فصل اول: به عصر کارآفرینی خوش آمدید - بخش ششم

بعد از گذشت پانزده سال از آشنایی با اسطوره پرتلاش زندگی شخصی ام استاد (برایان ترسی) و پس از گذراندن دوران بسیاری زیبایی از زندگی کاری و شخصی و پیشرفتی که به نظر شخصی خود و اطرافیان قابل توجه بوده است بر آن شدم تا همچون گذشته اثر دیگری از جناب (برایان تریسی) را ترجمه کنم. امروز اهمیت شروع و راه اندازی یک کسب و کار برای هموطنانم در ایران بسیار جدی ست در کنار آن باید توجه داشت که هر کدام از ما برای ایجاد آن احتیاج به آگاهی و دانش داریم طی سالهایی که شاگردی بسیاری از اساتید ایرانی و فرنگی را در کارنامه ی خود داشتم تاثیر عمیقی را که نوع نگاه و نگرش این بزرگواران بر من و سایر دانش آموختگان گذاشته است، به شکل ملموسی درک کرده ام.

شماره ی یک جاه طلبی مهمتر از هر چیز دیگری ست و سهم آن در  موفقیت حداقل هشتاد درصد است. اگر فرد به اندازه ی کافی جاه طلب و بلند پرواز باشد به اندازه ی کافی تحریک میشود برای موفقیت به اندازه ی کافی مصمم است و هیچ چیز نمی تواند جلویش را بگیرد.

یک داستان جالب درباره ی تفاوت نگرش بین یک آمریکایی و یک اروپایی وجود دارد. اگر در ایالات متحده کسب و کاری راه بیندازید و ورشکست شوید میتوانید کسب و کار جدیدی را در روز بعد شروع کنید. ولی اگر در اروپا کسب و کاری را شروع کنید و ورشکست شوید، انگار که مرتکب جرم وحشتناکی شده باشید. از دست دادن پول و سرمایه موقع ورشکستگی موضوع وحشتناکی است ولی ما این موضوع را در ایالات متحده تحسین میکنیم و به آن احترام می گذاریم

بیل گینس یا وارن بافت را در نظر بگیرید. این دو نفر ثروتمندترین افراد تاریخ هستند. شما در آمریکا هیچ وقت سخنی در اعتراض به آنها نمی شنوید ولی ثروتمندان در اروپا مورد انتقاد تمسخر و نفرت قرار می گیرند و به چیزهای مختلفی متهم میشوند در این جا هیچ کس به افراد ثروتمد و موفق مثل «جف بزوس» اعتراض نمی کند. مردم تحسین شان میکنند و به آنها احترام میگذارند. در پیش خود خیال پردازی میکنند شاید من هم بتوانم مثل او باشم. بچه های من می توانند مثل او شوند.

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتاب های کاربردی

 

یک بار شخصی از من پرسید چرا مردم اروپا از زندگی در سیستم رفاهی، دستمزد کم تر و کنترل دولت روی همه چیز از گهواره تا گور راضی اند، در حالی که تمام مردم ایالات متحده کارآفرین هستند؟». خواب این بود «ایالات متحده از افرادی تشکیل شده است که کارشان را ترک کرده اند در حالی که اروپا از افرادی تشکیل شده است که سر کار مانده اند. در واقع هیچ گونه جاه طلبی در اروپایی ها وجود ندارد.

آمادگی برای رفتن رها کردن تمام دارایی ها ملاقات نکردن احتمالی دوستان و خانواده در آینده و سفر به کشوری جدید بدون دانش و مهارت یا فرد آشنا و ایجاد زندگی جدید برای خود و فرزندان و نوه ها احتیاج به  جاه طلبی دارد. این دیدگاه یک نوع طرز فکر طولانی مدت است، ممکن است در زندگی ام کارهای زیادی انجام ندهم حتی شاید به عنوان کارگر کارخانه مشغول به کار شوم ولی فرزندانم میتوانند به مدرسه و دانشگاه بروند و پزشک و وکیل شوند.

آنها دنبال سرمایه گذاری بیست یا سی سال از زندگی خود برای نسل بعد هستند. بنابراین جاه طلبی مهم ترین کیفیت مورد نظر است.

دومین نقطه ی عطف زندگی من وقتی بود که اهدافم را کشف کردم این موضوع به مثابه ی مردن و رفتن به بهشت بود روی کف زمین اتاق کوچک یکی از دوستانم زندگی میکردم بیرون گرم بود و در نتیجه داخل خانه ماندم چون دستگاه تهویه ی هوا داشت داشتم مقاله ای می خواندم که می گفت موفقیت مستلزم داشتن هدف است. شما باید بدانید چه می خواهید. بنابراین تکه ای کاغذ پیدا کردم و آن را برگرداندم. خالی بود.

با خودم گفتم خب اهداف من عبارت اند از ... و ده هدفم را نوشتم زندگی من در سی روز کاملا تغییر کرده بود. متوجه شدم در صورت داشتن اهداف شفاف و مکتوب احتمال رسیدن به آن اهداف در حدود ده برابر بیش تر خواهد بود.

شما نمی توانید بدون قدرت بینایی به هدف و نشانه بزنید، بنابراین اهداف خود را یادداشت کنید جلوی چشمتان باشد و بعد، فهرستی از تمام چیزهایی بنویسید که برای رسیدن به آن اهداف می توانید انجام دهید. فهرست را بر اساس اولویت و ترتیب مرتب کنید اول چه کاری انجام خواهید داد؟ بعد چه کاری؟ سپس باید روی آن موارد کار کنید.

 

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله ولنجک تهران

 

شما هر روز صبح بیدار میشوید و روی مهم ترین هدفتان کار می کنید. زندگی شما کمی بعد بعضی وقت ها یک شبه به نیروی محرکه ی خاصی دست پیدا میکند. شما با سرعتی بالاتر به سمت اهداف تان حرکت میکنید شما نکاتی را در مورد قانون جذب شنیده اید. هدف مكتوب قدرت جذب تان را فعال میکند افراد شرایط ایده ها بینش ها و انواع چیزها به زندگیتان جذب می شوند

آیا میدانید فقط به درصد از بزرگسالان اهداف مکتوب دارند؟ سال ها پیش به کمک ارل نایتینگل متوجه این موضوع شده نود و هفت درصد دیگر، آرزوها امیدها رویاها و تمایلاتی دارند ولی هدفی ندارند. سه درصد اهدافی دارند و درآمد این سه درصد به طور متوسط ده برابر بیش تر از افراد بدون هدف است.

این موضوع هیچ ربطی به هوش تحصیلات سوابق با فرصت ها ندارد. شما با داشتن هدف مکتوب ذهن تان را متمرکز می کنید. توانایی ها و انرژی های ذهنی تان را کنکاش میکنید و کارهای خیلی بیش تری انجام می دهید.

تصور کنید به یک شهر جدید در یک کشور جدید نقل مکان می کنید. و به نقشه و علائم جاده ای دسترسی ندارید و میخواهید جایی بروید. شاید بدون داشتن اهداف و برنامه های آشکار ساعتها دور خودتان بچرخید.

ثروتمندان تصمیم میگیرند ثروتمند شوند. یکی از نقاط عطف زندگی تصمیم گیری برای ثروتمند شدن در کسب و کار است بعد، متوجه می شوید نمی توانید با دستمزد کار متوسط ثروتمند شوید متوسط دستمزد در ایالات متحده حدود بیست و دو هزار دلار است و این رقم برای تعداد بسیار زیادی از مردم خیلی کم تر است.

بنابراین شما تصمیم میگیرید تا از نظر مالی مستقل شوید. بعد، تنها سوالی که میپرسید این است چگونه؟ چگونه می توانم از نظر مالی مستقل شوم؟ چه راههایی در پیش روی من قرار دارد؟

 

 مشاهده کتب‌‌ دیگر حوزه موفقیت

 

در این زمان بهتر است که سومین نقطه ی عطف زندگی ام را مطرح کنم. متوجه شدم با انجام کار زیاد و زیاد و زیاد با صاحبان شرکت ها و کارآفرینان می شود تمام آموزشهای لازم برای رسیدن به اهداف خود را یاد گرفت. همیشه بزرگترین مشکل ترس از نید برفته شدن و شکست بوده است.

اگر دنبال کسب درآمد هستید باید ثروت ایجاد کنید و می شود این کار را با آوردن یک محصول از یک مکان به مکان دیگر و سود بردن بیش تر از آن به دلیل اختلاف قیمت انجام داد به این کار آربیتراژ  گفته می شود کل جهان تجارت بر پایه ی آربیتراژ استوار است (خواه آوردن دانه ی فلفل از خاور دور به اروپا با ابریشم از چین در امتداد جاده ی ابریشم این کار به معنای آوردن کالاها از جایی با قیمت پایین تر به جای دیگری است که مردم حاضرند پول بیشتری برای آن بدهند.

شما می توانید تمام آموزه های لازم را فرا بگیرید مردم می گویند. من نمی توانم کارآفرین باشم چون علاقه ای به فروش ندارم

بنابراین از آنها می پرسم ایا میتوانید رانندگی کنید؟» می گویند. بله

از آن ها می پرسم آیا احساس خود موقع رانندگی با اولین ماشین را به یاد دارید؟ جواب شان مثبت است.

چه احساسی داشتید؟

می گویند «کاملا عصبی ترسیده و در حال لرزیدن بودم مربی رانندگی سر من فریاد میزد و من به مسیر خودم ادامه می دادم.

می گویم «امروز چطور؟ الان میتوانید سوار ماشین شوید و کل روز را رانندگی کنید و حتی به آن فکر هم نکنید این مهارت مثل هر مهارت دیگری است و این در مورد تایپ کردن با مهارت های دیگر هم صدق می کند. شما میتوانید مهارتها را یاد بگیرید. می توانید مهارت رانندگی را یاد بگیرید و میتوانید مهارت فروش را هم بیاموزید

همه ی افراد در حال فروش هستند. همه ی افراد در تلاش برای متقاعد کردن دیگران برای همکاری با خود هستند. شما در دنیای خود فعال یا منفعل هستید؛ در صورت فعال بودن سعی می کنید تا اتفاقاتی بیفتد. ولی در صورت منفعل بودن فقط می نشینید منتظر هستید و انتظار دارید که افراد دیگر برای شما تصمیم بگیرند.

  

مشاهده جزئیات وخرید کتاب خلق یک کسب وکار ثروت ساز

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب