میکردم و این یعنی قربانی بودن بعد فکر کردم می خواهم داستان دیگری بنویسم چگونه میتوانم گذشته را جبران کنم چگونه میتوانم به گذشته برگردم و وانمود کنم گذشته جور دیگری اتفاق افتاده است؟»
این شد که نشستم قلم و کاغذ برداشتم و نوشتم من در خانواده ای شاد به دنیا آمدم پدرم دید بزرگ منشانه ای نسبت به ثروت داشت. برای امرار معاش به سختی کار میکرد و از راه درست پول در می آورد، ولی می دانست درآمدش کافی نیست پدر ذهنیت خوش بینانه ای داشت. وقتی کودک بودم مادرم برایم کتاب میخواند که البته واقعا این کار را می کرد و از همان روزها تشویقم میکرد خودم کتاب بنویسم هور کودک بودم که نوشتن را شروع کردم به اتاق خواب می رفتم، در را می بستم و شروع میکردم به نوشتن داستان کوتاه وقتی داستانم را برای اطرافیانم میخواندم تشویقم میکردند تحسینم می کردند و نکات خوبی در آن می یافتند
من در حال بازنویسی گذشته ام هستم و همه ی این مطالب ساختگی ستچون گذشته را درست به خاطر نمی آورم بگذارید آن طور که دوست دارم آن را بسازم و به خاطر بیاورم
هر طور که دنیا را ببینید آن را همان طور میسازید چگونگی مشاهده ی گذشته روی حال و آینده ی من تاثیر خواهد گذاشت. اگر داستان جدید و قدرتمندی بسازم میتوانم لحظه ای جدید و قدرتمند و در نتیجه ی آن دستاورد جدیدی در آینده بسازم
بایرون کانی یکی از رهبران معنوی محبوب من اغلب می پرسد. بدون داستانت چه کسی خواهی بود؟ داستان شما داستانی است که همین حالا به خودتان میگویید و میتوانید بازنویسی اش کنید.
بعضی افراد زنهایشان را ملامت میکنند من زن چاقی دارم یا شخصیت ژنتیکی خوبی ندارم من ژنتیکی مضطرب هستم» «استفن کاوی» نویسنده ی کتاب هفت عادت مردمان موثر می گوید «زن شاید روی شما تاثیر بگذارد ولی نباید محدودتان کند.
این موضوع در مورد گذشته ی شما هم صادق است. شرایط روی شما تاثیر می گذارد ولی شما بزرگ تر از شرایط هستید کتاب «بروس لیپتون با عنوان زیست شناسی عقیده شواهدی علمی را توضیح می دهد که زنهای شما در نتیجه ی افکار باورها و هیجاناتتان فعال و غیر فعال می شوند. می گوید ژنهای شما تقریبا یک نوع پیشنهاد هستند: با توجه و اعتقاد به آنها و با هیجانات و انرژی خود تقویت شان می کنید. یک فرد بدبین نیروی زندگی را خاموش میکند و کسی که خوش بین است. رونش می کند.
این ایده تقویت کننده و در نتیجه رهایی بخش است می توانید با نگاهی به گذشته تان بگویید شاید گذشته ی مطلوبی نداشته ام ولی من از آن شرایط بزرگ ترم
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک