تحلیل و بررسی تیپهای رئیس مآب || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

صنف مشاورین املاک علی رغم برخورداری از ظرفیتها و امکانات فراوان و خدمات دهی ده ها ساله متأسفانه هنوز در جامعه به عنوان یک صنف علمی و مؤثر جا نیفتاده است و دلیل این ادعا برخورداری از اعتبار ۴ درصدی این صنف است.

علی رغم این که از سال ۱۳۱۷ صاحب قانون و از سال ۱۳۱۹ صاحب آیین نامه اجرایی و بعد مشمول قانون نظام صنفی از سال ۱۳۵۲ و نیز از سال ۱۳۸۴ اداره ثبت برای آن شیوه نامه جدیدی را بر اساس قوانین و آیین نامه های قبلی آن هم بسیار عجولانه و ناقص طراحی و ابلاغ نمود ولی این قوانین در صنف مشاورین املاک مؤثر واقع نشد حضور افراد فاقد دانش صنفی در اتحادیه ها و اعضاء فاقد آموزشهای علمی و کاربردی و حضور مدیرانی از رده های مختلف نظامیان بازنشسته ارتش از تیمسار تا سرهنگ نه تنها تأثیر مثبتی بر این صنف نگذاشته اند، بلکه مشکلاتی هم فراهم ساخته اند و از آن جا که با حقوق صنفی هیچ نوع آشنایی ندارند عموماً دو سوم زمانشان در

آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

جلسات بیهوده و بی ارزش تلف میشود و مابقی اوقات نیز دست آوردی قابل قبول با توجه به صرف زمان زیاد انرژی فراوان و سرمایه بالا به لحاظ مادی و پولی هم ندارد تبدیل محیط کار به محیط پرورش گلادیاتوری یکی از دست آوردهای آنان است. دلیل این امر را باید در این بخش با توجه به نوع ریاست حاکم بر آن جستجو کرد. در اینجا ۱۳ تیپ رئیس مآب مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد که سالهای سال ضمن همکاریهای رنج آور و بی ثمر و توام با مطالعه و تحقیق بر دیدگاه ها و عملکردهای آنان این تیپ شخصیت ها و رئیس مابها شناسایی و مورد تحلیل قرار گرفته است.

تیپ رئیس مآب چوب به دست

با ریاست چوب به دست دست و دل کمتر به کار میرود و بیشتر کارها عقب می افتد و نتیجه کمتری حاصل میشود ارزشیابی برای رئیس چوب به دست به مثابه چوب دیگری است برای ترساندن نیروها با انتقادهای سرکوبگرانه و بی رحمانه و در قالب بهانه جویی های بی امان به نحوی که رمق و توان را از کارکنان سلب مینماید. برای چنین رئیسی فقط ریاست کردن مهم است نه حصول به اهداف و نتایج رؤسای زورگو وقتی که رأی و اراده اداری و ریاست شان با مانع برخورد میکند سخت بر آشفته میشوند. این قبیل رؤسا به هر شیوه ای که زیر دستان خود را ارزشیابی کرده باشند در قبولاندن نتایج ارزشیابی به آنها از هیچ شیوه دیگری جز زورگویی استفاده نمیکنند و به زیردستان خود چنین می گویند: مواظب باشید نتیجه ارزیابی کار و رفتار و گفتار شما از این بدتر نشود.

تیپ رئیس مآب طلبکار

این گروه از رؤسا از آنجا که اعتقاد دارند زیردستان صرفاً به علت انجام دادن وظایف محوله استحقاق تشویق را ندارند؛ لذا بر این باورند که برای انجام دادن کار در حد شرح وظایف و یا وظایف شغلی توسط کارکنان نیازی به تشویق ندارد از این که فرصت شغلی را فراهم میسازد منتی است بر سر کارکنان نه به عنوان یک وظیفه انسانی او امکانات فراهم شده خود را میبیند ولی تلاشها خلاقیت ها و زحمات نفس گیر برخی از کارکنان را هرگز نمیبیند چنین رؤسایی اگر ملک خود را در آژانس خود بفروشد، به مشاوری که عامل و مشاور آن بوده است پورسانتی را نمی پردازد چون این عمل را وظیفه مشاور و کارمندش می داند

تحلیل سه نظریه مطرح در مدیریت || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

تیپ رئیس مآب قلدر

رئیس قلدر، فکر میکند که تنها علت پیشرفت امور آن است که روش ریاست وی، تهدیدآمیز و مرعوب کننده است؛ لذا از هر ابزاری در کار ریاست خود به عنوان تهدید استفاده می کند، حتی از تهدید لفظی پیوسته تهدید به جابه جایی در سمت پست تر تهدید به کسر حقوق تهدید به استخدام نیروهای جدید و رقیب و یا تهدید به اخراج رئیس قلدر فضای سازمان را فضایی رقابت کارکنان هم تیپ خودش با کارکنان متفکر و منطقی و فعال بدل میسازد. در چنین سازمانی شرح وظایف شغلی روشن و متناسب به چشم نمی خورد بلکه بر اساس نظریات رئیس همه چیز باید پیش برود

تیپ رئیس مآب گربه کش

این گروه از رؤسا معتقدند وجه المصالحه قرار دادن دیگر کارکنان مانع خطاکاری زیردستان میشود. در شیوه ریاست چنین افرادی لااقل یک نفر را میتوان پیدا کرد که به حق یا ناحق پایین ترین راندمان کاری و درآمدی ممکن را در طی فعالیت خود داشته و در واقع وجه المصالحه قرار گرفته تا دیگران حساب کار خود را بکنند در چنین ریاستی تنبیه برای همه و تشویق یا هرگز وجود ندارد و اگر تشویقی وجود داشته باشد فقط برای یک نفر میباشد اولین اشتباه هر کارمند و مشاوری تنبیه شدیدی را به همراه دارد تا دیگران حساب کار دستشان آید و یا این که اشتباه دیگران به پای اشتباهات ناکرده دیگران نوشته میشود چون اعتقاد دارند دیگران هم به زودی چنین اشتباهی را مرتکب خواهند شد. نتیجه چنین ریاستی غیر از تخریب بی اعتمادی و سردرگمی کارکنان حاصلی دیگر نخواهد داشت. این تیپ از رؤسا معمولاً به ندرت نظر صریح و کتبی خود را به کارکنان ابلاغ مینمایند و معتقدند همه چیز باید طبق مقرراتی که او میخواهد صورت پذیرد ولی به دلیل عدم وجود مصداق های عملی اجرای مقررات نانوشته و ناگفته وی اهمال و قصور در شیوه کار زیردستان بر روی قضاوت رئیس تأثیر می گذارد و بدین وسیله مشکلات و مصائب خاصی به طور مداوم در سازمان بروز می نماید.

تیپ رئیس مآب فکرکش

تنهاترین و درمانده ترین افراد سازمانی که رئیس آن فکرکش است کسانی هستند که افکار جدید و نوینی دارند کارکنانی که دارای خلاقیت و ابتکار هستند و مسایل را طوری دیگر می بینند، چنین افرادی در این نوع ریاست مضمحل میشوند عموماً رؤسای بی سواد و بی کفایت چنین کارکنانی را دشمن و رقیب خود می پندارند. طوری رفتار میکنند که انگار تنها اوست که میتواند از پس مسائل و مشکلات این صنف برآید و نه دیگران قد بلند کلام چاپلوسانه ارتباطات بی حد و حصر، تنومند بودن، بی حیایی