کتاب جذاب و پربار "علم پول درآوردن" اثر استاد برایان تریسی که توسط شاگرد مستقیم ایشان جناب دکتر مهدی نشاط به فارسی درآمده است، یکی از پربار ترین کتاب های حوزه موفقیت می باشد.
“دن:” سوءتفاهم بزرگی درباره ی دلیل پرداخت مبالغ معین به حرفه های مختلف وجود دارد، حتی وقتی به ظاهر بعضی از این حرفه ها برای جامعه ی ما اهمیت زیادی دارند. مثلا مددکاران اجتماعی، کارکنان خانه ی سالمندان و معلم ها معمولا در مقایسه با بانکداران، وکلا و لابی گران حقوق کمی می گیرند. چرا این افراد، که جامعه ی ما بسیار تحسینشان می کند، کمتر از کسانی حقوق می گیرند که کمتر مورد تحسین جامعه هستند؟
یکی از قوانین عالی اقتصادی در رابطه با کار، موضوع عرضه و تقاضاست. اگر چیزی عرضه ی کم و تقاضای بالایی داشته باشد، قیمت را افزایش می دهد و برعکس. “ارل نایتینگل” سال ها پیش این موضوع را به طور خلاصه بیان کرده است. به اعتقاد او، حقوقی که به شما پرداخت می شود با کاری که انجام می دهید، کیفیت انجامش و سهولت یا سختی جایگزین کردن شما نسبت مستقیمی دارد. اگر ستاره ی ورزشی باشید، می توانید برای قراردادهای صدمیلیون دلاری مذاکره کنید، چون کسی مثل شما نمی تواند حرفش را به کرسی بنشاند و قراردادهای مهم ببندد. آنها صدمیلیون دلار به شما پرداخت می کنند، چون شما می توانید گل بزنید، شما می توانید توپ را درون سبد بیندازید. “مایکل جردن” بسکتبالیست را ببینید. او مردی یک میلیارد دلاری است.
اگر به حرفه های دیگر نگاه کنید، با این که مشاغل پرفایده ای در جامعه هستند، ولی افراد به آسانی جایگزین می شوند؛ چون صدها هزار حتی میلیون ها نفر دیگر هستند که می توانند این کارها را انجام دهند. کسانی که این کارها را انجام می دهند، به مهارت بالا یا زحمت فکری زیادی نیاز ندارند. این مشاغل بی زحمت و بی دردسرند و فاجعه ی بزرگ کار بی دردسر این است که فقط می توانید در یک جهت انجامش دهید.
مردم مشاغل کوچکی را بر عهده می گیرند که به هیچ مهارتی نیاز ندارد. همین اواخر زنی را دیدم که اعتراض کنان، تقاضای ساعتی پانزده دلار داشت. او سی و چهار ساله است و هفت فرزند دارد. با درآمد ساعتی هشت دلار در رستوران فست فود کار می کند و تقاضای دستمزد ساعتی پانزده دلار دارد. خب، او سی و چهار ساله است و هرگز هیچ تلاشی برای بالابردن سطح مهارت هایش نکرده است تا ارزش پول بیشتری داشته باشد، ولی می خواهد که دیگران یکجوری این پول را به او بدهند و کسی تمایلی به پرداخت این پول ندارد، چون ارزش کارش خیلی کم است.
اگر ارزش کار شما بالا باشد، کارفرمای دیگری حاضر است بلافاصله پول بیشتری به شما پرداخت کند. در حقیقت، شیوه ی استخدام کارکنان خوب این طور است که آنها افراد ماهر را در سایر شرکتها پیدا می کنند و به آنها پیشنهاد می کنند که اگر بروند و برای آنها کار کنند، حقوق بالاتری دریافت خواهند کرد. هشتاد و پنج درصد از مشاغل به این شکل مبادله می شوند. شرکت ها پول بیشتری به شما پرداخت می کنند که بیایید و برایشان کار کنید. سریعترین راه دریافت اضافه حقوق این است که کارتان را به قدری خوب انجام دهید که کارفرمای شما حقوقی را به شما پرداخت کند که مطمئن شود شما جای دیگری نمی روید که کارفرمای دیگری پول بیشتری به شما پرداخت کند. این طرز کارکرد قانون عرضه و تقاضاست.
به این مثال توجه کنید. سیتی بانک در دوره ی بحران اقتصادی، کمک مالی دولتی دریافت کرد. دولت متوجه شد این بانک سالی صد میلیون دلار به یک تاجر کالا پرداخت می کند. مسئولان بانک به کمیته ی کنگره فراخوانده شدند و از آنها پرسیدند، “چطور جرات می کنید پولی را از دولت قبول کنید، وقتی سالی صد میلیون دلار فقط به یک نفر پرداخت میکنید؟.” آنها پاسخ دادند، “این مرد با پورسانت مستقیم کار می کند و سالی چهارمیلیارد دلار سود برای سیتی بانک می آورد، چون برجسته ترین تاجر کالای جهان است. او احساس می کند چه وقت قیمت کالا در جهت خاصی تکان می خورد و سالی چهار میلیارد دلار برای بانک ما کسب می کند و ما به همین دلیل، کمیسیون کمی به او پرداخت میکنیم. ما صد میلیون دلار به او می پردازیم که حدود یک چهارصدم از مبلغی است که او برای ما خلق می کند. این معامله ی خوبی است. اگر به او بگوییم به نظر ما، پول خیلی زیادی به شما پرداخت می کنیم، رقبای ما فورا او را از چنگ ما درمی آورند و همین مقدار پول یا بیشتر از آن را به او پرداخت می کنند.”
این کسی است که جایگزین کردنش غیرممکن است. این کسی است که کل عمرش را صرف یادگیری مهارت تجارت کالا کرده است. به علاوه، او احتمالا حساسیت فوق العاده خاصی دارد؛ یعنی نوعی حس شهودی که کسی آن را ندارد. همه ی این موارد را کنار هم بگذارید، درست همانطور که ستاره ی ورزشی پدید می آید. باید کاری کنید که ارزش بالاتری داشته باشید و آن کار را بهتر از هرکس دیگری انجام دهید. باید به شهرت برسید.
من بیست و دو کارمند در شرکتم دارم و همیشه برای افزایش حقوقشان پیش دستی می کنم و به آن میگویم افزایش پیش دستانه. افزایش پیش دستانه یعنی کسی لازم نیست پیش من بیاید و بگوید، “آیا من می توانم پول بیشتری دریافت کنم؟ یکسال دیگر این جا کار کرده ام و تجربه ی بیشتری به دست آورده ام. آیا مستحق اضافه حقوق هستم؟.” نه، وقتی ارزش افراد بالا می رود، اضافه پرداخت خواهند داشت. مجبور نیستند یکسال صبر کنند. اگر معلوم شود کارشان را به خوبی انجام می دهند و درآمد بالایی خلق می کنند، ما حتما پول بیشتری به آنها می پردازیم، نه فقط به این دلیل که حقشان است، بلکه به این دلیل که آن پول را به دست آورده اند. این فقط درصدی از ارزش بیشتری است که آن ها برای ما می آورند. ما نمی خواهیم آنها به جای دیگری بروند.
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک