فصل دهم: قوانینی برای اقتصاد ملی پرشور - بخش سوم

داستان کوتاهی تعریف کنم آلاباما به خاطر گرازهایش خیلی مشهور است. این گرازها مخلوقاتی وحشی بودند در جنگل زندگی می کردند و کسی به آن جا نمی رفت چون گرازها سنگها و شکارچیان را می کشتند

روزی کشاورزی با ماشینش به این منطقه می رود و در شهر کوچکی توقف می کند. می گوید می خواهم چندتایی از این گرازها را بگیرم به او می گویند. نه اصلا به آن گرازها نزدیک نشو اگر ما به شکار گراز می رویم برای این است که سگ داریم اسلحه داریم؛ آنها خیلی خطرناک اند. او گفت فقط بگویید آنها کجا هستند و همه چیز را به خودم بسپارید.

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

آنها گفتند آن پایین در منتهی الیه جنوب مرداب پیدای شان می کسی پس او می رود و چند روز از او خبری نمیشود. وقتی برمی گردد. وانتش پر از گراز است همه ی آنها زنده اند و خرخرکنان و شانه به شانه ی هم در وانت گیر افتاده اند. او توقف میکند که بنزین بزند. از او می پرسند. «چطوری اینها را گرفتی؟ کسی نتوانسته حتی یکی از این گرازها را بگیرد. آنها وحشی ترین حیوانات جنوب ایالات متحده هستند».

می گوید کاری نداشت کمی آرد ذرت گرفتم و روی زمین گذاشتم و دور شدم گرازها آمدند و بو کشیدند و بالاخره غذا را خوردند. من برگشتم و دوباره آن کار را کردم روز دوم هم تکرار کردم و آنها آمدند. بعد شروع کردم به ساخت یک اصبطل روباز حدود سه چهار متر آن طرف تر چندتایی درخت و مقداری چوب آن جا گذاشتم گرازها آمدند و غذا را خوردند و رفتند به ساختن این اصطبل ادامه دادم و بعد از چند روز گرازها به آنجا آمدند و صف کشیدند و آماده بودند غذای مجانی را بگیرند. آمدند و غذا را خوردند.

بعد، او پشت اصطبل را می بندد و تنها جا برای رفتن گرازها طرف دیگر اصطیل است که به رمیی به داخل وانت منتهی می شود. او ارد ذرت را تا داخل وانت روی زمین می ریزد گرازها می روند و پشت وانت گیر می افتند و شروع میکنند به خوردن غذا مرد در پشتی وانت را می بندد و دور میشود. او می گوید آسان است. مردم را برای مدتی به خود وابسته کنید تا حس فردیت استقلال و خطر را از دست بدهند. رام و سر به زیر میشوند و به آسانی قابل کنترل خواهد بود

این سیاست دولتهای کل جهان است که با دادن چیزهای مجانی به مردم آنها را رام و کنترل میکنند تا وقتی آن قدر ضعیف شوند که نتوانند مقاومت کنند. این کاری است که ما داریم میکنیم، نه در این جا  که در کل دنیا اکثر سیاستهای دولتی برای وابسته کردن کامل مردم به دولت طراحی میشوند تا به دولت رای دهند؛ دولتی که وعده می دهد. جریان پول مفت را قطع نکند.

»دن«

 «برایان» بدون جانبداری آیا میتوانیم درباره ی بعضی از ویژگی های علم اقتصاد و تفاوتی که در میزان اثربخشی اقتصاد ایجاد می کند، بحث کنیم؟ مثلا میتوانیم در مورد این موضوعات صحبت کنیم: سیاست مالیات، قوانین حداقل دستمزد مقررات اندازه ی دولت دولت فدرال در مقابل دولت ایالتی و هر حوزه ی دیگری که احساس می کنید برای درک کامل اقتصاد پایه مهم هستند.

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله صاحبقرانیه تهران

«برایان»

نکته ی اصلی این است که هر کاری که دولت انجام می دهد، شرایط را بدتر می کند. چون هر کاری که از زیر دست دولت عبور می کند. سیاسی است. این یعنی این کارها تحت کنترل دستور کار سیاسی هستند و دستور کار سیاسی همیشه تقویت دوستان و تنبیه دشمنان است. به همین دلیل است که تک تک همکاری های سیاسی لطف در برابر لطف است. من پولم را تسهیم میکنم ولی اگر سیاستمداران رای بیاورند، انتظار دارم با بازپرداخت بزرگی جبران کنند قمار میکنید و پولتان را سر آن اسب شرط می بندید. اگر آن اسب برنده شود بازپرداخت شما را متقبل می شود. حتما سواری خوبی به شما خواهد داد.

سازمانی در واشنگتن وجود دارد که مبلغ سهم کارزار انتخاباتی را در مقابل مبلغ مزایای دولتی دریافتی شرکت در چهار سال بعد تحلیل می کند. امروز این مبلغ هفتاد و دو به یک است. یک شرکت پنل خورشیدی بود که ورشکسته شد. بنیان گذار شرکت در انتخابات دوره ی اول «اوباما» صدهزار دلار به او کمک کرد او ظرف دو سال بعد پانصدو بیست و شش میلیون دلار از دولت پس گرفت با این که در آن دولت می گفتند. این کاملا وقت تلف کردن است. این شرکت محصولی ندارد هیچ وقت نمی تواند  پول را بازگرداند این بزرگ ترین بازپرداختی ست که من می شناسم پول ناپدید شد و تا امروز کسی نپرسیده است کجا رفت. از کاخ سفید به آنها گفتند فقط پول را به آنها بدهید چون داشتند به سایر اهدا کنندگان علامت می دادند. کارگر افتاد چون در انتخابات بعدی هشتصد میلیون دلار جمع کردند. همه از بازپرداختهای بزرگ خبر داشتند.

چیزی که ما میدانیم این است که دولت رشد می کند. بخش خصوصی کم می شود. بخش خصوصی محصولات و خدماتی تولید می کند که مردم می خواهند و نیاز دارند و حاضرند پولشان را برای آنها پرداخت کنند. محصولات و خدماتی که ثروت واقعی محسوب میشوند. مثلا خودرو پوشاک خانه اثاثیه تلفن همراه از نظر مردم این ها ثروت به شمار می آیند چون استاندارد زندگیشان را بالا می برند.

دولت صدها هزار و میلیون ها دلار برای کارمندانی هزینه می کنند که کل روز را وقت گذرانی میکنند و هیچ ثروتی خلق نمی کنند. بعضی ها می گویند وقتی کارمندان دولتی بیشتری استخدام کنیم، تولید ناخالص ملی بیش تر میشود نه چون برای استخدام یک نفر در دولت باید. دو شغل در بخش خصوصی نابود شود و بعد این افراد بخش اعظمی از ساعت های کاری شان را به خوش و بش میگذرانند سخت کوشی و کارمند دولت هرگز در یک جمله نمی گنجند به شما می خندند.

 مشاهده کتاب‌‌های دیگر حوزه موفقیت

واقعیت است که با بزرگ تر شدن دولت امیدها و امکانات مردم تنزل پیدا می کند و در نتیجه آنها بارها و بارها متوجه شده اند که تنها راه افزایش فرصت و رفاه خالص و واقعی کاهش اندازه ی دولت کم کردن مقررات و کم کردن مالیات است بگذارید مردم بروند. مردم را آزاد بگذارید. سر راهشان بروید کنار

اکثر تجار آمریکا میگویند فقط سد راه نشوید. ما هیچ کمکی از دولت نمی خواهیم سیاستهای شما را نمی خواهیم هیچ چیز نمی خواهیم فقط ما را تنها بگذارید بگذارید کسب و کارهایمان را بسازیم و عملیاتی کنیم متوجه خواهید شد آن دسته از اقتصادهای سراسر جهان که رونق می گیرند همانهایی هستند که حداقل مقررات و پایین ترین مالیات را دارند. اقتصادهایی که در حال فروپاشی هستند مواردی اند که بیش ترین مقررات و  بالاترین مالیات را دارند و این نکته در سراسر این طیف صدق می کند. آمریکا قبلا آزادترین کشور جهان بود. اکنون در جایگاه نوزدهم قرار دارد؛ پایین تر بوتسوانا

تاریخ شناس معروف فرانسیس فوکویاما در کتاب خود به نام اعتماد فضایل اجتماعی و خلق سعادت نشان داده که اقتصادهای برخوردار از بالاترین سطح اعتماد پر رونق ترین اقتصادها هم بوده اند. اقتصادهایی که پایین ترین سطح اعتماد را دارند تحلیل رفته ترین اقتصادها هستند. آن ها شاخصهایی را هم برای سهولت کسب و کار تعیین کرده اند. اقتصادی که در آن شروع کسب و کار از اقتصادهای دیگر آسان تر است پر رونق ترین اقتصاد است. اقتصادهایی که کسب و کار در آنها سخت تر از سایر اقتصادهاست. کم ترین رونق را دارند. سازمان شفافیت بین الملل هم می گوید کشورهایی که بیش ترین فساد را دارند کم ترین رونق را دارند؛ برعکس، اقتصادهایی که کم ترین فساد را دارند بیشترین رونق را تجربه می کنند.

چند دهه بعد از جنگ جهانی دوم ایالات متحده پیشگام همه ی این شاخص ها بود. در حال حاضر ایالات متحده در جایگاه نوزدهم قرار دارد. حتی از نظر دستاوردهای آموزشی در رده ی هجدهم با نوزدهم است. ما نسبت به سایر کشورهای جهان هزینه ی بیشتری به ازای هر دانش آموز پرداخته ایم، ولی بدترین نتایج را گرفته ایم پس تا وقتی رهبری نداشته باشیم که بتواند بایستند و بگوید این خوب نیست، باید آن را تغییر دهیم باید کار کردن و راه اندازی کسب و کار را برای مردم آسان تر کنیم باید کسب و کار و تجارت بین المللی و ملی را برای مردم آسان تر کنیم تا وقتی این کارها را نکنیم احتمالا هیچ کدام از سیاستهای دولتی کمکی نخواهند کرد.

مشاهده جزئیات وخرید کتاب علم پول درآوردن

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب