فصل اول: چه چیزی تاثیرگذاری را این قدر خاص میکند؟ - بخش ششم

تمام این افراد را ده دست داشت چون به آنها می گفت «این لطف را در حقت انجام خواهم داد و شاید اگر یک زمانی در آینده خواستم لطفی در حقم یکنی آن کار را برایم انجام بدهی» برای همه جا افتاده بود که اگر پدرخوانده لطفی در حقت انجام بدهد، بالاخره روزی درخواستی از تو خواهد داشت که ممکن است جوابش مثبت یا منفی باشد. همین هم باعث شده بود او قوی ترین مرد نیویورک باشد. جبران کردن یعنی همین

هر وقت احساس کردید میتوانید کار خوبی در حق دیگران انجام دهید از آن دریغ نکنید. به آنها پیشنهاد کمک بدهید ولی فقط برای کارهای کوچک به آنها تعارف کنید تا چیزی از فروشگاه برای شان بخرید؛ به آنها بگویید میتوانند از ماشین با خانه تان استفاده کنند؛ با حتی به طور موقت به آنها پول قرض بدهید این کارهای کوچک زمینه را آماده می کند تا هر موقع وقتش شد آن کارها را برای تان جبران کنند. نتایج بررسی هایی که درباره ی قدرت انجام شده است، نشان می دهد. تاثیر گذارترین افراد آنهایی که بیشترین تاثیر را روی کسانی که تحت کنترل شان نیستند میگذارند آنهایی هستند که لطفی در حق آن  افراد کرده اند و یاری رسانده اند. آن افراد هم در ذهنشان خود را اماده ی جبران آن محبت کرده اند.

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

یکی دیگر از شکلهای تاثیر گذاری چیزی ست که به آن «عامل برآوردن آمال و آرزوها میگویند. اگر بتوانید به این نتیجه برسید که فردی آرزویی در سر می پروراند و دنبال برآورده کردنش است. کمکش کنید تا آن را به واقعیت تبدیل کند. همین تازگی ها زنی پیشم آمد که می گفت زمانی دوستی در یک دانشکده داشته است. دوستش برای قبولی در یک امتحان به کمکش احتیاج داشت و او هم کمکش کرده بود تا در امتحان قبول شود چیزی که در غیر این صورت محال بود بعدها دختر همان زن اولی در آن دانشکده درس میخواند و مجبور شده بود انتقالی بگیرد و به پایتخت برگردد. مسوولان دانشگاه به او گفته بودند. به هیچ وجه نمی توانند این کار را بکنند. این یک نظام آموزشی دولتی است و دختر شما مجبور است در همین جا یعنی هشتصد کیلومتری پایتخت درس بخواند.

یک روز که آن زن با دوستش تماس گرفته بود و در مورد مشکلاتش حرف می زد؛ دوستش گفت «آشنایی دارم که او هم اشنایی دارد و او هم آشنای دیگری آنها پیش فردی در واحد ثبت نام دانشگاه می روند؛ آن فرد هم چند ورقه را این طرف و آن طرف میکند؛ بعد هم دخترش از آن دانشکده انتقالی میگیرد و به دانشگاه اصلی در پایتخت می رود. او از این ماجرا حسابی سرخوش شده بود. پس به دیگران کمک کنید به آرزوهایشان برسند و آنها هم کمکتان خواهد کرد تا به آرزوهای تان برسید.

تاثیر گذاری روانی فرایند دیگری دارد که به آن «تعهد و ثبات می گویند؛ بر اساس این فرایند افراد کارشان را بدون هیچ تعهدی با با تعهد حداقلی شروع میکنند و رفته رفته ذره ذره و به صورت تصاعدی نسبت به موضوعی تعهد پیدا می کنند.

مبارزه های انتخاباتی یک نمونه ی بارز است. یکی از طرفداران بالا و  پایین خیابان ها را طی میکند و از مردم می پرسد، «اجازه می دهید تابلوی اعلانات بزرگی را برای دفاع از این نامزد انتخابات در زمین چمن جلوی خانه تان نصب کنیم ؟ صاحب خانه می گویده اند، به نه اصلا این نامزد انتخاباتی را نمیشناسم یا این نایلو حیاط خانه ام را به هم خواهد ریخت بعد آن فرد میگوید «بسیار خب، اجازه می دهید پوستر بسیار کوچکی را که رویش نوشته است. در انتخابات شورای شهر از «جو» حمایت کنید جلوی خانه تان نصب کنیم؟» و صاحب خانه جواب می دهد. حتما» آنها این کار را میکنند و دو هفته ی بعد آن تبلیغاتچی بر می گردد و میگوید «مبارزه ی انتخاباتی خیلی خوب پیش می رود. امکانش هست تابلوی کمی بزرگتری را که رویش نوشته است. دار «جو» حمایت کنید جلوی خانه تان نصب کنیم؟ بله، حتما» دو هفته ی بعد باز هم آن تبلیغاتچی بر می گردد و می گوید وای پسرا تفاوتی واقعی در این جا ایجاد کرده ای شهروند بسیار خوبی هستی به مردم جامعه ات کمک میکنی داری خودت را کاملا جا می اندازی ممکن است تابلوی اعلاناتی را جلوی خانه ات نصب کنی؟» به روی چشم

سه هفته از اولین ملاقات میگذرد و حالا آن مرد تابلوی اعلاناتی در زمین چمن جلوی خانه اش نصب کرده است که از «جو» حمایت می کند. اولین واکنشش یک «نه» مطلق بود؛ یک «نه» قاطع ولی رفته رفته با کمی پذیرش و کمی تایید مجدد و کمی درخواست تعهد بسیار زیادی در درونش پیدا شد به همین خاطر هم میتوانید از مردم بخواهید کمی کمکتان کنند، بعد اندکی بیش تر کمکتان خواهند کرد و باز هم به ان اضافه خواهند کرد.

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله اوین تهران

به یکی دیگر از روشهای بسیار موثر تاثیرگذاری، «تایید اجتماعی» گفته میشود. منظور از تایید اجتماعی حمایت دیگران از موضع تان است. این فرایند یکی از قدرتمندترین تاثیرگذاری ها در نظر گرفته می شود. می گوید. ممکن است از فلان موضوع حمایت کنید؟ یا ممکن است. فلان محصول را بخرید؟ آن فرد در جواب میگوید، نه، نه، هیچ  علاقه ای به آن ندارم از عهده ی خریدش برنمی آیم آن را نمی خواهم و به آن نیاز ندارم بعد میگویید هیچ میدانید بهترین دوستتان که در ساختمان آن طرفی زندگی میکند این محصول را خریده و قبلا از این موضوع حمایت کرده و به آن کمک کرده است. او به من گفت شما آن قدر انسان خوبی هستید که احتمالا از این موضوع حمایت خواهید کرد بعد هم طرف میگوید ۱۱ بهترین دوستم همان دوست دوران بچگی ام خیلی حسب اگر گفته حمایت میکند من هم حمایت خواهم کرد پس به خاطر وجود فرد دیگری که طرف او را می شناسد، با یک چرخش صدوهشتاد درجه ای روبه رو می شوید.

به همین خاطر هم هست که تعداد زیادی از شرکت ها برای تبلیغ محصول شان از ورزشکاران سرشناس استفاده میکنند مردمی که به چهره های ورزشی احترام میگذارند احساس خواهند کرد آن محصول یا خدمت یا موضوع ایده ی خوبی است.

می گویند «مایکل جردن یک میلیارد دلار از محل حضور در آگهی درآمد داشته است چون فقط در زمین بسکتبال بازی میکند. حرف نمی زند؛ توب را زمین می زند کابونک ،کابونک کابونک کابونک بعد توب را پرتاب می کند؛ توپ وارد سید میشود و تبلیغاتچی میگوید «مایکل جردن؛ چه کفش های خوبی فقط انجامش بده» از او پرسیده اند از این که این همه سال این قدر پول به جیب زده ای بابت فقط بسکتبال بازی کردن جلوی دوربین عذاب وجدان نداری؟ او هم گفته به هیچ وجه اگر پولی که از فروش این کفش ها به دست می آورند خیلی بیش تر از پولی نباشد که بابت حق امتیاز به من میدهند هیچ وقت این کار را نمی کردند. این فقط یک تصمیم تجاری ست. ولی مردمی که کفشهای مایکل جردن را می خرند آن قدر برایم اعتبار قائل هستند که به آنها «ایر جردنز می گویند. فقط کافیست توپ را زمین بزنم و آن کفش ها را بپوشم تا صدها میلیون دلار از فروش آن کفتر ها کاسب شوند.

 مشاهده کتاب‌‌ های دیگر حوزه موفقیت

پس با استفاده از ایده ی تایید اجتماعی خیلی از افرادی که مخالف  یک اقدام هستند نظرشان را صدوهشتاد درجه تغییر خواهند داد فقط کافی ست به آنها بگویید فردی که میشناسند و برایش اعتبار قائل هستند، در حال انجام این کار بوده با انجامش را پذیرفته است. گفتن این جمله ها که راستی هیچ میدانی فلانی هم دارد این کار را انجام می دهد؟ یا فلانی هم در این کار سهیم است؟ با در آن مشارکت دارد؟» تا حد خیلی زیادی روی دیگران تاثیر خواهد گذاشت.

به یکی دیگر از اشکال تاثیرگذاری اقتدار» و «نفوذ» می گویند که خیلی قدرتمند است. این فرآیند زمانی اتفاق می افتد که در جامعه خودتان را شبیه یک فرد با نفوذ بسیار محترم نشان می دهید. مثلا وقتی دکتری دارویی را تجویز میکنند میگویید آن دکتر که فلان و بهمان است. دکتر همسر من که سالهاست در این حرفه کار می کند؛ فلان دارو را برای همه تجویز کرده است یا این دارو را برای زنم تجویز کرده است» « خیلی خب اگر یک دکتر این دارو را تجویز کرده است. پس »

پژوهش ها عامل بسیار مهم دیگری برای تاثیر گذاری مشخص کرده اند. فرض کنید مردی وجود دارد که بدجوری مریض بوده و به خودش قبولانده که رو به مرگ است و دست از همه چیز شسته است. دیگر با بیماری اش نمی جنگد دیگر هیچ میلی به مقاومت ندارد. همان طور که می دانید حدود پنجاه درصد از داروهای امروزی در اصل، مسکن هستند؛ پس اگر واقعا باور داشته باشید که رو به مرگ هستید احتمالا حق با شماست. مرد به دکتر میرود و او هم به بیمار می گوید، خبرهای خوبی برای تان دارم زبردست ترین دکتر متخصص بیماری شما امروز از بیمارستان مان دیدن میکند؛ از او قول گرفته ایم که با شما صحبت کند. و تحلیلش از شرایطتان را به ما ارائه دهد».

مشاهده جزئیات وخرید کتاب علم تأثیرگذار بودن

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب