فصل دوازدهم: کارهایتان را دنبال کنید و به پایان برسانید - بخش سوم

زمانی مرد جوانی از میدوست در نیویورک، در یک پانسیون زندگی می کرد و یک شغل دون پایه در یک شرکت بزرگ داشت. وی به یک خانواده ی متوسط تعلق داشت و فارغ التحصیل دبیرستان بود. وی اعتماد به نفس کمی به خودش یا توانایی بلند مدتش برای انجام کارهای مختلف زندگیش داشت وی تقریباً به مدت سه سال صبح زود از خواب بیدار می شد، به سر کار می رفت، کارهایش را انجام می داد، با دوستان محدودش معاشرت میکرد و میپذیرفت که زندگی و کارهایش چنین است.

چرا مشتریان از شما خرید می‌کنند؟

برای استفاده‌ی کامل از موقعیت خود در بازار، مشخص کنید که چه چیزی باعث خاص بود شما می‌شود؟ شما باید دائماً از مشتریان خود بپرسید که چرا آنها از شما خرید می‌کنند؟ مشتریان کدام محصولات و خدمات شما را بیشتر دوست دارند؟ چرا مشتریان ترجیح می‌دهند با شما معامله کنند تا با رقبای شما؟ پاسخ به این سئوالات معرف بزرگترین فرصت‌ها برای بهره‌برداری و پیشرفت در بازار است.

ساعت رولکس هزاران دلار ارزش دارد. ولی رولکس به عنوان یک ساعت فروخته نمی‌شود. رولکس به عنوان نماد موقعیت اجتماعی فروخته می‌شود. رولکس ساعتی است که آن را به مچ دست خود می‌بندید تا دیگران بگویند که شما آمده‌اید و موفق و ثروتمند هستید. مردم می‌خواهند هزاران دلار را پرداخت کنند تا چنین موقعیت اجتماعی را به دست آوردند. موقعیت اجتماعی و شهرت از انگیزه‌دهنده‌های مهم هستند.

چرا مردم محصولات یا خدمات شما را می‌خرند؟ شما چگونه می‌توانید از موقعیت خود برای برتری قابل توجه بر رقبایتان استفاده کنید؟

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

 

عملیات بارباروسا

آدلف هیتلر عملیات بارباروسا را در ژوئن 1941 با سه میلیون سرباز تحت حمایت تانک‌ها و پیاده نظام موتوری علیه شوروی سابق آغاز کرد. سه ارتش آلمان (ارتش‌های شمال، مرکز و جنوب)، بهترین نیروهای جنگی آن دوران، وارد خاک روسیه شدند و نیروهای روسی را تار و مار کردند. نیروهای آلمانی تقریباً توقف‌ناپذیر بودند.

هدف کلی عملیات چیزی جز فتح مسکو نبود که مرکز ارتباطات، راه‌آهن و بزرگراه‌ها بود. اگر مسکو فتح می‌شد، روسیه شکست می‌خورد.

ارتش‌های آلمان با استفاده از اصل غافلگیری در خاک روسیه نفوذ و هر گونه مقاومتی را نابود می‌کردند. در سه ماه اول نبرد، یک و نیم میلیون سرباز را اسیر گرفتند. استالین و دولتش آماده‌ی تخلیه‌‌ی مسکو بودند. پایان نبرد فرا رسیده بود.

وقتی آلمان‌ها پیشروی می‌کردند، فرصت بزرگی را برای نابود کردن شصت و نه لشگر و یک میلیون سرباز جبهه‌ی جنوب غربی مارشال بودیونی و تسخیر کیف پیدا کردند. هیتلر فوراً به سه ارتش دستور داد سربازان روسی را به عنوان یک نیروی جنگی محاصره و نابود کنند و کیف را تسخیر کنند. (استراتژي محاصره‌ی نیروهای دشمن را اصل کانای مي‌نامند که توسط هانیبال برای محاصره‌و نابود کردن ارتش روم در کانای ایتالیا در 216 سال قبل از میلاد مسح به کار برده شده بود.)

برای تمرکز بر محاصره و نابود کردن نیروهای دشمن، ارتش‌های آلمان پیشروی به سوی مسکو را متوقف کردند و بر کیف تمرکز کردند. روس‌ها محاصره شده به سختی می‌جنگیدند، ولی نمی‌توانستند صفوف نیروهای آلمانی را درهم بشکنند. به خاطر مقاومت روس‌ها، این نبرد از آگوست تا اکتبر طول کشید. کیف در پایان سپتامبر به دست آلمان‌ها افتاد و شش صد هزار سرباز روس را در اکتبر به اسارت گرفتند. آلمان‌ها پیروزی را با هزینه‌ی زیادی به دست آوردند.

آلمانها پیشروی به سوی مسکو را از سر گرفتند، ولی دیگر دیر شده بود. حتی اگر آلمان‌ها ده مایل دیگر پیشروی می‌کردند، فاصله‌ی زیادی با خطوط پشتیبانی خود داشتند و آمادگی روبرو شدن با زمستان روسیه را نداشتند. روس‌ها ضد حمله نمودند و آلمان‌ها به مواضع قابل دفاع خود عقب نشینی کردند تا زمستان به پایان برسد.

در بهار، روس‌ها ارتش‌های شرق کوه‌های اورال را آماده کردند.کارخانه‌های روسیه صدها تانک و هواپیمای جنگی را تولید کردند. در نتیجه، آلمان‌ها نتوانستند مسکو را تسخیر کنند. اقدام آنها براي تسخیر لنینگراد در شمال و استالینگراد در جنوب با شکست روبرو شد در 1943، مشخص شد که آلمان نمی‌تواند در جنگ روسیه پیروز شوند. زمان علیه آلمان‌ها بود. آنها نتوانستند نبرد 1941 را به پایان برسانند و جنگ را باختند.

هیتلر فرصت را برای تسخیر کیف مغتنم شمرد، ولی این فرصت از هدف اصلی آلمان‌ها، حمله به مسکو، دور بود و روس‌ها شانس آوردند.

 

مشاهده کتاب‌‌های دیگر حت

 

وزه موفقی

به سرعت از فرصت‌ها استفاده کنید، ولی در مسیر درست گام بردارید

فرصت‌ها مانند پنجره‌ها هستند. آنها گاهی به سرعت باز و بسته می‌شوند. وقتی شما ایده‌ای برای موفقیت خود دارید، فوراً اقدام کنید و مطمئن شوید که فرصت به وجود آمده از اهداف شما حمایت مي‌کند. هیتلر به سرعت از فرصت خود استفاده کرد، ولی از مسیر خود منحرف شد و نتوانست به اهدافش برسد.

در فعالیت‌های فروش و تجارت، وقتی شما یک مشتری معرفی شده دارید، فوراً با وی تماس بگیرید. وقتی شما با ایده‌ی جدیدی آشنا می‌شوید، فوراً آن را امتحان کنید. وقتی پنجره‌ی فرصتی به روی شما باز می‌شود، به سرعت از آن عبور کنید زیرا به سرعت باز شدن خود بسته می‌شود.

بیل گیتس و پل آلن شرکت مایکرو سافت را در بلوبوی واشنگتن راه‌اندازی کردند. در سال‌‌های اول، آنها مانند سایر کارآفرینان تلاش کردند. یک روز گیتس به شرکت آي.بي.ام دعوت شد تا یک سیستم عامل را برای کامپیوترهای شخصی این شرکت طراحی کند. مایکروسافت چنین سیستم عاملی نداشت وزمان کافی برای طراحی آن نداشت. ولی گیتس گفت: «حتماً. فوراً این کار را انجام می‌دهم.» سپس وی به دنبال فردی گشت که قبلاً چنین سیستم عاملی را کار کرده باشد.

یک شرکت کوچک در سیاتل وجود داشت که یک سیستم عامل عرضه کرده بود و حتی سعی کرده بود که آن را به شرکت آی.‌بی.‌ام بفروشد، ولی موفق نشده بود. بعد از مذاکرات، بیل گیتس سیستم عامل این شرکت را به 50000 دلار خرید که ارزش و وقت زیادی را صرف آن کرده بود و نتوانسته بود بازاری برایش به دست آورد. گیتس سیستم عامل را نداشت، ولی بازار بالقوه را در اختیار داشت.

یک رقابتي وجود داشت که به نفع شرکت‌های مایکرو سافت و آی‌.بی.‌ام تمام شد. این سیستم به سیستم داس (سیستم عامل دیسکی) مایکروسافت یا MS-DOS معروف شد. سیستم داس به ویندوز تبدیل شد و اکنون در 90 درصد کامپیوترهای شخصی جهان به کار می‌رود. بیل گیتس از فرصت استفاده کرد، نحوه‌ی استفاده از آن را یاد گرفت و به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل شد.

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب پیروزی

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب