تحلیل ماهیت مدیریت مؤسسات خدماتی || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

۱ بیشترین دیدگاه مدیران در این صنف از نوع منفی است. اگر تضمین کاری از مشاورین میگیرند نه به این دلیل است که اهرمی برای پاسخ گویی در برابر اعمال و رفتارهایشان نسبت به مشتریان باشد بلکه بیشتر از این بابت است که دست به تبانی با مشتریان نزنند و اطلاعات را به افراد بیرون از آژانس نفروشند و یا قراردادی در بیرون نبندند و ..... ۲ نحوه استخدام به طور سنتی و بی هیچ ضابطه ای صورت می گیرد. غالباً افرادی که ادعای سابقه کار مشاوره دارند مورد پذیرش قرار میگیرند و اگر خیلی در این خصوص وسواس داشته باشند به نحوه بیان ووضع ظاهری اعم از پوشش .... متقاضی کار توجه میکنند. حال آن که باید به مسائلی چون نوع شخصیت میزان تحصیلات جوهر و پشتکار فیزیک مناسب چهره قابل قبول اخلاق و رفتار و علاقه مندی به رشد و پیشرفت و هدفمند بودن و غیره.... توجه کافی کرد. مدیران معمولاً سعی در ایجاد رقابت دارند.

اگر چه نفس رقابت به خودی خود ارزشمند است اما نه رقابت منفی و شکننده معمولاً سیستم مدیریتی آژانس ها، دست به ایجاد رقابت منفی در بین مشاورین و مدیران میزنند بی آنکه تعریف درستی از رقابت داشته باشند و یا هدف رقابت را روشن نمایند و یا ابزاری لازم و یکسان برای رقابت مابین آن ایجاد کنند که نتیجه این نوع رقابت برکناری رقیب از صحنه خارج کردن رقیب از طریق ایجاد سوء تفاهم سوء ظن و درگیری لفظی و فیزیکی میباشد.

۴ نوع مدیریت بیشتر ریاست بازی است تا مدیریتی

در این نوع مدیریت هیچ نوع تشویق و سیستم ارتقایی به چشم نمی خورد و گاها با مفاهیمی چون تشویق پاداش ارتقاء آموزش و .... آشنا نیستند و بیشتر ناظر تعداد قراردادها، نحوه آمد و رفتها و کنترل مشاورین است. اگرچه نظارت و کنترل از حقوق مسلم مدیر است ولی پاییدن منفی نگری و بی اعتمادی بحث دیگری است که معمولاً از نوع اندیشه و دیدگاه افراد سرچشمه می گیرد. اگر از چنین مدیرانی بپرسید که دو تا کتاب درباره شغلشان نام ببرند در پاسخ با تعجب خواهند گفت: چه کسی بیکار است درباره شغل ما کتاب بنویسد حال آن که ده ها کتاب در بازار موجود است که می تواند بیشترین کمک را به مدیران سرپرستان مباشران مشاوران منشیها و دیگر افراد شاغل در آژانس های مسکن بنماید.

۵ نوع مدیریت سیستماتیک نیست.

در این نوع مدیریت به این نکته که همه اعضاء و افراد سازمان به نوعی به یکدیگر وابسته اند و در واقع اجزاء یک کل به نام سازمان یا شرکت یا آژانس هستند توجه نمیشود. برای این نوع مدیران مهم نیست که فلان مدیر چه شخصیتی دارد و یا فلان مشاور از چه نوع شخصیتی و آداب و نزاکتی برخوردار است. منشی چه برخوردی نشان میدهد؟ آنها برای منشی فقط یک نقش قائل هستند پاسخ گویی به تلفن و گرفتن پیام و رساندن آن به صاحب پیام در این نوع مدیریتها فرهنگ سازمانی جایی ندارد. وقتی که مدیریت سازمان دارای تفکر سیستمی نباشد تأثیر جزء بر کل فراموش میشود و کل به عنوان بخشی مستقل و صاحب قدرت دیده میشود حال آنکه این نوع نگرش کاملاً غلط است. سیستم با اجزاء خلق وتعریف میشود اما به جزء تقسیم پذیر نیست مثل اندام انسان شامل قلب ریه چشم سر و دست است ولی آیا قلب به تنهایی میتواند به معنای انسان باشد؟ آیا دست به تنهایی معنای انسان را میدهد؟

تکنیک های مدیریت واحدهای خدماتی ( بخش دوم )

تحلیل ویژگیهای مؤسسات خدماتی صنف مشاورین املاک

تمرکزگرایی همه فعالیتشان حول یک محور مثل خرید و فروش و یا حول یک منطقه و چند مشتری دور میزند ولی پا را باید فراتر بگذارند.

فقدان سودآوری منطقی از آنجا که کشور ما تجربه موفقی از خدمات رسانی نداشته، البته دلیل آن هم دلیل داخلی است هیچ وقت نتوانسته دوران تولیدی را به طور کامل تجربه کند تا اموری چون تبلیغات بازاریابی بسته بندی توزیع خدمات رسانی مشتری مداری و غیره.... ارزش و اهمیت خود را نشان دهند. در نتیجه سودآوری منطقی را باید در کیفیت خدمات اطلاع رسانی درست و ارائه خدمات مشاوره ای حرفه ای و صادقانه جستجو کرد.

سرگردانی و بی هدفی هدف به معنای برنامه ریزی پیشرفت و موفقیت تأثیر گذاری، بازارسازی و غیره می باشد و انجام کارها به شکل الله بختکی نباشد و اگر تبلیغاتی میشود، از نوع کاذب، اغراق آمیز و غیر واقعی نباشد بلکه تأمین کننده منافع مشتری هم باشد

طلوع و غروب سریع و کوتاه مدت از آنجا که تاب رقابت ندارند و اصولاً با رقابت علمی و منطقی سازگاری ندارند و چون تمامی هم و غم شان حول منافع آنی دور میزند چه به هدف دست یازند و چه به آن دست نیابند به هر حال طاقت ماندن ندارند و غیره.

عقب ماندگی و فقدان پیشرویی صنف مشاوره املاک به نسبت دیگر صنفها بسیار عقب مانده است. هنوز از حقوق بازنشستگی استخدام دائم بیمه و سایر مزایا برخوردار نیست و بر اساس آخرین آمار در دست از ۴ درصد اعتبار اجتماعی برخوردار است.

خدمات رسانی نامشخص و سردرگم

این که وظیفه مشاورین املاک تنها ملک یابی یا مشتری یابی است یا صرفاً تنظیم قرارداد و این که آیا اصولاً وظیفه مشاورین املاک چیست؟ هنوز شفاف و روشن نیست آیین نامه دلالی می گوید به صرف اینکه کسی ملک یا چیزی را که به کسی معرفی و دلالت دهد مطالبه حق الزحمه دلالی حق اوست. در جایی قانون تجارت می گوید دلال مسئول و ضامن اعتبار متعاملین نیست که برای آنان معامله می نماید مسولین قوه قضایی و کارشناسان اداره ثبت و احوال براین قائل هستند که مشاورین املاک حق دخالت در امر تنظیم قرارداد را ندارند والبته این حرف درستی است. از طرفی مقامات اتحادیه، نقش و کار مشاورین املاک را بسیار حساس میدانند. آیا اینها تعریفهای پراکنده و متفاوتی نیست؟ و .....

عدم اطلاع از حقوق صنفی

به دلیل کم سوادی و عدم مطالعه کافی اکثریت صاحبان پروانه کسب اطلاعی از کم و کیف مفاد حقوق صنفی و حتی قانون نظام صنفی ندارند این عدم اطلاع اعضاء صنف مشاورین املاک را به افرادی خنشی و ناموفق تبدیل کرده است. وقتی که حق ترافیک صنفی حذف میشود کسی اعتراض ندارد. چرا؟ برای این که از کم و کیف آن خبر و اطلاعی ندارد.