کتاب جذاب و پربار "علم پول درآوردن" اثر استاد برایان تریسی که توسط شاگرد مستقیم ایشان جناب دکتر مهدی نشاط به فارسی درآمده است، یکی از پربار ترین کتاب های حوزه موفقیت می باشد.
با این همه در اینجا این اتفاق می افتد. همه ی افراد، سطح خود انگاره ای از درآمد دارند. اگر به اندازه ی بیش از ده درصد بالاتر از آن سطح درآمد خود انگاره بروند مبادرت به رفتارهایی می کنند که ما به آن ها «رفتارهای دور ریختنی میگوییم شروع به قمار می کنند. پول را خرج می کنند به تعطیلات می روند در واقع به گونه ای از شر این پول خلاص میشوند. اگر ده درصد کمتر از سطح خودانگاره درآمد کسب کنند، دست به رفتارهای تلاش گرانه می زنند. سخت تر کار می کنند. مدت بیش تری کار میکنند و مهارتهای شان را ارتقا می دهند تا به آن منطقه ی آسایش بازگردند.
نکته ی دیگر این است که مردم شغل و حرفه شان را طوری انتخاب می کنند که دوست دارند پول دریافت کنند. دو راه اصلی برای دریافت پول وجود دارد یکی ثابت قابل اتکا و مداوم است هفتگی هر دو هفته یک باره ماهی یکبار و الی آخر اگر امنیت اطمینان ثبات و درآمد پایدار می خواهید تعجبی ندارد و مساله ای نیست فقط شغلی را جست و جو کنید که به این شیوه به شما پول بدهد. این رویکرد بسیاری از مردمی ست که امروز کار میکنند. آنها بیشتر ترجیح میدهند درآمد ثابت و مطمئنی داشته باشند تا درآمدی که نوسان دارد.
راه دیگر دریافت پول به صورت یکجا و هنگفت است؛ کارآفرینان این کار را می کنند. آنها کسب و کاری را شروع و آن را متحول می کنند. جهش های بزرگی در درآمد خواهند داشت و کاملا از آن راضی اند.
نام استنلی» در کتاب «جامعه ی ثروتمند میگوید، زمان گفت و گو با ثروتمندان وقتی ست که به تازگی جهش درآمدی داشته اند. اگر خدمات مالی ملک یا مستغلات میفروشید اصلا فکر خوبی نیست که در زمان کسادی بازار، وقتی کسب و کارشان راکد است با آنها صحبت کنید. اگر از آنها در مورد زمان جهشهای درآمدی شان بپرسید، خواهند گفت من همه ی پولم را در سه ماه آخر سال به دست می آورم»، پس ژانویه وقت مناسبی برای حرف زدن با آنهاست. آنها در ماه ژانویه در اوج پول و پس اندازشان هستند در این زمان بیش از هر وقت دیگری پذیرای سرمایه گذاری و خرید چیزی هستند.
پس این سوال خوبی ست دوست دارید چطور پول دریافت کنید؟ نکته ی دیگر آرمانها و آرزوهای شماست. اگر در خانواده ی پولداری بزرگ شوید، آرزو دارید همان سطح از درآمد را در زمان بزرگسالی تکرار کنید و برای تکرار آن برنامه ریزی میشوید برنامه ریزی می شوید که تلاش کنید، مهارتهای تان را ارتقا دهید سخت تر کار کنید، هرگز به استانداردهای پایین تر از استانداردهایی که با آنها بزرگ شده اید، راضی نشوید به همین دلیل است که بسیاری از کسانی که از خانواده های کارآفرین می آیند کارآفرین میشوند و کسب و کار خودشان را شروع می کنند. این جهان بینی آنهاست. این خود انگاره ی آن هاست.
»دن«
به نظرم اول نایتینگل بود که میگفت ثروتمند شدن، شما را از مشکلات رهایی نمی دهد؛ فقط مجبورید به مجموعه ی کاملا جدیدی از مشکلات بپردازید با توجه به این نکته روشن است که ثروت، شما را با حالش با مانع مواجه می کند که اگر به خوبی برنامه ریزی نشود. باعث ناراحتی یا حتی ناامیدی میشود درباره ی بعضی از موانعی که تحقیق کرده اید با خودتان تجربه کرده اید بحث کنید و این که مردم چطور می توانند از آنها اجتناب کنند یا آنها را از سر راه بردارند. بعضی از مواردی که به ذهن می رسند، عبارت اند از وقت آزاد کم تر وقت کم تر با خانواده سطح بالاتر طلاق به ویژه برای کار آفرینان سطح بالاتر استرس با پیچیدگی ناشی از افزایش دارایی مسوولیت بیش تر و......
«برایان»
ابراهام مازلو روان شناس بزرگ میگوید ما دو نوع نیاز داریم اول نیازهای کمبود که در آنها سعی میکنیم کمبودها را جبران کنیم کمبود امنیت اطمینان و تعلق پذیری دوم نیازهای وجودی ما سعی می کنیم از ظرفیت مان نهایت استفاده را ببریم این نیازها به عزت نفس و خودشکوفایی مربوطند
می گفت تو دو هشت درصد از مردم نیازهای کمبود دارند. تلاش می کنند احساس حقارت تایسندگی سرخوردگی و نداشتن خوشحالی را جبران کنند. فکر میکنند اگر به رفاه مالی دست پیدا کنند. ناامنی رنج آور و حشمی را که در درونشان احساس میکنند جبران خواهند کرد و همیشه از جبران نکردن این شرایط متحیر می شوند.
یکی از مطالبی که چند سال پیش تدریسش را شروع کردم، در جمله ی بسیار ساده ای خلاصه میشود هیچ گونه شادی در اشیا نیست. کل شادی از روابط و تعامل تان با دیگران ناشی میشود ممکن است از رویدادهای ورزشی با صعود به کوهستان با چیزی شبیه به آن شادمان شوید، ولی از اشیا به این شادی نمی رسید.
شاید مردی پولش را پس انداز کند و سال فوق العاده ای داشته باشد و با یک رولز رویس نقره ای سیصد و پنجاه هزار دلاری به خانه برود. بعد آن ماشین را جلوی در پارک کند وارد خانه شود و همسرش عصبانی شود. چون قرار بود چند ساعت پیش به او زنگ بزند تا او بداند شام بیزد یا به حالا مرد با همسرش بحث میکند و کلا فراموش میکند آن ماشین وجود دارد. به بیانی دیگر آن شیء از صفحه ی راداری که شما را خوشحال یا ناراحت می کند. ناپدید می شود.
نکته ی مهم دیگر درباره ی افراد موفق خوش بینی است. بنیان گذاران موفق ترین شرکتهایی که سریع ترین رشد را رقم زده اند، همگی ویژگی خوش بینی دارند. پژوهشگران از روبه رو شدن با این افراد، انگشت به دهان می مانند. سطح خوش بینی افراد موفق فوق العاده بالاست. آنها در مورد شرکت شان بسیار مثبت اندیش اند.
حالا می پرسیم خب چرا شرکتشان را راه اندازی کرده اند؟» جواب این است چون واقعا این محصول را دوست داشتند. پس حالا کل روز را صرف تولید فروش بازاریابی تحویل و دیدن نتایج محصول شان می کنند. این کار واقعا خوشحال شان میکند. این افراد مدت طولانی تری کار می کنند، تلاش بیشتری میکنند ولی عاشق کار کردن برای این محصول هستند. در واقع اگر آنها را از کارشان دور کنند، محروم شان کرده اند. برای آنها حکم مجازات دارد.
من و اریک شریکم در مورد این که چقدر عاشق کار کردن ایم شوخی میکنیم باید برای کار نکردن انضباط نفس داشته باشیم. در غیر این صورت کل روز و شب و آخر هفته ها به کار کردن ادامه می دهیم چون لذت زیادی از آن میبریم. اگر میخواهید موفق باشید، باید آگاهانه تصمیم بگیرید موقتا از کار فاصله بگیرید. باید زمان استراحت یا مرخصی را برنامه ریزی کنید و باید به طور تزلزل ناپذیری از انجام هر کاری طی آن زمان پرهیز کنید تا وقتی به آن عادت کنید با خانواده تان وقت بگذرانید. برای سلامتی پیاده روی تماشای تلویزیون و ورزش وقت بگذارید. ولی فقط استراحت کامل داشته باشد. باید مدنی کار کنید تا به نتیجه برسید.
نکته ی مهم دیگری که تدریس میکنم مربوط به بهره وری و سازندگی است. انجام یک کار به شما احساس انرژی اشتیاق و عزت نفس می دهد. ما طوری طراحی شده ایم که مفید بودن و گرفتن نتیجه خوشحال مان میکند. اگر در کسب و کار خودمان سازنده باشیم و نتیجه بگیریم خوشحال میشویم اگر پول کسب کنیم محصول بفروشیم پیشرفت کنیم کسب و کارمان رشد کند مشتریان مان راضی باشند. مشتریان بیشتری بگیریم فروش بیشتری داشته باشیم، همیشه خوشحال میشویم این شادکامی اصلی ماست.
اگر وقت تان را واقعا خوب مدیریت کنید برای روزهای تان برنامه ریزی کنید و روی مهم ترین وظایف تان کار کنید و بعد آن وظایف را تکمیل کنید، هربار در مغزتان آندروفین آزاد میشود و خوشحال تان می کند. به شما انرژی میدهد خوش سیماترتان میکند خلاقیت تان را بالا می برد. سیستم ایمنی تان را تقویت میکند. خیلی از کسانی که کارشان را واقعا دوست دارند شروع و انجام وظایف همیشه این شادی را در وجودشان تزریق می کند.
شاید بعضی ها بگویند این افراد موفق هستند ولی خوشحال نیستند خب ما تحقیق کرده ایم و واقعیت این است که افراد موفق ثروتمندان بسیار خوشحال و راضی اند. فقط کلاس مشکلاتشان بالاتر است. منظورم این است که مشکل شان این است که به کدام رستوران درجه یک بروند؟ فیله مینیون سفارش دهند با دم خرچنگ استرالیایی کی به پاریس بروندآیا در هتل جورج وی بمانند یا در هتل درجه یک دیگری اقامت کنند که هزینه اش برق از سر آدم می پراند؟ با فرست کلس پرواز کنند یا بیزینس نوع مشکلات این افراد متفاوت است ولی خیلی خوشحال اند. چون آزادی دارند. آزادی انتخاب دارند شاید بگویند می توانم این را به دست آورم آن را داشته باشم چون آزادی انتخاب کاملی دارم به قدر کافی پول دارم یس مجبور نیستم خودم را محروم کنم.
یک نکته ی دیگر به طور خاص درباره ی میلیونرهای خود ساخته وجود دارد. وقتی مردی در کسب و کار خودش با هر جای دیگر پول زیادی در می آورد مخارج خودش لباسش کفش هایش و چیزهایی از این قبیل در سطح قبل باقی میماند این هزینه ها کمی بیش تر می شوند و دیگر تغییر نمی کنند ولی مخارج همسر و فرزندانش به شکل چشم گیری بیش تر می شود. چرا؟ چون مردان از تامین خانواده شان شادمان می شوند. آنها به سطح مشخصی می رسند. یک جفت کفش کفایت می کند؛ چند تا پیراهن کافی ست مردان میتوانند همان لباس ها را بپوشد و فقط با تغییر پیراهن یا کراوات شیک کنند. زنان دوست دارند. پنجاه جفت کفش و یک کمد پر از لباس داشته باشند.
رابطه ی مستقیمی بین موفقیت و شادکامی وجود دارد، ولی آزادی عشق ورزیدن به کاری که میکنید به خوبی انجام دادنش و تایید شدن هم مهم اند و بعد نمره میگیرید. نمره یعنی پول بیشتری که به دست می آورید و بنابراین فقط میتوانید بگویید «پسر، کارمان خوب است. هفته ای عالی داشتیم این ماه را به خوبی سپری کردیم، سال خیلی خوبی داشتیم و موفق شدیم و موفقیت مردم را خوشحال می کند.
