فصل ششم: سومین تکنیک پاکسازی، هیپنوتیزم خود - بخش دوم

همواره موفقیت و رسیدن به اهداف برای همه ی ما اهمیت بسیاری داشته است، طوری که سعی کرده ایم با مطالعه و شرکت در سمینارها، شنیدن فایل های صوتی و تماشای فیلم های انگیزشی، انرژیمان را چند برابر کنیم تا بتوانیم به اهداف مکتوب مان دست یابیم. سالها مطالعه و کسب تجربه و به‌کاربردن مطالبی که در کلاس درس اساتید برجسته‌ی موفقیت همچون دکتر «برایان تریسی» استاد بی‌نظیرم، استاد «جک کنفیلد» و «جان دمارتینی» آموختم، من را به آشنایی با آثار استادی رساند که حقیقتا بینظیر است.

می خواهیم در کلیه ی این موارد از برنامه ریزی با خبر باشیم. این یک نوع هیپنوتیزم است که ما را در حالت خلسه فرو می برد. آیا این خله برای شما مفید است؟ اگر مفید نباشد باید بدار شوید و در خلسه ی دیگری  فرو روید. در غیر این صورت از رانندگی لذت ببرید. آن قدر ادامه دهید تا به دستاوردهایی که می خواهید برسید.

تلویزیون در عین سرگرم کننده بودن برنامه ریزی هم می کند. رسانه ها بدون این که بدانند با این سرگرمی ها برنامه ریزی مان می کنند. ناخودآگاه به آنها برنامه می گویند.

یکی از بهترین کارهایی که میتوانید برای سلامتتان انجام دهید این است که اخبار نبینید تلویزیون را خاموش کنید. می توانید برنامه های دلخواه تان را انتخاب کنید ولی به طور کلی تلویزیون عمیقا روی شما تاثیر می گذارد. اگر از تاثیر تلویزیون روی خودتان آگاهی نداشته باشید، به یک ربات برنامه ریزی شده ی متحرک تبدیل خواهید شد.

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

 

رسانه های خبری میدانند چگونه ترسناک ترین اخبار را پیدا کنند. اگر در نزدیکی شما خبر ترسناکی وجود نداشته باشد، سراغ ایالت های مجاور می روند و در آنجا پیدایش میکنند و اگر آن جا هم چیزی گیر نیاوردند. سراغ سایر مناطق کشور میروند آنها دنبال چیزی هستند که شما را بترساند. چرا؟ سیستم فعال کننده ی مشبک برای بقا برنامه ریزی شده است. اگر هشدار ترسناکی برای شما وجود داشته باشد، هشداری که نشان دهد در خطر هستید باید از آن باخبر باشید تا بتوانید کاری برای نجات خودتان انجام دهید.

رسانه ها این گرایش را دستکاری میکنند و شما را می ترسانند. به این ترتیب کنترل توجه شما را به دست میگیرند و بعد می توانند شما را با حقایق، دروغ ها، واقعیت ها، باورها تبلیغات و آگهی ها تغذیه کنند. حالا چون رسانه ها با این مطالبشان همه ی توجه و دقت شما را ربوده اند. کاملا اسیب پذیر شده اید. علاوه براین رسانه ها این کار را ادامه می دهند. که همان تکرار است. بنابراین تا وقتی به آنها مرتبط باشید، برنامه ریزی می شوید و این برنامه ریزی تا زمانی که بیدار نشوید موثر خواهد بود.

یک بار در زمانی که اولین کتاب محدوده های صفر را می نوشتیم از دکتر «هیولن» پرسیدم بعد از ظهر چه کار می کردی؟

 

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله دربند تهران

 

تلویزیون می دیدم. »

«چه برنامه ای؟»

«اخبار»

گفتم «خدای من چرا این کار را میکنی؟ به همه می گویم اخبار را خاموش کنند

برای این که میخواهم چیزی را که درونم شکل می گیرد. پاکسازی کنیم

از اخبار تلویزیون به عنوان وسیله ای برای پیدا کردن منشأ باورها، نقاط تاثیر و محرکهایش استفاده میکرد و بعد از پیدا کردن آنها تکنیک هواوپونوپونو را برای پاکسازی آنها به کار میبرد تدبیرش برای مقابله با اثرات تلویزیون با من فرق داشت. برای من آسان تر بود که با تلویزیون را خاموش کنم یا به کلی تلویزیون نداشته باشم.

بر می گردیم به موضوع خودهیپنوتیزم سطح یک ضمیر خودآگاه و سطح دو ضمیر ناخودآگاه است. ضمیر خودآگاه سطح بالاتر و قله ی کوه یخی ست که اغلب مردم آن را عامل ایجاد موفقیتهای خود می دانند. ولی در واقع ضمیر نیمه خودآگاه نا خودآگاه و بخش بزرگ تر این کوه یخی که در زیر سطح قرار گرفته است دستاوردهای شما را می سازد. ضمیر خوداگاه قله ی کوه است ولی کار باید در ضمیر نیمه خودآگاه نا خودآگاه انجام شود که محرک ها در آن جا قرار دارند. مثلا اگر اعتقاداتی درباره ی پول دارید قله ی کوچک کوه یخ فکر میکند من پول می خواهم. شما این جمله را روی قله ی کوه یخی مینویسید ولی در آن زیر باورهایی قرار دارند که میتواند هر چیزی باشند فکر نمی کنم امکان داشته باشد»، «فکر نمیکنم لیاقتش را داشته باشم پول کم است.»، «پول مایه ی فساد است

تمام این باورها در نیمه خودآگاه ناخوداگاه قرار دارند. هواوپونوپونو با داده های موجود در کوه یخی واقع در بخش زیرین آگاهی خوداگاه کار می کند. خودهیپنوتیزم هم همین کار را انجام می دهد.

 

 مشاهده کتاب‌‌ های دیگر حوزه موفقیت

 

خودهیپنوتیزم از ضمیر خودآگاه برای رسیدن به نیمه خود آگاه استفاده می کند. شما سراغ متخصص هیپنوتیزم می روید و میگویید، «می خواهم مرا هیپنوتیزم کنید. تلاش میکنم به نتیجه ی خاصی دست پیدا کنم ولی به نظرم این باورها مانع میشوند. مرا به بخش زیرین و جایی ببرید که این عقاید در آنجا نوشته شده اند

در واقع این کاری است که با خودهیپنوتیزم انجام میدهید و این کاری است. که فقط از عهده ی خودتان بر می آید. ما میخواهیم از خودهیپنوتیزم برای تحقق یک دستاورد استفاده کنیم با ذهن خودآگاهمان اعلام می کنیم این دستاورد چیست شاید بتوانیم فقط با فکر کردن درباره ی قصدی که داریم، باورهای مان را پیدا کنیم بعد با تکنیک خودهیپنوتیزم وارد ضمیر نیمه خودآگاه میشویم این بخش از مغزمان را بازسازی می کنیم، باورهای محدود کننده را پاک میکنیم در صورت لزوم آنها را با باورهای جدید جایگزین می کنیم و در نتیجه برنامه ریزی جدید درون ضمیر خودآگاه شکل میگیرد و واقعیت جدیدی ساخته می شود.

سعی میکنیم این کار را تا جایی که امکان دارد به آسانی انجام دهیم قبل از هر چیز میخواهیم هر نوع بار هیجانی را از واژه ی هیپنوتیزم پاک کنیم منظورم آرام سازی ست با آرامش میتوانید به ضمیر نیمه خودآگاه نان و انگیزه ی درونی دسترسی پیدا کنید، ولی استرس شما را از وارد شدن به آن باز می دارد باید از مانع نامشهود ضمیر نیمه خودآگاه خودآگاه عبور کنید و برای این کار باید از ضمیر خودآگاه تان بخواهید ضمیر نیمه خودآگاه را آرام کند. میتوانید برای آرامش پیدا کردن، ضمیر نیمه خوداگاه را روی چیزی متمرکز کنید.

هیپنوتیست سنتی با روشن کردن شمع از شما میخواهد به شعله ی آن نگاه کنید. من یک شمعدان هیپنوتیزم از قرن نوزدهم فرانسه دارم که در بالای آن یک کریستال متحرک و داخل آن یک شمع قرار دارد. هیپنوتیست شمع را داخل شمعدان میگذارد و روشنش میکند و از شما می خواهد برای تمرکز به آن خیره شوید. این شمعدان یک ساعت  طلای کوچک هم دارد که از آن برای انجام روش قدیمی هیپنوتیزم و و ادار کردن سوژه برای خیره شدن به ساعت استفاده می شد. این ابزارها برای چیست؟ آیا صرفا ابزار شعیده بازی هستند؟ نه از این ابزار برای المركز ذهن استفاده می شود.

وقتی در حال رانندگی دچار هیپنوتیزم بزرگراه میشوید. جاده ذهن تان را به خودش مشغول میکند. این جاده به قدری تکراری و خسته کننده است که ذهنتان خسته و سرگردان میشود ولی جسم همچنان در مسیر باقی می ماند و به رانندگی ادامه میدهد جسم میداند راه خروج شما کدام است و درست به موقع یا به محض عبور از آن به شما نهیب می زند.

در این جا آگاهانه میگویید ضمیر نیمه خودآگاه من می خواهم استراحت کنم از تو میخواهم استراحت کنی بگذارید بگویم چگونه این کار را انجام دهید. روش مطلوب من آرام سازی پیش رونده است. اگر برای خوابیدن مشکل داشته باشم از آرام سازی پیش رونده برای به خواب رفتن استفاده می کنم

با این روش در رختخواب دراز میکشید اگر بخواهید می توانید بنشینید. آگاهانه به انگشتهای پایتان میگویید آرام باش در واقع به آن ها دستور میدهید در هیپنوتیزم همیشه میتوانید دستور بدهید. می توانید آنها را فقط به مدت یک ثانیه کمی تکان دهید تا حس شان کنید. بعد به سمت بخش بعد یعنی کف پاها قوس کف پا باشته و فورک پیش میروید آهه به سمت بخش بالایی بدن پیشروی و آنها به آرامش دعوت می کنید.

شما آگاهانه جسم فیزیکی خود را به آرامش دعوت می کنید و نیمه خوداگاه را فریب میدهید به سمت ساق ران و تنه پیشروی می کنید. خود من وقتی به نیمه ی بدن می رسم معمولا به خواب می روم. صبح روز بعد بیدار میشوم و میگویم کجای برنامه ی آرام سازی پیش رونده بودم؟ حول و حوش شکم بودم که خوابم برد.

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب نه راهکار معجزه‌گر

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب