فصل نهم: علم پول و شادکامی - بخش سوم

از نکته ای که گفتید به موضوع فراهم کردن امکانات برای فرزندان می رسیم امیدوارم همه ی کسانی که این کتاب را می خوانند. آن را به فرزندان شان بدهند تا این ایده ها را یاد بگیرند و کارشان را روی مسیر مالی درست شروع کنند.

ولی اگر کسی باشید که سخت کار کرده باشید و پول زیادی به دست  آورده باشید، مجبور بوده اید آن همه کار کنید و آزمایش ها و مصیبت های زیادی را متحمل شوید تا به جایی که هستید برسید و بعد فرزندانتان در تجملات نسبی بزرگ میشوند. «برایان» چه نظری درباره ی افراد موفق از نظر مالی داری که برای تربیت فرزندانشان استفاده کنند تا آنها هم با همان ارزشها و اخلاقیات خودشان بزرگ شوند؟

«برایان»

سوال خیلی خوبی ست پژوهشگران متوجه شده اند که فرزندان هرچه زودتر بتوانند به ارتباط بین تلاش و پاداش پی ببرند. به ویژه پاداش مالی احتمال بیش تری دارد که کارآفرین شوند. کاری که من با فرزندانم می کردم این بود که به آنها پول توجیبی می دادم ولی از آنها می خواستم برای گرفتن آن پول کاری انجام دهد نه این که پول مفتی بگیرند.

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

بعضی ها می گویند. بچه ها باید بی چون و چرا پول توجیبی بگیرند این بچه ها را نمی سازد. کاری که شما میکنید این است که بگویید موقتی فلان کار و بهمان کار را کردی اتاقت را تمیز کردی، زباله ها را بیرون بردی پول توجیبی ات را میگیری این کار باعث می شود آنها بین شروع و انجام وظایف و به دست آوردن پول ارتباط برقرار کنند.

ما در زمین گلف بسیار بزرگی در باشگاه بیرون شهری بسیار زیبایی زندگی میکنیم جلوی خانه ی ما شیبی وجود دارد که گلف بازها توپهای گلف شان را به بالای این شیب پرتاب میکنند. بچه های من می رفتند و این توپها را جمع میکردند از شیب پایین می آمدند و آنها را به گلف بازانی که می آمدند می فروختند چون خانه ی ما در پیج تندی قرار دارد گاهی گلف بازها سعی میکنند توپ را بالای این پیج حلقه کنند و توپشان به حیاط ما می افتد. بچه ها این توپ ها را جمع می کردند. پایین می رفتند و کنار میدان گلف مینشستند و دو توپ را به کسانی که از آن جا رد میشدند به یک دلار می فروختند.

بچه ها به این پولها نیازی نداشتند. با این همه در ده سالگی بین کار کردن برداشتن توپهای گلف پایین رفتن از شیب حرف زدن با مشتریان و فروش توپهای گلف ارتباط برقرار می کردند. گلف بازها

می آمدند و نگاهی به توپها می انداختند و دو توپ دلخواه شان را به قیمت یک دلار می خریدند. پسرانم با آنها چانه می زدند و با دلارها بر می گشتند.

هر کدام از فرزندانم وقی بزرگ میشدند شغل های پاره وقت هم داشتند. و آن را به طور خودانگیخته انجام می دادند ما همیشه آنها را به محل کارمان می بردیم آنها به دفتر ما می آمدند و کار کردن ما را می دیدند. من و به خصوص باربارا میدیدند مادر و پدرشان همیشه کار می کنند. این ارتباط بین استاندارد زندگی و حقیقت کار کردن مادر و پدر است.

ما درباره ی کار و کسب و کار و کارمندانمان با آنها حرف می زنیم آنها را در کار شرکت میدهیم انگار مدیر تمام وقت یا یکی از کارکنان با سهام داران هستند تا احساس کنند بخشی از این شرکت تجاری هستند.

همه ی این ها کارهایی هستند که میتوانید برای پرهیز از لوس شدن بچه ها انجام دهید و اجازه ندهید بدون بی بردن به ارتباط بین سخت کوشی و پاداش بزرگ شوند.

»دن«

«برایان فکر نمی کنی که کل مفهوم شاد کامی تا آن جا که به پول ربط دارد تا اندازه ای همراه با کمی اغراق با حتی خود شیفتگی است؟ حتی اگر در دوره هایی افراد به خاطر مسوولیت با استرس بیش تر خوشحالی کم تری داشته باشند آیا نباید این حقیقت را هم در نظر داشته باشند که ثروت میسازند و زندگی دیگران را بهبود می دهند و در چیزی بزرگ تر از زندگی خودشان نقش دارند؟

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله صاحبقرانیه تهران

«برایان»

بله مردم می گویند باید کاری را انجام دهی که مشتاقش هستی کاری را انجام بده که در دنیا تفاوت ایجاد کند و از این حرف ها

ما در حال حاضر نسل کاملی از افراد داریم که می خواهند در فعالیت های غیر انتفاعی کار کنند چون از فروش میترسند. چون فروش شامل شکست میشود و بدتر از همه باعث طرد شدگی می شود. مردم وارد کسب و کارهای اینترنتی میشوند چون وقتی پیام اینترنتی انبوه ارسال میکنند کسی آنها را رد نمی کند.

بنابراین تعداد بسیار زیادی از افراد شغل شان را بر مبنای ساختار روان شناختی انتخاب میکنند یکی از ویژگیهای افراد سالم این است که شکست و تایید نشدن را میپذیرند و دوباره قد راست می کنند. آنها ویژگی انعطاف پذیری دارند در نتیجه حاضرند همه جور کاری را امتحان کنند.

در مورد شادکامی و رضایت و... همان طور که قبلا گفتم، افراد موفق کاری را که دوست دارند انجام میدهند و همیشه برای بهتر و بهتر شدن در آن کار تلاش میکنند. انجام کاری که دوست دارید و بهتر شدن در آن یکی از بزرگ ترین منابع شاد کامی ست توانایی تامین زندگی خودتان و خانواده تان و داشتن استقلال مالی خیلی مهم است.

نکته ی پایانی در خصوص موفقیت و شادکامی شما حتما خیلی سریع تر از سایر افراد خانواده تان رشد میکنید. همسر من از خانواده ی فقیری باده فرزند است. آنها هرگز هیچ پولی نداشتند و امروز همسر من در خانه ی بزرگی زندگی میکند و زندگی شگفت انگیری دارد. بعضی از برادرها و خواهرهایش خیلی نسبت به او کینه ورزیده اند، تمسخرش کرده اند از او انتقاد کرده اند و تحقیرش کرده اند چون او بسیار موفق بوده است؛ به همه ی آنها، بعضی از آنها.

ممکن است این اتفاق در مورد شما هم بیفتد. متوجه می شوید همان طور که رشد میکنید و خودتان را پرورش میدهید و موفق تر می شوید، وجه مشترکتان با دیگران کمتر و کمتر میشود؛ هم مدرسه ای های تان کسانی که در آغاز حرفه تان با آنها معاشرت میکردید. آنها هنوز تلویزیون تماشا میکنند و اوقات خوبی دارند و تنشهای شان را تسکین می دهند ولی اینها دیگر در حوزه ی جهان بینی شما نمی گنجند. حتی گاهی نقاط مشترک تان با همسرتان کم تر و کم تر می شود.

جهان بینی شما این است که دوست دارید سازنده باشید. دوست دارید. چیزی خلق کنید دوست دارید نتیجه بگیرید چون این چیزها خوشحال تان می کنند و همه جور فرصت و امکان را پیش روی شما باز می کنند

دن

«برایان» برای جمع بندی از هم سویی پول و شادکامی برای کسانی که در علم پول به استادی رسیده اند چه نتایجی می توان گرفت؟

«برایان»

مهم ترین نکته ای که من آموزش میدهم و خودم در کل عمرم تمرینش کرده ام این است که تصور کنید در طول زندگی تان در چهار حوزه یک چوب جادویی دارید که نکانش میدهید و زندگیتان را از هر نظر عالی می کنید. آینده ای که در رویاها می بینید چه شکلی خواهد بود. چه تفاوتی با امروز خواهد داشت و اولین گام برای رسیدن به آن چیست؟

حوزه ی اول به درآمد کسب و کار و حرفه ی شما مربوط است. اگر همان پول دلخواهتان را به دست می آورید کاری را میکنید که دوست دارید. با کسانی کار میکنید که از کار کردن با آنها لذت می برید، محصولی را می فروشید که معتقدید مشتریانتان می پسندند؛ اگر زندگی تان در این حوزه ها عالی باشد چه شکلی خواهد بود و چه تفاوتی با امروز خواهد داشت؟ اولین گام برای حرکت از جایی که امروز هستید، به سمت آن اینده ی بی عیب و نقص چیست؟

حوزه ی دوم به خانواده و روابط تان مربوط است. اگر روابط خانواده سبک زندگی خانه تعطیلات و همه چیزتان زیبا و کامل بود چه تفاوتی با امروز داشت؟

سوم به سلامتی تان دقت کنید اگر سلامتی کامل داشته باشید، اگر کاملا سالم، متناسب خوش تراش لاغر و بهترین ظاهر ممکن را داشتید. چه تفاوتی با امروز داشتید و اولین گام برای رسیدن به آن هدف چه بود؟

 مشاهده کتاب‌‌های دیگر حوزه موفقیت

و بالاخره، وضعیت مالی تان که همان آزادی مالی ست. آیا دقیقا می توانید تعیین کنید که هر ماه چه مبلغی پول از سرمایه گذاری های تان نیاز دارید که بتوانید بازنشسته شوید و دیگر هیچ وقت مجبور به کار کردن یا دوباره نگران پول نباشید؟ چه مبلغی خواهد بود؟ رقمش چقدر است؟ این رقم را به عنوان یک هدف تعیین کنید و برای زمانی که می خواهید آن  را داشته باشید برنامه ریزی کنید. بعد به زمان حال بازگردید و بپرسید. اولین کاری که باید برای شروع اندوختن آن رقم جادویی انجام دهم تا دیگر مجبور نباشم کار کنم چیست؟

این جا به کشف جالبی اشاره میکنم کسانی که این کار را می کنند. به این که دوباره کار نکنند. فکر نمیکنند چون می خواهند در کل عمرشان به کار کردن ادامه دهد. فقط میخواهند انتخاب داشته باشند. می خواهند بتوانند کارنکردن را انتخاب کنند. پس رقم مورد نظرتان را انتخاب کنید.

آیا می دانید هشتاد تا نود درصد از آمریکایی ها نمی دانند این رقم چیست؟ بینشینید و مجموع مخارج ماهانه تان را تحلیل کنید، هم مخارج ثابت هم هزینه های متغیر اتفاقاتی که می افتند. قبض ها را بررسی کنید. پرداختی ها را نگاه کنید. اگر درآمدی نداشته باشید، هزینه ی زندگی تان چقدر خواهد بود؟ این همان رقم جادویی است. هزینه ی زندگیتان برای هر ماه و هر سال چقدر خواهد بود؟

بعد، رقم سالانه را ضرب در بیست کنید پس اگر ماهی پنج هزار دلار هزینه دارید میشود سالی شصت هزار دلار این رقم یک میلیون و دویست هزار دلار است. شما با این مبلغ میتواند مدت بیست سال با ماهی پنج هزار دلار زندگی کنید و در ادامه ی زندگی هیچ وقت پولتان نه نکشد. اگر به پول بیشتری نیاز دارید آن را محاسبه کنید. این رقم را بررسی کنید و بنویسید و از همین امروز برای رسیدن به آن رقم تلاش کنید.

همین شفافیت داشتن درباره ی شکل زندگی بی عیب و نقصی که در ذهن دارید، در این چهار حوزه و برداشتن نخستین گام و شروع به پیشروی به سوی این هدف شما را همیشه خوشحال خواهد کرد

مشاهده جزئیات وخرید کتاب علم پول درآوردن

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب