در این کتاب دکتر مهدی نشاط الهام بخشی به خود و دیگران برای کسب بهترین ها را از بیان استاد خویش آقای "برایان تریسی" به زبان فارسی ترجمه نموده است.
برایان سرمایه گذار ریسک پذیر شباهت زیادی به یک بانکدار دارد. کار بانکدار اعطای وام های خوب است. منظور از وام خوب و امی ست که بازپرداختش به صورت یکنواخت و با قابلیت اعتماد بسیار بالایی خواهد بود. تخصص بانکدار با تعداد وام های خوبی که پرداخت می کند. مشخص می شود. علاوه بر این تعداد وام های بدی که پرداخت کرده اند هم این موضوع را مشخص میکند. پس هر وقت با کسی حرف می زنید و از او می خواهید پولش را به شما بدهد اولین نگرانی اش بازپرداخت آن پول است. آنها محدودیتی در جاهایی که میتوانند پول قرض بدهند. ندارند و در این زمینه مشکلی نیست.
تبلیغاتی را در تلویزیون میبینید که در آن یک زن به دفتر کار یک بانکدار می رود. رتبه ی اعتباری بسیار بالایی دارد؛ یک پایش را روی صندلی می گذارد و میگوید «رتبه ی اعتباری لازم را به دست آورده ام می توانید کارتان را از این بهتر انجام دهید؟ جوری رفتار میکند که انگار به خاطر رتبه ی اعتباری اش ارباب آن فرد است و بانکدار هم جوری رفتار می کند که انگار غلام حلقه به گوشش است و به او وام خواهد داد. خب هر کس این تبلیغات را کنار هم بگذارد به دام جهل مردم نسبت به جماعت بانکدار می افتد. واقعیت ماجرا این است که اطمینان بخش ترین حرفی که یک بانکدار میتواند به زبان بیاورد «نه» است؛ اطمینان بخش ترین حرف یک سرمایه گذار ریسک پذیر هم «نه» است؛ چون هیچ خطری کارشان را تهدید نمی کند.
ولی اگر وامی پرداخت کنند که بازپرداخت نشود یا حتی با تاخیر بازپرداخت شود شغلشان به خطر می افتد چون به این حور وام ها وام های سررسید گذشته میگویند. هر بانک چند مدیر دارد که در سطوح مدیریتی مختلف فعالیت میکنند و عملکردشان با تعداد وام های در حال پرداختی که با آن موافقت کرده اند و وامهای سررسید گذشته ای که در ترازنامه شان ثبت شده است. مشخص میشود بانکداری که تعداد وام های سررسید گذشته ی زیادی اعطا کرده باشد یا وام های سررسید گذشته ی کلانی داده باشد با خطر بزرگی روبه روست. همان طور که می دانیم موارد زیادی وجود دارد که در آن کارمندان بانک سعی کرده اند. کنترل کار را از دست روسای بانک خارج کنند و بانک شان را ورشکسته کرده اند. وام هایی اعطا کرده اند که با الزامات مالی بانک همخوانی نداشته است ولی گمان کرده اند امتیاز بزرگی برای بانک شان خواهد بود. بعد مجبور شده اند وامهای بیشتر و بیش تری بپردازند و این موضوع را هرچه بیش تر مخفی کنند تا این که بالاخره موسسات مالی شان با میلیاردها دلار بدهی به زانو درآمده اند کل بانکها را به خاک سیاه نشانده اند و یک رسوایی بین المللی به وجود آورده اند. اینها و حشتناک ترین داستانهایی هستند که در صنعت بانکداری وجود دارد اصل قضیه این است که بانکدارها می خواهد وامهای اطمینان بخش پرداخت کنند وظیفه ی شما این است که قانع شان کنید این وام اطمینان بخش است. اگر این پول را به من وام بدهید خیالتان راحت باشد. این وام هوشمندانه ای است و ضمانت کامل میدهم که آن را پرداخت خواهم کرد.
زمانی را که به شهر سن دیه گو آمدم کاملا به یاد دارم اولین حساب بانکی ام را افتتاح کردم یک حساب شرکتی بود و میخواستم وام بگیرم. خب نمی دانستم چه خبر است. پنج سال از فعالیت کسب و کارم می گذشت؛ ولی خب در کانادا فعال بود. هارت و پورتم فروکش کرد. دارایی داشتم جریان نقدی داشتم پول کافی برای اجاره ی دفتر کار و خرید و اجاره ی مبلمان در حسابم بود. خانه پول ماشین حساب بانکی هم حالا جوری با من رفتار میکردند که انگار یک پاپاسی هم ندارم و تازه از آن سر خیابان آمده ام و پول می خواهم.
بعدها با کارمندان بانک حسابی دوست شدم فهمیدم که به ازای هر یک دلاری که وام می دهند پنج دلار ضمانت میخواهد؛ پس باید به آنها ثابت کنید اگر یک دلار وام می گیرید پنج دلار برای ضمانتش دارید. باید به آنها ثابت میکردم حق تالیف هایی دارم که از جاهایی مثل نایتینگل - کونانت به دستم می رسند. باید آن حق تالیف ها را به بانک واگذار می کردم تا اگر تاخیری در بازپرداخت وام پیش آمد از نایتینگل کونانت بخواهند آن مبالغ را به طور مستقیم به بانک و نه خود من پرداخت کنند. یک خانه داشتم و مجبورم شدم آن خانه را در بانک گرو بگذارم در آن موقع برای گرفتن وام مسکن باید بیست درصد مبلغ وام را در بانک سپرده گذاری می کردم صد هزار دلار وجه نقد در خانه داشتم و مجبور شدم آنها را در بانک گرو بگذارم تا پنجاه هزار دلار وام بگیرم
آن موقع یک کسب و کار پرمشتری و چند حساب دریافتی داشتم پول هایی به حسابم واریز میشد و مجبور شدم آنها را هم گرو بگذارم. مجبور شدم ماشینم را هم گرو بگذارم در ضمن مجبور شدم ملکی را که همراه دو سرمایه گذار دیگر خریده بودم هم گرو بگذارم. در واقع قبل از آن که پولی به من قرص بدهد، مجبور شدم و جهی که برای شان قابل قبول بود پنج دلار به ازای هر یک دلار وام را پیش شان گرو بگذارم بالاخره این کار را کردم وقتی تازه کارتان را با بانک شروع می کنید. رویه ی معیار همین است بانک اهرم یک پنج وثیقه ی یک پنج را برای کسی که هیچ سابقه ی اعتباری پیشش ندارد، به کار می گیرد.
استاد دانشگاهی را به یاد می آورم که در یکی از سخنرانی هایش می گفت وقتی کسب و کاری را راه می اندازید هرگز هرگز هرگز پول خودتان را سرمایه گذاری نکنید. پول بانک را سرمایه گذاری می کنید. بنابراین به بانک میروید پول خودتان را برای مخارج تان در حساب تان نگه می دارید و حتی یک پنی هم نمی پردازید؛ بانک را مجبور می کنید. روی کارتان سرمایه گذاری کند. صورت حساب مالی آماده می کنید که به بانک ثابت میکند میتوانید فروش و درآمد داشته باشید و بعد همه چیز خوب پیش خواهد رفت.
هنوز هم وقتی یاد آن حرف می افتم سرم را به نشانه ی تاسف تکان می دهم داشت این توصیه ها را به دانشجویان رشته ی مدیریت کسب و کار می گفت اگر با این تصور به بانک بروید قرار نیست ذره ای از پولم را در این کار سرمایه گذاری کنم ولی از شما انتظار دارم صد درصد منابع مالی مورد نیازم را تهیه کنید و دلیلش هم طرح کسب و کاری کوچک دلپذیرم است با خنده پرت تان میکنند بیرون کارمندان بانک بیرون می آیند. دم در بانک می ایستند و کرکر به شما می خندند؛ چون واقعا مسخره است.
به بحث جذب سرمایه گذاری برگردیم آنها را قانع کنید که طرح تان ریسک مطمئنی ست تا به این ترتیب روی آنها تاثیر بگذارید. با توجه به پولی که در حال حاضر به دست می آورید پولی که در گذشته به دست آورده اید، تجربه ی موفقی که در بقیه ی کسب و کارها داشته اید. می توانند. این وام را با خیال راحت به شما بپردازند.
به خصوص در سیلیکون ولی با فردی مواجه خواهید شد که تمام مواردی را که برای تان توضیح دادم بررسی خواهد کرد و بالاخره به نقطه ای خواهد رسید که در آن بانک مبلغ ناچیزی را به شما وام خواهد داد، بعد کمی بیش تر و باز هم کمی دیگر بیش ترش خواهد کرد و در نهایت به نقطه ای هنگفتی به شما وام خواهد داد.
بالاخره موفق خواهید شد اول باید به آرامی چهار دست و پا راه بروید. تا بعد بتوانید به سرعت چهار دست و پا بروید اول باید به آرامی بروید تا بعد بدوید. بالاخره به جایی می رسید که موفق خواهید شد و پول زیادی به دست خواهید آورد سرمایه ی سرمایه گذارتان را برخواهید گرداند و پولی را که بانکدارها به شما وام داده اند بازپرداخت خواهید کرد. اولین مجموعه ی سهام تان را در بورس عرضه میکنید و همگی تان درآمد خواهید داشت.
بعد بانک ها اشتیاق بیشتری برای همکاری با شما پیدا می کنند؛ چون امتحان تان را پس داده اید ثابت کرده اید میتوانید پول دیگران را بگیرید با آن کار کنید سودی به دست آورید و آن را پس بدهید. بانک ها برای کسی که در کسب و کارش موفق بوده است، صف خواهند بست. آنها عاشق وام دادن به کسی هستند که ثابت کرده است می تواند. پولشان را بگیرد و به نحو اطمینان بخشی بیش ترش کند.
تهران، قلب تپنده ایران، شهری پر جنب و جوش با محلههای متنوع و رنگارنگ، همیشه مقصدی جذاب برای زندگی بوده است. اما پیدا کردن خانه مناسب در این شهر بزرگ، با توجه به تنوع آگهیهای املاک و نوسانات قیمت مسک
در حالی که گرانی و تورم کمر مردم را خم کرده و سفرهها روز به روز خالیتر میشود، اقتصاددانان نسبت به آینده اقتصادی کشور هشدار میدهند. محمود جامساز، اقتصاددان برجسته کشور، در گفتگویی صریح و بیپرده، ا
گراش، شهری تاریخی و در عین حال رو به پیشرفت در جنوب استان فارس است که با مردمانی خونگرم و فرهنگ غنی، همچون نگینی در دل کویر میدرخشد. این شهر که در فاصله 355 کیلومتری جنوب شرقی شیراز و 270 کیلومتری شم
به گزارش شیش دنگ، گویی رویای شیرین خانهدار شدن، این روزها به کابوسی برای مردم تبدیل شده است. دبیرکل انبوه سازان ایران، فرشید پورحاجت، با ابراز نگرانی از وضعیت بحرانی بازار مسکن، از کاهش شدید قدرت خری
تهران، قلب تپنده ایران، شهری پر جنب و جوش با فرصتهای شغلی و آموزشی فراوان است. به همین دلیل، هر ساله افراد زیادی به قصد زندگی یا کار به این شهر مهاجرت میکنند. یافتن خانه مناسب برای خرید در تهران، با
چهارراه آبشار، یکی از محلههای شلوغ و پرجنبوجوش اصفهان است که در شمال این شهر واقع شده است. این محله به دلیل دسترسی آسان به مراکز خرید، تفریحی و آموزشی، و همچنین نزدیکی به خیابان مهم و اصلی مفتح، به
چهارباغ عباسی اصفهان! همین که اسمش را میشنوید، شکوه و عظمت صفویه در ذهنتان تداعی میشود. خیابانی با چنارهای سر به فلک کشیده، باغهای زیبا، کاخهای باشکوه و عمارتهای تاریخی. این خیابان که روزگاری محل
چهارباغ خواجو، یکی از محلههای قدیمی و محبوب اصفهان است که در امتداد خیابان چهارباغ عباسی و در نزدیکی پل خواجو واقع شده است. این محله با داشتن خیابانهای سرسبز، خانههای تاریخی و دسترسی آسان به مراکز
چهارباغ بالا، یکی از محلههای قدیمی و محبوب اصفهان است که در قلب این شهر زیبا و در امتداد خیابان چهارباغ عباسی واقع شده است. این محله با داشتن خیابانهای سرسبز، خانههای تاریخی و دسترسی آسان به مراکز
چهارباغ، یکی از محلههای قدیمی و محبوب اصفهان است که در قلب این شهر زیبا واقع شده است. این محله با داشتن خیابانهای سرسبز و دسترسی آسان به مراکز مهم شهری، همواره مورد توجه ساکنین و خریداران ملک در اصف
این مقاله راهنمای جامعی برای خریداران و فروشندگان آپارتمان است. نکات مهم در مورد خرید و فروش آپارتمان، نکات حقوقی و همچنین توصیههایی برای پیمایش موفق این مسیر ارائه شده است.بازار مسکن همواره یکی از پ
شیش دنگ، بزرگترین سایت املاک کشور، با ارائه میلیونها آگهی ملکی، جستجوی پیشرفته، امکانات ویژه و تضمین امنیت، به شما کمک میکند تا ملک مناسب خود را سریع و آسان پیدا کنید.در دنیای امروز که سرعت و دسترسی