لغت «استراتژی» از واژه يونانی ”Strategos”گرفته شده كه به معنای «ژنرال ارتش» است. سالانه هر يك از ده قبيله يونان باستان يك Strategos انتخاب ميكردند تا نيروها را هدايت كند. بعدها وظايف وی به امور قضايی و مدنی نيز تعميم داده شد. تاريخچه برنامهريزی استراتژيك به امور نظامی باز میگردد. طبق تعريف لغتنامه وبستر،” استراتژی، علم برنامهريزی و هدايت عمليات نظامی بزرگ در مقياس كلان، با هدف تشخيص و يافتن بهترين موقعيت قبل از شروع درگيری واقعی با دشمن است“.
تفکر استراتژیک
مدلهای رایج تفکر استراتژیک
مدل ليدکا
ليدکا در پژوهش خود پنج عنصر را برای تفکر استراتژيک بيان نموده که عبارتاند از: تمرکز بر هدف، چشمانداز سيستمی، فرصتطلبی هوشمند، فرضیه محور بودن و تفکر در زمان. او در پژوهش ديگر خود پنج مرحله بهبود تفکر استراتژيک را معرفی کرد که عبارتاند از: تعريف معيار، حفظ تمرکز، بهکارگيری منابع چندگانه برای بينش و تحليل، ايجاد تعادل ميان رويکردهای تحليلی و شهود و آزمودن تحليل.
1.ديد سيستمی: وي اولين عنصر تفکر استراتژيك را ديد سيستمی معرفی میكند و معتقد است تفکر استراتژيك بر ديدي سيستمی بناشده است. بر اين اساس، يك متفکر استراتژيك، مدلی ذهنی از سرتاسر سيستم خلق ارزش دارد و وابستگیهاي متقابل درون آن را درك میكند. این الگوی ذهنی تمامی عوامل داخلی و خارجی سازمان را در جای خود لحاظ کرده و بهنوعی مکانیسم کارکرد کسبوکار را نشان میدهد. در تفکر استراتژیک سازمان بهعنوان جزئی از یک سیستم کلی نگریسته میشود و باید همینگونه مورد ملاحظه قرار گیرد. در این الگو شایستگیهای کلیدی سازمان، فرصتها و تهدیدات رابطه بین این عوامل بهدرستی ترسیمشده و مفهوم یکپارچهای از کسبوکار تداعی میگردد. نظریه تفکر سیستمهای پیترسنگه (1990) همخوانی زیادی با این شیوه نگرشی داشته و الگوی مناسبی برای نگرش یکپارچه به عوامل استراتژیک کسبوکار به شمار میآید. نمای سیستم کسبوکار، انسان را قادر میسازد تا نقش عوامل را در سیستم فراگیر آن درک کرده و تأثیر رفتار هر یک بر سایر عوامل را تحلیل کند. بدین ترتیب زنجیرهای از تأمینکنندگان تا توزیعکنندگان و خریداران در خلق راهکارهای استراتژیک سازمان موردشناسایی و ملاحظه قرار میگیرد.
2.تفکر استراتژيك عزممحور میباشد؛ عزم استراتژيك، تمركزي را فراهم میسازد تا اعضاي سازمان بتوانند كه حواس خود را جمع كنند، انرژي خود را ساماندهی كنند و تا زمان رسيدن به هدف بر آن متمركز شوند. از اين تمركز بهعنوان دومين عنصر تفکر استراتژيك نامبرده شده است. در تمركز مبتنی بر عزم، بايد جايی براي فرصتجويی هوشمندانه باشد كه نهتنها استراتژي موردنظر را پيش برد، بلکه امکان ظهور استراتژيهاي جديد را نيز فراهم سازد. در این رکن، تمرکز منابع سازمان در راستای دستیابی به هدف توصیه میشود. این منابع، امکانات فیزیکی، منابع انسانی، توانمندیهای تکنولوژیک و انرژی روحی ـ روانی را شامل بوده و تأکید میشود همه اینها باید صرف پیشبرد سازمان بهسوی اهداف استراتژیک موردنظر گردد. تمرکز بر هدف از پراکندهکاری و حرکتهای زیگزاگی جلوگیری میکند و سازمان را در راستای چشمانداز بهپیش میبرد. این تمرکز تا تحقق اهداف موردنظر باید حفظ شود.
3.ليدكا سومين عنصر تفکر استراتژيك را فرصتجويی هوشمندانه میداند و تأكيد دارد كه مديران بايد با فرصتجويی، رويکردهاي خود را متناسب با مشکلات، شوقها، چالشها و نيتهاي فردي و نه صرفاً بر اساس نيتهاي قديمی بیانشده در اهداف و چشماندازها اتخاذ كنند. این رکن به هوشیاری تفکر استراتژیک نسبت به محیط اشاره دارد. یک متفکر استراتژیک علاوه بر چشمانداز و جهتگیری اصولی سازمان باید تحولات فضای کسبوکار و فرصتهای حاصل از آن توجه داشته باشد. این رکن به اهمیت استراتژیهای خودجوش در کنار استراتژیهای معماری شده تأکید میکند. همچنین توجه به بدنه سازمان و ظرفیتهای خلاقیت نهفته در آن نیز امری کارساز به شمار میآید. یک متفکر استراتژیک همواره در جستوجوی فرصتهای ارزشآفرین برای مشتری است و برای کشف این فرصتها (چه بهصورت فردی و چه بهصورت سازمانی) سازوکار تعاملات لازم را ایجاد میکند.
-باید همهجا به دنبال گزینههای بهتر استراتژیک بوده، لازمه این کار گشودگی فکری است.
-باید از ایدههای جدید استقبال کرد و به آنها فرصت تجربه داد.
-باید تحولات را با نگرشی مثبت و باهدف کشف فرصتهای نوظهور دنبال کرد.
فرصت طلایی سازمان برای صعود به مدار برتر کسبوکار چندان دور نیست، فقط باید هوشمندانه آن را دید و شناخت.
4.چهارمين عنصر تفکر استراتژيك، تفکر در زمان میباشد. تفکر استراتژيك بايد گذشته، حال و آينده را به هم پيوند دهد. گذشته ارزش پيشگويانه دارد و حال، انحرافها، تغييرات و دگرگونیها را نشان میدهد. بنابراين مقايسه گذشته، حال و اهداف و اقتضائات آينده، موجب توجه به تغييرات آينده و اتخاذ تصميمات مناسب میشود. چارلز هندی میگوید «ما نیاز به احساس داریم که پیوستگی ما با گذشته را حفظ کند و به احساس دیگری نیاز داریم که ما را از زمان حال به سمت آینده متوجه سازد و فقط بدین ترتیب است که ما در این میانه (زمان حال) احساس کنترل به تغییرات راداریم» گذشته، حال و آینده از هم جدا نیستند. «آینده» بر مبنای «گذشته» شکل میگیرد. و نقطه آغاز آن شرایط «حال» است. موفقیتهای امروز حاصل توانمندیهای دیروز سازمان است و برای موفقیت در آینده نیز باید امروز را پایهگذاری کرد.
5.ليدكا فرضیه محوری را پنجمين عنصر تفکر استراتژيك برشمرده و معتقد است در محيطی كه دسترسی به اطلاعات روزبهروز بيشتر میشود و زمان فکر كردن كاهش میيابد، توانايی توليد فرضيات خوب و آزمودن مؤثر آنها حياتی است. اما مشاهدات حاكی از آن است كه فرضیه محوری بيشتر از ديگر عناصر تفکر استراتژيك براي مديران بيگانه است. او تأكيد میكند كه فعاليت اصلی تفکر استراتژيك توليد و آزمودن فرضيات است و اين انعکاسی از يك روش علمی است.لیدکا برای کشف قواعد موفقیت ساز محیط کسبوکار، روش علمی «فرض و آزمون فرض» را توصیه میکند. لیدکا این روش را در شرایطی که پیچیدگی کار بهمراتب بیش از توانمندی الگوی تحلیلی است و زمان برای تصمیمگیری و حرکت محدود است، بسیار مؤثر میداند. وی بر این باور است که یک متفکر استراتژیک، باید قادر باشد خلاقانه فرضیهسازی کند و مدبرانه آن را در معرفی آزمون قرار دهد. و بدین ترتیب از محیط پیچیده و تحولات آن بیاموزد. بدین ترتیب بین تفکر واگرا (خلاقیت) و تفکر همگرا (تحلیل) پیوند برقرار میشود و راه جدیدی برای فهم قواعد پیچیده کسبوکار گشوده میگردد. لیدکا تفکر استراتژیک را مستلزم درک این عناصر و شناخت رابطه بین آنها میداند. این ادراک سازمان را توانمند میسازد تا:
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک