کتاب جذاب و پربار "علم پول درآوردن" اثر استاد برایان تریسی که توسط شاگرد مستقیم ایشان جناب دکتر مهدی نشاط به فارسی درآمده است، یکی از پربار ترین کتاب های حوزه موفقیت می باشد.
علم ثروت سازی
قبل تر در بخش «افسانه هایی در مورد پول بحث کردیم که چطور اکثر ثروتمندان روی تروت سازی تمرکز می کنند نه اکتاب پول این دو تفاوت مهمی دارند چون در برخورد با پول به عنوان یک رشته ی علمی ما طبيعتا قرص مان بر این است که پول چیزی است که باید کسب شود ولی در واقعیت وسیله ای برای تبادل ارزش با یکی از محصولات فرعی فعالیت های سازنده است. در این فصل برایان» این تفاوت را تشریح می کند. او توضیح میدهد که چطور کارآفرینان، مخترعان نویسندگان و بقیه ی متخصصان خلاق به وسیله ی خلاقیت و نوآوری بالاترین دستمزدهای کره ی زمین را دریافت می کنند.
در این جلسه به سطح بالاتری از علم پول می پردازیم. می توانیم به آن سطح فارغ التحصیلی بگوییم در جلسه های قبلی به ایده هایی پرداختیم که اگر به کار گرفته شوند باعث امنیت مالی و زندگی آزاد از نظر مالی می شوند. ولی اگر کسی ارزوی ثروت زیاد دارد که به گفته ی مطبوعات همان یک درصد صدر جدول هستند پس باید فکرتان بزرگ تر باشدو به افزودن ارزش با خلق ارزش جدید فکر کنید درباره ی تفاوت بین ذهنیت رقابت جو و ذهنیت خلاق صحبت کنید در مورد اول شما برای رسیدن به موفقیت با دیگران رقابت میکنید، ولی در مورد دوم ارزش افزایی میکنید و کلا مقوله ی جدیدی را خلق می کنید. در ضمن توضیح دهید چرا ذهنیت خلاق بازده بسیار بهتری دارد و در نهایت بسیار مطمئن تر است.
«برایان»
هر دو ذهنیت رقابت جو و خلاق بسیار مهم هستند. همان طور که قبلا گفتم ما در جهان بسیار خلاقی زندگی میکنیم که همه می خواهند. بهترین استانداردهای زندگی را داشته باشند این موضوع همه چیز را درباره ی اتفاقاتی توضیح میدهد که در خصوص ایالات متحده و کانادا و از سوی دیگر چین تایوان ویتنام و اندونزی می افتد کشورهایی که نسبت به ما محصولات بسیار ارزان تری تولید میکنند دلیلش این است که این کشورها به نفع مشتریان آمریکایی کار میکنند که می خواهند. بیش ترین چیز را با کمترین هزینه بخرند.
ای بی ام قبلا غول جهان در زمینه ی کامپیوترهای شخصی بود. هدفشان این بود که پنجاه درصد از بازار را ظرف پنج سال به دست آورند؛ ظرف دو سال به این هدف رسیدند امروز آی بی ام صد درصد از کسب و کار کامپیوترش را به لنوو در چین فروخته است و چین همه ی کامپیوترهای شخصی آی بی ام علاوه بر کامپیوترهای شخصی نیمی دیگری از دنیا را تولید میکند چون میتوانند کامپیوترهای شخصی با کیفیت را به قیمت خیلی کم تر از ما تولید کنند رقابت رقابت، رقابت هرگز نمی شود.
بعضی از افراد در بین یک درصد با یک صدم درصد یا یک هزارم درصد برتر قرار میگیرند ولی احتمالات غیر عادی اند (نودونه به یک) بنابراین لازم است چند عامل بهطور هم زمان کنار هم قرار گیرند. اکثر افراد به کندی ثروتمند میشوند و کار ثروتمند شدن را با یک محصول شروع می کنند. من سالها این موضوع را مطالعه کرده ام. شما کارتان را با یک محصول شروع میکنید و آن محصول را به موفقیت می رسانید. در این زمینه باید مجموعه هایی از مراحل را پشت سر بگذارید.
فرض کنید می خواهید کسب و کاری را شروع کنید و میخواهید از نظر مالی موفق باشید و در نهایت ثروتمند و بازنشسته شوید این خیلی خوب و سالم و کاملا قابل دستیابی است. اولین کاری که باید کنید این است که بپرسید با چه محصولی کار کنم؟ محصول تان را از نظر ارائه ی ارزش تعریف کنید. ارائه ی ارزش یعنی این محصول چه تفاوتی در زندگی مشتریانم ایجاد می کند؟
به گفته ی «حیم کالینز» در کتاب از خوب به عالی دو عامل مهم برای موفقیت کسب وکار وجود دارد. اول باید محصول یا خدمات با اهمیتی داشته باشید. این محصول باید تفاوت ایجاد کند معنا داشته باشد، چیزی باشد که مردم میخواهند به آن نیاز دارند و برایشان مهم است. اگر محصول تان اهمیت نداشته باشد تنها راه فروشش تبلیغات هوشمندانه و قیمت های پایین تر است ولی اگر محصولی داشته باشید که واقعا برای مردم مهم باشد میتوانید قیمت بالاتری برایش تعیین کنید و مردم پول بیشتری برایش پرداخت خواهند کرد.
عامل دوم این است که محصول باید متفاوت و برتر باشد. باید کاملا مشخص باشد که مردم ترجیح میدهند این محصول را بین محصولات مشابه موجود انتخاب کنند نمونه ی کامل این موضوع آی فون ایل است. وقتی آی فون ایل به بازار آمد رهبران بازار بلک بری با چهل و نه درصد از سهم بازار کسب و کار جهان و نوکیا با چهل و نه درصد از بازار تلفن همراه بودند. هر دو آی فون را اسباب بازی میدانستند و قبولش نداشتند.
ولی ایل متوجه شد اگر بتواند همه ی کارهای متفاوتی را که مردم می خواهند انجام دهند مثل ارسال عکس و پیام دانلود پیام ها، پرداخت صورتحساب رستورانها استفاده از نرم افزارها و.... را علاوه بر عکس گرفتن و ضبط موسیقی در یک جا جمع کند میتواند کاری کند که قبلا هیچ کس انجام نداده است. غول های صنعت بلک بری و نوکیا ایل را اسباب بازی تلقی میکردند و میگفتند فقط به درد نوجوان ها می خورد و هیچ کس واقعا آن را نمی خواهد؛ گوشی قدیمی و خوب و محکم همیشه بازار دارد. پنج سال بعد هر دو ورشکسته شدند
از مخاطبانم این سوال را می پرسم بیایید درباره ی چیزی که اهمیت دارد صحبت کنیم تا به حال پیش آمده که سوار ماشین شده باشید. چند بلوک دور شده باشید و تا نیمه ی راه محل کارتان رسیده باشید و متوجه شده باشید که تلفن همراهتان را در خانه گذاشته اید؟» از هزار نفر می پرسم و سرشان را به نشان تایید تکان میدهند. می پرسم، «چه کار کرده اید؟ همه میگویند دور رده ام و برگشته ام این چیزی است که اهمیت دارد. این چیزی است که آن قدر مهم است که اگر متوجه شوید همراه تان نیست بر می گردید تا آن را باید محصولی داشته باشید که اهمیت داشته باشد؛ که در زندگی مردم تفاوت ایجاد کند. در بحث ارائه ی ارزش همیشه این سوال پرسیده می شود که محصول شما چه کاری انجام میدهد که مردم حاضر باشند آن را بخرند تا آن کار را برای شان انجام دهد؟ محصول شما کدام مشکل بسیار ضروری را حل میکند که مردم حاضر باشند برای آن به شما پول بپردازند؟ محصول شما چه مزیتی دارد که برای مردم بسیار مهم باشد. تا برای داشتن آن از خود گذشتگی کنند؟ محصول شما برای رسیدن به چه اهدافی به مردم کمک میکند؟ چه رنجی را کم می کند؟ تعداد محصولات و خدمات به درد نخور حیرت انگیز است. آنها به این پرسش ها پاسخ نمی دهند و در نتیجه همیشه با شکست روبه رو می شوند.
بعد از رسیدن به ایده ی محصول دومین کاری که باید انجام دهید آزمایش کردنش است. امروز میدانیم که آزمون مشتری بهترین آزمایش است. از خودتان بپرسید فرد ایده آل برای ایده ی محصول من کیست؟ چه کسی قبل از همه و با بالاترین قیمت آن را میخرد؟ بعد نزد یک یا چند نفر از این مشتریان بروید و شخصا با آنها صحبت کنید. این انقلابی ست که امروز در بازار در حال شکل گیری ست.
در روزگار گذشته شرکت ها محصول جدیدی را برهم می کردند و آنها را همچون چیزی غافل گیر کننده اعلام می کردند مثل شروع پخش یک فیلم جدید برای اولین بار روی پرده ی سینما امروز تعداد هر چه بیش تری از شرکتها پیش مشتری احتمالی میروند و می گویند، «من فکر میکنم این محصول برای شما عالی باشد چون به بهبود کیفیت زندگی یا کارتان کمک میکند. نظر شما چیست؟» مشتریان تان بازخورد میدهند و می گویند این را میپسندم ولی از آن یکی خوشم نمی آید. اگر از این بیشتر بدهید با از آن یکی کم تر عرضه کنید.... بعد، بر می گردید و محصول را اصلاح میکنید.
این کار شباهت زیادی به اجرای دستورهای آشپزی جدید دارد. از خانواده تان میخواهید که این دستور غذا را بچشند و از آنها می پرسید. نظرت درباره ی این چیست؟
خیلی شور است با زیادی داغ است با چقدر شیرین است و از این قبیل حرف ها.
بر می گردید و آن قدر آن دستور غذا را دستکاری میکنید تا همه بگویند. واقعا عالی ست. حالا میدانید که به محصول مورد نظر رسیده اید.
این اتفاقی ست که در بازاریابی امروز می افتد ما به آن می گوییم هم آفرینی با مشتری وقتی با ایده ی محصولی مواجه می شوید و می پرسید این محصول چطور میتواند زندگی یا کار مشتری تان را بهبود ببخشد پیش مشتریان احتمالی می روید و دست در دست آنها کار میکنید تا وقتی مشتری کاملا موافقت میکند «بله، این محصول عالی ست و من الان به تو پول میدهم که بعد از این که کاملش کردی بتوانم آن را بگیرم تنها موضوع مهم معاملات مالی و اقدامات شخصی است. که برای شما پول به همراه دارند. فقط این نیست که مشتریان بگویند. این محصول خوبی است بلکه در واقع آنها به شما پول می دهند که نفر اول صف باشند.
به عرضه ی محصولات اپل فکر کنید مردم از سه روز قبل در خیابان ها صف می کشند و همان جا میخوابند. دیگران برای آنها غذا می آورند و جای شان را نگه میدارند تا بتوانند به دستشویی بروند. من با تاجران حرف می زنم و می پرسم وقتی محصول جدیدی ارائه می کنید، چند نفر این کارها را برای محصول نان میکنند؟ و آنها فقط می خندند و می گویند، «هیچ، صفر نفر»
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک