کتاب جذاب و پربار "علم پول درآوردن" اثر استاد برایان تریسی که توسط شاگرد مستقیم ایشان جناب دکتر مهدی نشاط به فارسی درآمده است، یکی از پربار ترین کتاب های حوزه موفقیت می باشد.
»دن«
تازگی ها بحثهای زیادی درباره ی یک درصد برتر مقابل نودونه درصد دیگر صورت گرفته است. خیلی ها معتقدند سرمایه داری در مرحله ی سرطانی است. در این مرحله تروتمندان همیشه ثروتمندتر میشوند و بقیه همچنان در سطح قبلی باقی میمانند یا فقیرتر میشوند. آمارهایی که نشان می دهند
دستمزد اکثر جمعیت کشور تغییری نمی کند در حالی که افزایش کلاشی در ثروت ثروتمندان به ویژه یک صدم درصد برتر دیده می شود. حاکی از آن اند. که شاید این نگرانی ها به جا باشد. نظرتان درباره ی این بحث چیست آیا این نگرانی بجاست؟ به نظر شما سرمایه داری هنوز میتواند در این مرحله از اقتصاد کارکرد موثری داشته باشد؟
«برایان»
همان طور که قبل تر گفتم سرمایه داری در واقع پس انداز گرایی است. یک کشاورز بدوی را تصور کنید که بذری می کارد و برداشت می کند، با محصولش چه کار میکند؟ بذر را برای کاشت سال بعد کنار می گذارد و آن بذر از مقدار غذایی که او و خانواده اش مصرف می کنند. برداشته می شود. در واقع او خودش و دیگران را بی بهره می کند. او پولش را پس انداز می کند فداکاری میکند رضایت دیرهنگام را تمرین می کند. در کل تاریخ بشر اینها از ویژگیهای افراد موفق بوده اند.
به همین صورت اگر سخت کار کنید و پول به دست آورید و بخشی از آن را پس انداز کنید و بعد آن پول را با دقت در چیزی مثل یک قطعه ملک درآمدزا با سهام با اوراق قرضه با صندوق سرمایه گذاری مشترک یا هر چیزی که بازدهی به دست دهد. سرمایه گذاری کنید، سرمایه دار می شوید که به معنای پس انداز گر است واژه ی Capitalist (سرمایه دار) را «کارل مارکس» ابداع کرده که قانون علت و معلول را درک نمی کرد. او فقط ثروتمندان را میدید ولی ثروتمندان پولشان را پس انداز و دوباره آن را سرمایه گذاری میکنند. این کار ریسک زیاد و احتمال شکست بالایی دارد و گاهی برای رسیدن به سود باید مدت ها منتظر ماند.
اگر کارخانه ای بسازید شاید ساختنش سه تا پنج سال طول بکشد و و سه تا پنج سال هم زمان ببرد تا سود دهد پس باید آماده باشید. که قبل از شروع پول سازی برای دوره ای ده ساله سرمایه گذاری کنید و بعد پیکنی »ها و «استیگلیتز» ها و سوسیالیست ها این طرف و آن طرف می نشینند و می گویند این پدر سوخته ی ثروتمند را ببین این همه پول را از تولید این محصولات در می آورد. دو سه چهار پنج بار روی قیمت ها می کند و گوش مصرف کننده ی فقیر را می برد پس آن ده سالی که این فرد برای ساختن کارخانه و اصلا خود کسب و کار صرف کرده است. چه می شود؟ هفت سال طول میکشد تا کسب و کارهای کوچک به سوددهی برسند. روزی که به سوددهی می رسند، سروکله ی ماموران مالیات پیدا می شود که پنجاه درصد از سود شما را میخواهند چون هیچ در کسی از قاعده ی علت و معلول ندارند.
پس مشکلی که ما در آمریکا با نابرابری داریم این است که مردم پول شان را پس انداز نمی کنند به آنها آموزش میدهند که پول شان را خرج کنند آن را خرج خوشی و تفریح خرید تلویزیون های بزرگ و رفتن به لاس وگاس کنند در حال حاضر همه ی ایالات قمار قانونی دارند. پس اگر نمی توانید به لاس وگاس بروید میتوانید دقیقا همان جایی که هستید، قمار کنید. حقیقت این است که اگر پولتان را پس انداز کنید. و آن را به دقت سرمایه گذاری کنید در نهایت سرمایه دار می شوید. شما پس انداز گرا هستید. جایی که پس اندازی وجود نداشته باشد، تجمیع سرمایه ای هم نیست پس آینده ای برای آن کشور وجود ندارد.
ولی پس انداز به این معناست که باید خودتان را از خوشی مصرف امروزی محروم کنید تا سطح بالاتری از مصرف را در آینده داشته باشید. پس انداز یعنی به تعویق انداختن مصرف به آینده مصرفی که می توانستید امروز از آن لذت ببرید فقط خواست و اراده ی افراد برای انجام این کار است. که امکان داشتن جامعه ی متمدن را فراهم میکند کشورهایی که هیچ امیت با اطمینانی برای پس انداز در آنها وجود ندارد، کشورهای فاسد دروغ گو و کشورهایی هستند که مردم شان پس انداز نمی کنند.
دلیل امن بودن ایالات متحده برای سرمایه گذاری این است که پول به دقت تحت محافظت قانون قرار دارد بدون رفتن به زندان نمی توانید پول بدزدید. در جاهای دیگر میتوانید با دو دست خودتان پول را بدزدید و در قصری روی ارتفاعات زندگی کنید و همه ی سیاستمداران و قضات و دادگاه ها را بخرید به همین دلیل است که این کشورها در چنین وضعیت اقتضاحی هستند، چون کسی پول شان را نمی خواهد.
حقیقت این است که نمی توانید آن چه را تولید نمی کنید، مصرف کنید!
وظیفه ی دولت ایجاد محیطی است که در آن غریزه ی طبیعی، خودانگیخته و کارآفرینانه ی افراد به تولید محصولات و خدمات و کسب و کارهای جدید بینجامد و آنها افراد را استخدام میکنند و ایجاد شغل و فرصت می کنند آنها مالیات بیشتری پرداخت میکنند که برای احداث مدارس و بیمارستانها و دانشگاه ها و جاده ها و... خرج میشود این اقتصاد پایه است. ما در سرزمین خواب و خیال زندگی میکنیم. فکر می کنیم که این امکان وجود دارد که دولت به خفه کردن بخش خصوصی ادامه دهد. این کار هیچ تاثیر بلند مدتی نداشته باشد. همه ی سیاستمداران انتظار دارند بعد از اتمام دوره ی تصدی شان قبل از این که چوب کارهای شان را بخورند با مقرری های بازنشستگی چاق و چله زندگی کنند.
از نظر نابرابری درآمدی باید گفت همه نابرابر به دنیا می آیند و این مشکل بسیار بزرگی است. من درباره ی این موضوع پژوهش های گسترده ای داشته ام و مطالب زیادی نوشته ام اکثر مردم خودشان نابرابری را انتخاب می کنند از این جهت نابرابرند که از چند دهه قبل دست از ارتقای دانش و مهارت شان کشیده اند. تاثیرات بدی روی جامعه داشته اند یا اصلا تاثیری نداشته اند. به هر دلیلی عملکرد ضعیفی در مدرسه داشته اند. بی سواد از مدرسه درآمده اند. پنجاه درصد از دانش آموزان دبیرستان در آمریکا بی سواد فارغ التحصیل میشوند و نمیتوانند فرم تقاضای کار در مک دونالد را پر کنند. پنجاه تا شصت درصد از دانشجویانی که در دانشگاه پذیرفته می شوند. باید در تابستان دوره های جبرانی انگلیسی و ریاضی را بگذرانند تا بتوانند به دوره های سطح پایه در پاییز بروند. این دانشجویان هیچ مهارتی ندارند. نمی توانند بخوانند. نمی توانند با کامپیوتر کار کنند. درکی از علوم و ریاضیات و مهندسی ندارند. آگاهی و دانشی از کسب و کار با مدیریت یا بازاریابی به دست نیاورده اند. هیچ راهی برای خلق ارزش ندارند. هیچ گونه توانایی کسب درآمد در آنها نیست و در نتیجه درآمدشان پایین تر است.
به گفته ی «گری بکر استاد دانشگاه شیکاگو ما شکاف درآمدی نداریم شکاف مهارتی داریم کسانی که در هشتاد درصد پایینی هستند. ده ها سال است مهارتهای شان را بهبود نداده اند. آمده اند، یک سال کار کرده اند و هرگز کتابی نخوانده اند. کسانی که بین بیست درصد بالایی هستند. همیشه مهارتهای شان را ارتقا می دهند و بر ارزش خود می افزایند. بنابراین نابرابری را خود افراد بر خودشان تحمیل می کنند. هر کس خودش تصمیم میگیرد از راهی خوب باید با کار کردن روی خودش و بالا بردن توانایی ارزش افزایی برای همکارانش برابر با نابرابر باشد.
وقتی کسی میگوید من ده سال در مک دونالد کار کرده ام سی و پنج سال دارم ساعتی هشت دلار میگیرم و بدون شوهر هفت بچه در خانه دارم. تقصیر کیست؟ چه کسی این انتخابها را برای سبک زندگی اش کرده است. که به این وضعیت بیفتد؟ در نقطه ی مشخصی کسی باید بگوید افراد تا حد زیادی مسوول زندگی خودشان هستند. به محض این که مساله ی مسوولیت پذیری را حذف کنید جامعه از هم می باشد. در واقع، جامعه فقط در صورتی منسجم میماند که بسیاری از مردم مسوولیت پذیری بسیاری بالایی را بپذیرند و دیگران را برای مشکلات خودشان سرزنش نکنند.
»دن«
یکی دیگر از دغدغه های اقتصادی اثر خود کارسازی ست، نه در حال حاضر، بلکه در آینده و این که چطور دستمزدها را ثابت می کند و روی شغل ها تاثیر می گذارد خود کارسازی چه تصویری از آینده ی اشتغال در آمریکا ارائه میدهد؟ به نظر شما آیا افراد بیشتری باید در نتیجه ی این شرایط به فکر ورود به مسیر کارآفرینی باشند؟
«برایان»
موج خودکارسازی از سال ۱۷۷۰ وجود داشته است. هر بار که موجی از خودکارسازی کارخانه های جدید چرخ های نخ ریسی بر می خاست فریاد اعتراض بلند میشد؛ این حتما شغل ها را نابود می کند و کار مردم را به خیابان گردی میکشاند. در همه ی موارد کار خودکارسازی سیستماتیک کردن مشاغل ساده و خسته کننده است و افراد را آزاد می گذارد. که به کارهای رده بالاتری بروند که لذت بخش تر و چالش برانگیزتر است. به همین خاطر هربار خود کارسازی اتفاق می افتد در واقع شغل های بیش تری ایجاد می کند
محله گرگان یکی از محلههای قدیمی و پرطرفدار تهران است که در منطقه ۷ شهرداری تهران واقع شده است. این محله با تاریخی حدوداً ۸۰ سال، از گذشتههای دور تاکنون شاهد تحولات بسیاری بوده و همواره به عنوان یکی
تصور کنید در یک روز آفتابی بهاری، در جادهای پر پیچ و خم و سرسبز در حال حرکت هستید. در دو طرف جاده، باغهای سرسبز و مزارع گندم و جو دیده میشوند و صدای پرندگان و نسیم ملایم بهاری شما را همراهی میکند.
جهان ما پر از شگفتیها و زیباییهای منحصربهفرد است، از قلههای سر به فلک کشیده هیمالیا گرفته تا سواحل آفتابی کارائیب. هر گوشه از این سیاره خاکی، چیزی برای ارائه به شما دارد، فرقی نمیکند علاقهمند به
تصور کنید ملکی دارید که با چند نفر دیگر به صورت مشترک در مالکیت آن شریک هستید. حالا به هر دلیلی، میخواهید سهم خود را از این ملک جدا کنید و بفروشید. اما شاید با خود فکر کنید که فروش ملک مشاع کار ساده
محله قصر، یکی از محلههای قدیمی و شناخته شده تهران است که با تاریخ غنی و بافت شهری خاص خود، جایگاه ویژهای در دل پایتخت دارد. این محله که در منطقه ۷ شهرداری تهران واقع شده است، با گذر زمان تغییرات بسی
لواسان با طبیعت زیبا، آب و هوای مطبوع و امکانات رفاهی کامل، مکانی ایدهآل برای زندگی و سرمایهگذاری است. با این حال، خرید خانه در لواسان نیازمند برنامهریزی دقیق، تعیین بودجه و مشاوره با متخصصان است.
علاقهمند به ورود به دنیای املاک و مستغلات هستید؟ دوست دارید به عنوان یک مشاور املاک موفق فعالیت کنید و در معاملات پر سود ملکی سهیم باشید؟ دنیای دلالی ملک پر از رمز و راز و نکات ریز و درشتی است که آگا
فرشته با موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد، امکانات رفاهی و اجتماعی کامل و امنیت بالا، یکی از بهترین محلههای تهران برای زندگی و سرمایهگذاری است. اما قیمت بالای مسکن و ترافیک در ساعات اوج، از جمله چالشها
با خرید خانه در دبی، از مزایای زندگی در یکی از پویاترین شهرهای جهان بهرهمند شوید. بازار املاک دبی با تنوع فراوان در انواع ویلاها، آپارتمانها و خانههای شهری، پاسخگوی هر سلیقه و بودجهای است. قوانین
تصور کنید صاحب یک کارخانه تولید مصالح ساختمانی هستید و میخواهید محصولات خود را در سراسر کشور به فروش برسانید. یا شاید هم یک برند معروف در زمینه مصالح ساختمانی هستید و قصد دارید شبکه فروش خود را گسترش
بلوار فردوس، با دسترسی عالی، امکانات رفاهی کامل، و فضاهای سبز زیبا، گزینهای مناسب برای خرید آپارتمان است. با این حال، قبل از خرید، به نکاتی مانند ترافیک، قیمت، و شلوغی منطقه توجه کنید و با تعیین بودج
ازگل، محلهای سرسبز و دنج در شمال تهران، با آب و هوای مطبوع و دسترسی آسان به امکانات رفاهی، گزینه مناسبی برای خرید خانه است. در این مقاله، عوامل موثر بر قیمت خانه در ازگل و نکات مهم در خرید خانه در ای