برای بهبود اقتصاد ایران، دولت باید نفت رو کنار بگذارد، تورم و دلار رو کند، تولید و گردشگری رو بیدار کنه، و با شفافیت و برنامه ریزی، اعتماد رو برگردونه. مردم هم باید از حمایت کنن، مطالبهگر باشن، و تو
اقتصاد ایران به این بحران رسیده است چون ترکیبی از عوامل خارجی (مثل تحریم) و اشتباهات داخلی (مثل تورم، سوءمدیریت و وابستگی به نفت) دست به دست هم دادن. کارایی مثل چاپ پول و چندنرخی انجام شد که نباید می
جهش قیمت اجاره خانه تو راهه و مستاجران آماده باشن. تا 16 فروردین 1404، اجاره خانه تهران در جنوب حدود 150 میلیون رهن کامل و در مرکز و غرب 200-250 میلیون، ولی با تورم 40% و فصل جابهجایی، احتمالاً تابست
برای اخذ اقامت فوری دبی، خرید خانه دبی یا خرید آپارتمان دبی تو این 5 محله بهترین گزینهاست: داونتاون دبی (لوکس و مرکزی)، دبی مارینا (ساحلی و پرانرژی)، پالم جمیرا (لاکچری و خاص)، جمیرا ویلج سیرکل (اقت
پیشبینی من اینه که تو روزهای باقیمانده فروردین 1404، قیمت طلا و سکه کم میشه. از 7,800,000 تومان و 94,915,000 تومان الان به 7,300,000 و 88,000,000 تا آخر ماه. دلیلش افت اونس جهانی، ثبات دلار و رکود است
میز مدل جلو مبلی، با مدلهای خاص مثل چوبی مستطیلی، شیشههای گرد یا ترکیبی مرمری، یک شیک برای خونههای مینیمال و امروزیه. برای مینیمال کردن خونهها، رنگ خنثی، مبل ساده و نور طبیعی رو فراموش نکنید. از خ
تلگرافخانه چابهار یه نمونه موفقه که نشون میده چطور میشه بناهای تاریخی رو احیا کرد و به زندگی برگردوند. این ساختمون با حفظ اصالت و کاربری جدیدش، هم توریست جذب کرده، هم به اقتصاد محلی کمک کرده. بناها
جاده مرق در استان اصفهان، در نزدیکی شهر اصفهان و شهر بهارستان واقع شده است. این منطقه به دلیل نزدیکی به این دو شهر، به یک منطقۀ مسکونی تبدیل شده و جمعیت زیادی را در خود جای داده است.
این منطقه با مشکل
محله مسکونی جاده قلعهشور در اصفهان، یکی از مناطق در حال توسعه و رو به رشد این شهر است. این محله که در حاشیه شهر اصفهان و در مسیر جادهای به همین نام واقع شده، به دلیل موقعیت جغرافیایی و دسترسی مناسب
جاده فیروزآباد در استان اصفهان، مسیری است که شهر فیروزآباد را به سایر نقاط استان متصل میکند. این جاده، بخشی از شبکه راههای ارتباطی استان اصفهان است و نقش مهمی در تسهیل رفتوآمد و حملونقل در این منط
به گزارش شیش دنگ، در حالی که اقتصاد ایران با چالشهای متعددی دست و پنجه نرم میکند، محمدحسین عادلی، دیپلمات شناخته شده و رئیس اسبق بانک مرکزی، با نگاهی واقعبینانه نسبت به آینده هشدار میدهد. او معتقد
دکوراسیون ایرانی همواره در حال تحول و تکامل بوده است. در حالی که برخی از عناصر نوستالژیک مانند ایابوفههای سنتی جای خود را به ترندهای مدرنتر میدهند، اصالت و هویت فرهنگی همچنان به عنوان یک اصل اساسی