فصل دوم: افسانه هایی دربارۀ پول - بخش دوم

یکی از نکته هایی که یاد گرفته ام این است که طبیعت کور است. طبیعت اهمیتی نمی دهد. این طور نیست که قدرت عظیمی در کائنات وجود داشته باشد و بخواهد شما فرد بزرگ و موفقی شوید. طبیعت کاملا بی طرف است و مثل عدالتش که چشم هایش بسته است. فقط می گوید «اگر همان کارهایی را انجام دهی که افراد موفق انجام می دهند، به همان نتایج دست پیدا میکنی و در غیر این صورت به آن نتایج نمی رسی.

وقتی برای اولین بار این نکته را شنیدم خیلی دلخور شدم ولی این بزرگترین ضامن موفقیت است. شاید آدم کم هوشی باشید، بلند قد یا کوتاه قد باشید، سفید پوست باشید یا سیاه پوست تحصیل کرده با بی سواد باشید تازه به این جا مهاجرت کرده باشید با از چند نسل قبل این جا باشید، هیچ فرقی نمی کند. به همین دلیل است که همه می خواهند به آمریکا، استرالیا، نیوزلند انگلستان و فنلاند بیایند چون اینها کشورهایی هستند که اخلاق کارآفرینانه دارند و شما میتوانید از هیچ شروع کنید و از نظر مالی انسان موفقی شوید هربار که به این کشورها سفر میکنم با افرادی از چین هندوستان و سراسر جهان ملاقات می کنم که میلیونر شده اند یا کسانی را میبینم که به این کشورها رفته اند و به تازگی شروع به انجام کارهای کارآفرینان موفق کرده اند

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

. 

مهم ترین تجلی قانون کیهانی علت و معلول این است که افکار علت هستند و شرایط معلول در واقع تفکر خلاق است. افکار شما نیروهای خلاق اولیه در زندگی تان هستند. موقعیتهای زندگی تان با طرز فکر خودتان شکل گرفته اند وقتی طرز فکرتان را تغییر میدهید، گاهی ظرف چند ثانیه زندگی تان تغییر می کند.

مهم ترین اصل موفقیت فردی یا تجاری فقط این است که شما به کسی تبدیل شوید که اکثر مواقع به آن فکر میکنید این عجیب ترین ر از اول نایتینگل بود؛ ولی در انجیل هم تکرار شده است. انسان همان چیزی است که در قلبش احساس میکند همه چیز بر اساس افکار یا ایمان تان بیش خواهد رفت حتی امرسون» در سال ۱۸۵۸ گفته است. همه همان کسی میشوند که در طول روز به آن فکر می کنند.

اصل فوق العاده ای هست که میگوید جهان بیرونی شما بازتابی از جهان درونی تان است. پس مهم نیست چه اتفاقی برای شما می افتد. طرز فکرتان درباره ی آن اتفاق شیوه ی احساس و واکنش شما را تعیین می کند. این دنیای بیرونی تان نیست که شرایط با موقعیت ها را تعیین می کند بلکه دنیای درون تان شرایط زندگی تان را می سازد.

این طرز فکرتان به طور مشخص درباره ی پول و وضعیت مالی تان است. که تا حد زیادی شرایط مالی امروزتان را تعیین می کند. کسانی که از خانواده های مرفه تر می آیند احتمال رسیدن به موفقیت مالی در زندگی شان بیش تر است چون آنها با این طرز فکر بزرگ شده اند. این چیزی است که در اطراف شان دیده اند و شنیده اند و بنابر این جهان بینی شان این است که اگر سخت کار کنی و ارزش بیشتری خلق کنی می توانی از نظر مالی موفق شوی

نکته ی مهمی در رابطه با این اصل وجود دارد که باید به یکی از دلایل اصلی ناکامی مردم ربط داشته باشد. این یکی از بدترین رذیلت هاست رذیلت حسادت کینه و حسادت مثل خواهران دوقلو هستند. دست در دست هم حرکت میکنند. اگر به دیگران حسادت کنید، کینه شان را به دل می گیرید. اگر به آنها گینه داشته باشید می خواهید به آنها آسیب بزنید یا به زیر بکشانیدشان

فلسفه ی سیاسی کاملی وجود دارد که هدفش کسانی ست که به افراد موفق تر از خودشان حسادت میکنند و آنها را می رنجانند. ولی این اتفاقی است که می افتد. اگر به افراد موفق حسودی کنید و به آنها کینه بورزید، به طور خودکار یک نوع میدان نیروی منفی را در درون خودتان ایجاد میکنید. این نیروی منفی هر گونه احتمال موفقیت با خوشحالی را از شما دور میکند مگر این که کارتان را غیر صادقانه انجام دهید با برنده ی بلیت بخت آزمایی شوید.

اگر به دیگران حسادت کنید و کینه بورزید اگر از آنها انتقاد کنید و سعی کنید نابودشان کنید اگر در گفت و گوهای منفی شایعه آمیز و نیش دار درباره ی آنها شرکت کنید هیچ تاثیری روی آنها نخواهید گذاشت. آن ها حتی نمی دانند شما این کارها را میکنید و راستش را بخواهید اصلا برای آنها اهمیتی ندارد. این کارها فقط امید و رویای شما به موفقیت را نابود می کند. هرگز به خودتان اجازه ندهید وارد گفت و گو با افرادی شوید که انسانهای موفق را نقد میکنند یا از آنها ایراد می گیرند. آنها می گویند. خب آره شاید پولدار باشند ولی خوشحال نیستند

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله نیاوران تهران

پژوهش های زیادی درباره ی ثروتمندان صورت گرفته است و من به شما می گویم که آنها خوشحال اند. آنها آن قدر خوشحال اند که مشکلات شان در مقایسه با فرصتهای شان کوچک هستند. پس همیشه افراد موفق را بستایید و با دیده ی تحسین به آنها نگاه کنید. از آنها یاد بگیرید. حرفهای خوبی درباره شان بزنید از موفقیت شان خوشحال باشید. بعد شروع کنید به ساختن نوعی میدان انرژی که فرصت ها را به طرف شما جذب کند تا شبیه آنها شوید.

می گویند درآمد شما برابر با میانگین درآمد پنج نفر از کسانی ست که اکثر اوقات با آنها معاشرت میکنید این طرز فکر چه درست باشد. چه غلط طرز فکر بسیار خوبی است. میانگین ثروت خالصتان برابر است. با میانگین ثروت خالص کسانی که با آنها نشست و برخاست می کنید. چرا؟ چون سبک فکری و نگرش این افراد را در خود پرورش می دهید.

ناپلئون هیل گفته که بزرگ ترین اصل موفقیت که خودش یاد گرفته، اصل مغز متفکر است. بر اساس اصل مغز متفکر، شما مرتب با افراد موفق محور گردهم می آیید و درباره ی آموخته های تان مطالبی که خوانده اید، کارهایی که انجام میدهید کشفیاتتان و.... صحبت می کنید.

این گروه مغز متفکر همه ی ذهنها را به طور متقابل بارور می کند. بنابراین اعضای گروه مغز متفکر درباره ی همدیگر و احتمالات خودشان مثبت فکر می کنند. به نظر می رسد گروه مغز متفکر یکی از عوامل انگیزاننده برای ثروت هنگفت است. شما با معاشرت با افرادی که در سطح خودتان با بالاتر از سطح شما هستند کارتان را شروع می کنید و کم کم شبیه آنها میشوید میتوانم داستانهای فوق العاده شگفت انگیزی درباره ی گروه های مغز متفکر برای تان تعریف کنیم

هر آن چه را با تمام احساس تان باور کنید شکل واقعی می گیرد. بزرگترین چالش ما باورهای محدود کننده هستند. فکر میکنیم به گونه ای محدود هستیم چیزی که سالها مانع من شده بود، این بود که به من می گفتند اگر تحصیلات عالی نداشته باشی اگر از دبیرستان فارغ التحصیل نشوی و به دانشگاه بروی هرگز موفق نخواهی شد. من از دبیرستان قرار کردم چون قبول نشدم

 مشاهده کتاب‌‌های دیگر حوزه موفقیت

سال ها کارهای پرزحمتی کردم و پذیرفتم یک کارگر زحمتکشم اگر یکی از این کارهای کارگری را از دست میدادم میگشتم و شغل کارگری دیگری پیدا میکردم اگر شغل شستن ظرف ها را از دست می دادم، شغل شستن ماشین را پیدا میکردم اگر این یکی را هم از دست می دادم کاری در ساختمان سازی یا خدمات سرایداری یا انباشتن چوب در کارخانه ی چوب با گذاشتن مهره روی پیچ ها در یک کارخانه پیدا می کردم فقط دنبال مشاغل کارگری میگشتم چون به من گفته بودند اگر تحصیلات خوبی نداشته باشم کارم در زندگی به خوبی پیش نمی رود 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب علم پول درآوردن

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب