فصل پنجم: علم درآمدزایی - بخش سوم

در دهه ی پنجاه میلادی چیزی حدود پنجاه درصد از نیروی کار عضو اتحادیه بودند. ایده ی تشکیل اتحادیه که هنوز در خیلی از بخشهای دولتی و برای معلم ها وجود دارد این است که اگر بمانید اضافه حقوق می گیرید. چون ارشدیت و سابقه دارید مستحق اضافه حقوق هستید. کسانی که مدت طولانی تری آن جا هستند پول بیشتری دریافت می کنند. جوان ترها حقوق کمتری می گیرند حتی اگر سخت کوش و با کفایت باشند.

به این صورت ذهنیتی شکل میگیرد که باید بر اساس سالهایی که کار کرده اید حقوق بگیرید این ذهنیت کسانی است که پول بیشتری می خواهند بدون آن که به دستش آورند کسانی که فکر می کنند باید پول بیشتری بگیرند بدون این که بازده و سازندگی داشته باشند با ارزشی خلق کنند واقعیت این است که در همه ی شرکت هایی که افرادشان حقوق خیلی خوبی دریافت میکنند با این که شاید کارشان را بعد از شما شروع کرده باشند، سهم بیشتری در ارزش افزایی دارند.

سوالی که همیشه مطرح میشود این است آیا الان از هفته ی پیش ماه پیش سال پیش در ایجاد ارزش بیش تر نقشی داشته اید؟ آیا نتایج بیش تری میگیرید که برای شرکتها ارزشمند باشد و به خاطر آن نتایج حقوق بیشتری به شما پرداخت کنند؟ آیا در ایجاد ارزشی نقش دارید که در کنار کار دیگران شرکتتان بتواند با استفاده از آن محصولات و خدمات بیش تری بفروشد، ظرفیت فروش بیشتری ایجاد کند و سودآوری بیش تری داشته باشد؟ اگر این طور نیست پس افزایش خودکار به دست نیاورده اید.

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

تقریبا بیست سالی است که افزایش خودکار برداشته شده است. ولی هنوز کسانی هستند که گوشه و کنار شرکت جمع میشوند، وقت شان را هدر می دهند، با دوستانشان خوش و بش می کنند ساعت های کاری شان را تلف می کنند و شکایت میکنند که حقوقشان اضافه نمی شود.

بنابراین اگر میخواهید حقوق بیش تری دریافت کنید. خیلی ساده است. کارتان را کمی زودتر شروع کنید. تلاشتان را کمی بیش تر کنید. کمی بیش تر در محل کار بمانید یکی از نکاتی که آموزش میدهم این است کلید موفقیت شما این است که همه ی ساعت هایی را که سر کار هستید کار کنید. این همیشه کلید موفقیت بوده است. در طول  تاریخ به ویژه در دویست سال گذشته حقیقت بوده است. وقتی سر کار می روید کار کنید. سرتان را بیندازید پایین و کار کنید.

گاهی این سوال را می پرسم فرض کنید شغلی در مک دونالد دارید مثل سرخ کردن سیب زمینی ها و حداقل دستمزد را می گیرید. خیلی ها دوران حرفه ای شان را با شغلی در مک دونالد شروع می کنند. چون به آنها یاد میدهد که کار کنند به موقع بیایند مشارکت داشته باشند. از دستورها اطاعت کنند کار خوب ارائه دهند بعد از اتمام کارشان محل را نظافت کنند و.... این آموزش بسیار خوبی است. بی شغلی در مک دونالد پیدا کنید. آیا امکان دارد که پانزده یا بیست دقیقه بعد از شروع شیفت کاری تان قدم زنان وارد مک دونالد شوید فنجان قهوه ی استارباکس را به یک دست بگیرید و تلفن را در دست دیگرتان سری به فیسبوک بزنید و بعد کار دوستانتان بایستید و درباره ی کارهای دیشب تان و برنامه هایی که در تلویزیون تماشا کرده اید گپ بزنید و بعد نیم ساعت برای نوشیدن قهوه و یک ساعت برای صرف ناهار تلف کنید و از این قبیل کارها؟

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله زعفرانیه تهران

اگر در مک دونالد با حداقل دستمزد کار میکردید، آیا می توانستید این کارها را انجام دهید؟ اصلا و ابدا باید به موقع در محل کار حاضر می شدید و کارت می زدید. اگر کارت نزنید شغلتان را از دست می دهد. بعد کار میکنید و ده دقیقه در صبح برای نوشیدن قهوه ده دقیقه بعد از ظهر و سی دقیقه برای ناهار وقت دارید و کل شیفت کاری تان را از ساعت هشت صبح تا پنج عصر کار می

همه این را میدانند؛ این کاری است که برای شغلی با حداقل حقوق باید انجام دهید. حالا فکرش را بکنید که اگر در محیطی اداری کار کنید. و حقوق بالایی دریافت کنید این موضوع چقدر اهمیت پیدا می کند؟ به طور ایده آل چند برابر حداقل دستمزد حقوق میگیرید. پس چطور فکر میکنید که میتوانید با یک لیوان قهوه در دست. دیر به محل کار برسید، خوش و بش کنید پرسه بزنید روزنامه بخوانید. ایمیل تان را چک کنید و اصلا کاری نکنید؟

همه ی مخاطبان قیافه ی متحیری به خود می گیرند، چون خودشان را می بینند. آنها میگویند اگر در مک دونالد کار می کردم، نمی توانستم  با این وضعیت کنار بیایم با این همه تلاش میکنیم در محل کار خودم همین کارها را انجام دهم ولی تعجب میکنم که چرا هیچ وقت کارم انجام نمیشود. تعجب میکنم چرا وضعیت مطلوبی ندارم. تعجب می کنم چرا سه سال است اضافه حقوق نداشته ام تعجب میکنم چرا هیچ پیشرفتی در حرفه ام نمیکنم دلیلش این است که کار نمی کنید.

دن

کاملا حق با شماست. من هیچ وقت نمیتوانم تصور کنم هر روز پانزده دقیقه دیرتر به کارم در مک دونالد برسم و اخراج نشوم کاملا درست می گویید؛ ولی اغلب آن را متفاوت با شغل های اداری می دانیم.

حالا اجازه بده درباره ی علم کسب درآمد برای مالکان کسب و کار بحث کنیم این مساله ی بسیار بزرگی ست؛ چون بسیاری از کسب و کارها به دلیل نقدینگی کم هیچ وقت نمیتوانند از زمین بلند شوند یا بعد از یکی دو سال دوام آورند.

اول از مالک کسب و کار جدید برای ایجاد درآمد در سال اول یا دوم چه انتظاراتی می رود؟ آیا توصیه میکنید کارآفرین احتمالی برای این که بتواند کارش را ادامه دهد باید یک یا دوسال درآمد را در بانک پس انداز کرده باشد؟ چرا؟ یا چرا نه؟

 مشاهده کتاب‌‌های دیگر حوزه موفقیت

«برایان»

دو سوال در مورد جریان نقدی و پول در بانک مطرح می شود. همه چیز به فروش ختم میشود ای بی ام بین سالهای هشتادونه و نودویک میلادی گرفتار مشکلات اقتصادی جدی شد. قیمت سهام تا هشتاد درصد تنزل کرد و موضوع تجزیه ی شرکت مطرح شد.

معامله ی بزرگی بود چون در دهه ی هشتاد آی بی ام معتبرترین شرکت دنیا بود. سود بالا رهبری فوق العاده تکنولوژی شگفت انگیز، عالی ترین خدمات مشتری قیل و قال در همه ی مجله ها از جمله فورچن، فوریس و بیزینس و یک ولی دو یا سه سال بعد به ناگاه فروریخت.

در نتیجه رئیس را اخراج کردند و رئیس جدید و گرستنر» را آوردند  که هیچ چیز درباره ی کامپیوتر نمی دانست میگفت من حتی نمی دانم چطور کامپیوتر را روشن میکنند ولی درباره ی کسب و کار اطلاعات دارم». او دوران حرفه ای اش را با کار کردن برای مک کنزی اند کمپانی یکی از بهترین و بزرگ ترین شرکتهای مشاوره ی مدیریت دنیا شروع کرده بود. اگر ماموریتی را بپذیرند می آیند و پراکنده میشوند مشکل و راه حل آن را پیندا می کنند. آنها همیشه با یک راه حل می آید که موثر واقع می شود و به همین دلیل است که دستمزد بسیار بالایی دریافت می کنند.

بعد از شش ماه و با هزینه ی مشاوره ای به ارزش سه میلیون دلار، نفرات ارشد آی بی ام را جمع کردند و گفتند ما مشکلتان را پیدا کردیم. مشکل فروش پایین است چشم هایشان گرد شد و گفتند «خودمان می دانیم به همین دلیل قیمت سهاممان پایین است فروش کم و سود کم

پرسیدند راه حل چیست مشاوران گفتند فروش بالا و این نکته ی جالبی ست، چون شرکت دان اندبراد استریت کالبد شکافی ده ها هزار شرکت را مطالعه کرده اند که طی سال ها ورشکسته شده اند و دریافته اند که می توان همه ی توضیحات دیگر از جمله تکنولوژی سرمایه گذاری و رقابت را کنار بگذارید و کل دلایل را در فروش پایین خلاصه کنید. آی بی ام از مک کنری اند کمپانی پرسید راه حل چیست گفتند راه حل خیلی ساده است. ما دیده ایم که فروشندگان و مدیران فروشتان چطور از وقتشان استفاده میکنند و فهمیدیم زیر نظر مدیریت قبلی تقریبا به اندازه ی کار حسابداران تنزل پیدا کرده اند چون مدیران قبلی حسابدار بودند و همیشه معتقد بودند حسابداری مهم ترین کارکرد کسب و کار است.

به جای این که از فروشندگان انتظار داشته باشند بروند و تماس تلفنی بگیرند، می خواستند آنها هفتاد و پنج درصد از وقتشان را صرف پرکردن فرم ها کنند. برای گرفتن یک تماس تلفنی باید فرم پنج صفحه ای را پر می کردند. بعد مدیران فروش باید کل وقت شان را صرف بررسی فرم هایی می کردند که افراد فروش پر کرده بودند و هیچ کس با مشتریان حرف نمی زد.

مشاهده جزئیات وخرید کتاب علم پول درآوردن

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب