یکی از موضوعهای اساسی که همیشه به آن فکر میکنیم این است که چگونه به اهداف و خواستههایمان دست پیدا کنیم. شاید از دیرباز اینگونه بوده که وقتی در خلوت به چگونگی رسیدن به اهدافمان فکر میکردیم به این موضوع هیجان انگیز می رسیدیم که شاید استادی اسطوره ای این راه را رفته باشد و ثمره ی تجربیاتش را در گوشه ای به یادگار گذاشته باشد تا با درس گرفتن از او مسیر را در زمان کوتاه تری طی کنیم؛ مسیری که استاد با کسب دانش و تجربه ی خود آن را برای ما به بهترین نحو ترسیم کرده باشد و ما با نگاه کردن به مسیری که استاد با به جای گذاشتن ردپای خود در طول راه ما را راهنمایی کرده است به سرمنزل مقصود برسیم.
شجاعت ما زمانی آزمایش میشود که با وجود برخورد نامطلوب دیگران با آنها به نیکی رفتار میکنیم
در سال ۲۰۰۴ کتابی نوشتم با عنوان برنده با مردم اصول اخلاقی موثر در برخورد با مردم در این کتاب این اصل اخلاقی بیان شده است. که می گوید. اگر با دیگران بهتر از آن چه با ما رفتار می کنند. برخورد کنیم به تعالی خواهیم رسید در برخورد با دیگران یکی از این سه راه را می توانیم در پیش بگیریم
راه پست برخورد ما بدتر از رفتار آن هاست.
راه میانی مثل خودشان با آنها رفتار میکنیم.
راه متعالی بهتر از خودشان با آنها برخورد می کنیم.
برخورد پست تحقیر آمیز روابط ما را خدشه دار می کند و اطرافیان را از ما بیزار خواهد کرد راه میانی شاید مردم را از ما نراند، ولی آنها را جذب هم نمی کنند ولی راه متعالی باعث بهبود روابط ما با دیگران می شود و حتی در بحبوحه ی درگیری احترام آنها را بر می انگیزد.
در پیش گرفتن راه تعالی مستلزم دو ویژگی ست اول شجاعت، قطعا افراد دانا مایل نیستند طرف دیگر صورتشان را پیش آورند تا آن هم سیلی بخورد اشاره به سخن مسیح و با افرادی که به آنها جفا کرده اند. با ملایمت برخورد کنند چطور کسی روحیه ی چنین کاری را پیدا می کند؟ با تکیه بر دومین ویژگی که پدر روحانی دکتر جیمز بی مونیهان درباره اش می نویسد:
سرطان بزرگی تمامیت جامعه ی ما را هدف گرفته است. این سرطان مانع کارایی ما میشود و راه موفقیت مان را مسدود می کند. در ضمن ما را از کمالی که طالب آنیم و اعتباری که ارزویش را داریم باز می دارد. فاجعه ی بزرگ این است که هیچ کدام از ما خودبه خود در برابر این سرطان ایمن نیستیم و بنابراین باید برای غلبه بر آن تلاش کنیم
این نحوست به خاطر توانایی نداشتن ما برای بخشودن است. هر وقت کی با ما بدرفتاری میکند برای این که رفتارش را فراموش نکنیم یادداشت های ذهنی می نویسیم یا سراغ راههایی می رویم که کارش را تلافی کنیم اگر کسی ترفیعی را که ما میخواستیم به دست آورد، از او می رنجم اگر اشتباهی از همسرمان سر بزند با اهانتی کنند. دنبال راهی برای تلافی میگردیم با حداقل تلاش میکنیم هیچ وقت آسیبی را که به ما وارد کرده است فراموش نکند.
نگه داشتن حساب بدی هایی که نسبت به ما شده است، نشانه ی بلوغ نداشتن ماست. «تئودور روزولت میگوید مهم ترین و تنها ماده ی اولیه ی فرمول موفقیت دانستن چگونگی مدارا با مردم است کسانی که نمی توانند ببخشند. این حقیقت را یاد نگرفته اند و معمولا افراد ناموفقی هستند.
در این جا نکاتی ارائه میشود که میتوانند برای بهبود این بخش از زندگی شما مفید باشند.
اول، بخشش را تمرین کنید.
دوم درباره ی افراد نیک بیندیشید. داشتن احساسات خصمانه نسبت به کسانی که خوبی های آنها را در نظر میگیرید، سخت است.
سرانجام با اعمال نان به مردم نشان دهید از جمله افرادی هستید که می بخشند و فراموش می کنند با این کار احترام شان را جلب خواهید کرد. یادتان باشد آسیب زدن شما را حقیر تر از دشمنتان می کند؛ انتقام شما را در ردیف او قرار میدهد و بخشایش شما را به تعالی می رساند.
هیچ کس در انزوا از استعدادهایش نهایت استفاده را نمی کند. برای بهترین بودن باید با دیگران مراوده داشته باشید با رفتار نیک خودتان را در زمره ی افرادی قرار میدهید که دیگران مایلند با آنها تعامل داشته باشند و همزمان بهترین موقعیت را برای کمک به آنها پیدا می کنید.
شجاعت ما زمانی آزمایش میشود که پیشگام بودن مان ما را به یک هدف آسان تبدیل می کند.
خیلی از مردم رهبران و مبتکران را تحسین می کنند. سازمان ها به آنها مباهات میکنند؛ مورخان درباره شان کتاب می نویسند؛ و مجسمه سازان تصویر آنها را بر قاب کوه ها حک می کنند. با همه ی اینها عده ی زیادی هم آنها را تقبیح و نکوهش می کنند. «سی وی وایست این موضوع را به خوبی توصیف می کند.
اکسی که دنبال موفقیت در یک ماجرای مهم است، منتظر تایید دیگران نمی ماند، بلکه برای خودش کار می کند. این کار به شجاعت و استقامت نیاز دارد و کسی که موفق است هر دو ویژگی را با هم دارد. هر کسی ممکن است زمین بخورد. عموم مردم افرادی با اعتماد به نفس لازم برای استفاده از فرصت ها را تحسین می کنند. روی هم رفته همین فرصت هاست که اهمیت دارد. کسی که دنبال موفقیت است. باید انتظار انتقاد داشته باشد. هیچ کار مهمی نیست که انجام شده باشد، ولی قبلا عده ای از مشاوران درباره ی احتمال امکان پذیر بودنش تردید نداشته باشند. موفقیت تحقق کاری ست که به نظر مردم نمی توان انجامش داد
اگر رهبر یا حتی یک متفکر مبتکر باشید، اغلب پیشاپیش همگان قرار دارید و همین بعضی وقت ها شما را به یک هدف آسان برای انتقاد تبدیل می کند پیشگام بودن به جسارت نیاز دارد.
چندین سال مجری برنامه ای بودم با عنوان تبادل در آتلانتا این برنامه یک تجربه ی رهبری برای مدیران بود که در آخر هفته اجرا می شد. معمولا چند جلسه ی تدریس رهبری داشتم تعدادی از رهبران برجسته را برای جواب به سوالها دعوت میکردم و یک تجربه ی رهبری منحصر به فرد ترتیب می دادم یک سال گروه را به کینگ سنتر بردیم تا زندگی و میرات رهبر بزرگی مثل مارتین لوترکینگ جونیور را ببینند. بعد به کلیسای با پنیست ابنزر رفتیم برای غافلگیری حضار ترتیبی اتخاد شده بود تا بیوه ی «کینگ» «کورنا اسکات کینگ و دخترش «برنیس» در آن جا حضور پیدا کنند و همگان بتوانند با آنها دیدار داشته باشند.
از بانو «کینگ» پرسیده شد همراهی با دکتر کینگ» در جریان نهضت حقوق مدنی چه پیامدهایی داشت و او درباره ی تنهایی های ناشی از پیشگام بودن و گرفتن یک قلمرو جدید صحبت کرد گفت همسرش اغلب درک نمی شد و اشاره کرد که به تنهایی ایستادگی کردن شهامت زیادی می خواهد. بعید است ما با نفرت و خشونتی که مارتین لوترکینگ» با آن مواجه بود روبه رو شویم ولی منظور این نیست که برای رهبری نیاز به شجاعت نداریم رهبران اغلب درک نمیشوند و از انگیزه ها و اقدامات شان انتقاد خواهد شد. این انتقادات هم میتوانند یک آزمون باشند که اگر شهامت تحملشان را داشته باشیم ما را قوی تر می کنند استعدادهای مان را تقویت خواهد کرد.
شجاعت ما زمانی آزمایش میشود که در مسیر پیشرفت با موانع روبه رو می شویم
مان لندرز نویسنده ی ستون مشاوره مینویسد «اگر از من بخواهند. مفیدترین توصیه را برای همه ی بشریت ارائه دهم خواهم گفت، سختی ها را غیر قابل اجتناب ترین بخش زندگی بدانید و وقتی به سراغ تان آمد. سرتان را بگیرید بالا به چشمانش خیره شوید و بگویید، «من بزرگ تر از تو خواهم بود تو نمی توانی شکستم دهی
سختی همراه همیشگی پیشرفت است. هربار حرکتی به جلو داشته باشیم موانع، مشکلات و گرفتاری ها سر راهمان قرار میگیرند نباید غیر از این انتظار داشته باشیم و حتی باید از آنها استقبال کنیم چ چی ولز» رمان نویس می پرسند، اگر مشکلی سر راه انسان قرار نگیرد چه کاری می تواند انجام دهد؟» چرا «ولز چنین نظری دارد؟ چون میداند مشکلات دوستان ما هستند، حتی اگر این طور به نظر نرسند. هر مانعی که بر آن غلبه می کنیم درباره ی خود و نقاط ضعف و قوتمان درسهایی به ما یاد می دهد. موانع، ما را شکل می دهند با پیروزی در بحبوحه ی مشکلات قوی تر عاقل تر و مطمئن تر خواهیم شد. بزرگ ترین افراد در طول تاریخ کسانی هستند که با سخت ترین چالش ها با شجاعت روبه رو شدند و بنا به موقعیت سرسختانه تلاش کردند.
یت ویلیامز» در کتابش با عنوان «رسوایی آمریکایی» درباره ی آخرین ماههای زندگی چرچیل مینوید می گوید. در سال ۱۹۶۴ رئیس جمهور سابق و ژنرال جنگ جهانی دوم دوایت دی ایزنهاور» به ملاقات نخست وزیر اسبق بریتانیا رفت. ایزنهاور» بدون این که چیزی بگوید برای یک مدت طولانی کنار بستر این رهبر شجاع و جسور نشست بعد از حدود ده دقیقه چرچیل به آرامی دستش را با علامت «۷» به نشانه ی پیروزی بالا آورد کاری که اغلب در طول جنگ مقابل عموم مردم انجام می داد. ایزنهاور» که به زحمت جلوی اشک هایش را گرفته بود. صندلی اش را کشید عقب ایستاد سلام نظامی داد و از اتاق خارج شد. در راهرو به معاونش گفت من فقط با وبنسون» خدا حافظی کردم، ولی با شجاعتش نمیشود خدا حافظی کرد.
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک