کتاب جذاب و پربار "علم پول درآوردن" اثر استاد برایان تریسی که توسط شاگرد مستقیم ایشان جناب دکتر مهدی نشاط به فارسی درآمده است، یکی از پربار ترین کتاب های حوزه موفقیت می باشد.
این یکی از راه های فوق العاده ی خرج کردن برای اقدام مهمی است که بازده هم دارد.
اگر کسی برای ثروت اندوزی جدی باشد ممکن است کدام گروه ها را برای خرج کردن پولش در نظر بگیرد، ادامه ی تحصیل، تجهیزات با کیفیت کسب و کار برای افزایش کارایی و...؟
«برایان»
این قانون اول تاینینگل است. سه درصد از درآمدتان را برای خودتان سرمایه گذاری کنید و مهارتهای تان را بهبود دهید. من به محض شنیدن این جمله شروع به تمرین آن کردم و حالا میگویم برای مبلغی که خرج پرورش مهارتهای تان میکنید هیچ حدی وجود ندارد.
بعضی سالها من هزاران دلار خرج میکردم دوره ی دو ساله ی امبیای را در دانشگاه گذراندم که چند هزار دلار هزینه داشت، ولی سرمایه گذاری فوق العاده ای بود.
تازگی ها آقای محترمی پیش من آمد و گفت «حدود هشت سال پیش به سمینار شما آمدم و شما قانون سه درصد را آموزش دادید که می گفت سه درصد از درآمدتان را روی خودتان سرمایه گذاری کنید». او در آن زمان در خانه ای با مادرش زندگی میکرد. سالی بیست هزار دلار درآمد و خودرویی قدیمی داشت.
من گفتم سه درصد از بیست هزار دلار میشود ششصد دلار» او دو مورد از برنامه های صوتی شرکت هایتینگل کونانت و چند کتاب خرید و در یک سمینار شرکت کرد در آن سال درآمد او از بیست هزار دلار به سی هزار دلار رسید که افزایشی پنجاه درصدی است که من گفته بودم اتفاق می افتد. او گفت این افزایش درآمد را مستقیما به آموخته هایش از این برنامه ها ربط می دهد.
بنابراین حالا سی هزار دلار درآمد دارد و سه درصد آن می شود نهصد دلار سال بعد نهصد دلار خرج کرد و درآمدش به پنجاه هزار دلار رسید. سال بعد دوباره هزار و پانصد دلار خرج کرد و درآمدش به هشتاد هزار دلار رسید. متوجه شد این روش واقعا موثر است. پس سه درصد را به پنج درصد افزایش داد و در آن سال در آمدش تقریبا دوبرابر شد. بنابراین تصمیم گرفت به این کار ادامه دهد. در سال پنجم ده درصد از درآمدش را خرج کرد و درآمدش دوبرابر شد و بعد دوباره این روال را تکرار کرد.
از او پرسیدم حالا چه کار میکند گفت درآمدش امسال از یک میلیون دلار گذشت و هنوز ده درصد را برای خودش سرمایه گذاری می کند. گفتم ده درصد، یعنی سالی صدهزار دلار آخر چطور این کار را می کنی؟» جواب داد سخت است. عادت کرده بودم به سمینار بروم. حالا سخنرانان آن سمینارها را استخدام میکنم که پیش من بیاید و یک روز کامل به من آموزش دهند. مربیهای خاصی دارم مشاور دارم به کنفرانس های بین المللی سفر میکنم کتابخانه ی آموزشی خودم را دارم با دستگاه های تلویزیونی و ویدیو و برنامه های صوتی و کتاب خرج کردن صدهزار دلار سخت است ولی دراه امد من سالی ده تا سی درصد بیشتر می شود. تازه همه ی این هزینه ها شامل تخفیف مالیاتی می شوند.
این روش واقعا جواب میدهد مجله ی منابع انسانی نگاهی انداخته است. به میزان بازده سرمایه گذاری شرکتهای سراسر جهان در آموزش این بازده از بیست و دو دلار تا سی و سه دلار به ازای هر دلاری که سرمایه گذاری کرده اند. متغیر بود.
همین یکی دو سال پیش با زن بسیار ثروتمندی صحبت می کردم می گفت. من یکی از برنامه های صوتی نایتینگل کوناست را بیست و دو سال پیش خریدم من و شوهرم بارها به آن گوش دادیم سه چهار سالی از ازدواجمان می گذشت و یک فرزند داشتیم شروع کردیم به تکرار این جمله با خودمان من خودم را دوست دارم و میتوانم سالی یک میلیون دلار به دست آورم من سالی یک میلیون دلار به دست می آورم پس شروع کردیم به تکرار این باورها و میدانید. چه شد؟ بعد از پنج سال شوهرم سالی یک میلیون دلار در وال استریت به دست. می آورد. ما به خاطر همان یک برنامه ی صوتی تروتمند شدیم
کسانی را دیده ام که با یک کتاب یک برنامه ی صوتی، یک دوره یک سمیناره یک برنامه ی آموزشی درآمدشان را سال بعد افزایش داده اند. دوستی دارم که صدهزار دلار برای گرفتن مربی خصوصی به مدت یک سال پرداخت کرد و درآمدش را در سال بعد تا یک میلیون دلار بالا برد.
بنابراین بهترین سرمایه گذاری و هزینه این است که پولتان را خرج خودتان کنید آن را برای بهبود خودتان خرج کنید اگر کسی با پیشنهاد سرمایه گذاری پیش شما بیاید و بگوید دوست دارم تو این جا سرمایه گذاری کنی به نظرم سرمایه گذاری واقعا خوبی ست. امکان خیلی بالایی برای آینده دارد شما چه کار میکنید؟ احتمالا بررسی اش می کنید و می گویید به این جا سرمایه گذاری نمی کنم. فکر نمی کنم آینده ای داشته باشد. فکر نمیکنم سرمایه گذاری موفقی باشد. پس پول هدر دادن است.
اگر به شما پیشنهاد کنند روی خودتان سرمایه گذاری کنید چطور؟ در سطح ناخودآگاه کسانی که روی خودشان سرمایه گذاری نمی کنند، احساس بی لیاقتی می کنند به خودشان شک دارند و توانایی های شان را باور ندارند. به این نتیجه رسیده اند که ارزش این کار را ندارند و سرمایه گذاری روی خودشان هدر دادن پول است چون اصلا آینده ای ندارند.
همیشه می توان فهمید چه کانی خودشان را رها کرده اند، چون روی خودشان سرمایه گذاری نمی کنند. بسیاری از مردم از شنیدن این عبارت متحیر می شوند. بله این حقیقت دارد چون این یکی از بزرگ ترین کشفیات دوران است فقط با دیدن کارهایی که می کنید، می توان فهمید چه باورهایی دارید به ویژه وقتی امکان انتخابی دارید چه کاری انجام می دهید؟ همیشه کاری را انتخاب میکنید که با عمیق ترین و درونی ترین باورها و ارزشهای تان همسوست
بنابراین اگر بین خرید یک لیوان قهوه یا خرید یک سی دی انتخاب داشته باشید اگر بین رفتن به تعطیلات یا شرکت در یک سمینار انتخاب داشته باشید و تفریح را انتخاب کنید فعالیت تسکین دهنده ی تنش را انتخاب کرده اید که نشان میدهد این اقدام از رشد و پرورش فردی تان برای تان اهمیت بیش تری دارد.
هر کاری را که مکرر انجام دهید به عادت تبدیل میشود. خیلی زود عادت میکنید که هرگز روی خودتان سرمایه گذاری نکنید و به رفتار اتوماتیک برای شما تبدیل میشود. در حقیقت اگر کسی به شما بگوید، باید یک نسخه از این کتاب را بخری با جلد شومیز منتشر شده و فقط دوازده دلار است. در واقع از آن فرد عصبانی میشوید؛ چون پیشنهاد می کند. از منطقه ی امنتان خارج شوید. در واقع نسبت به کسی که پیشنهاد سرمایه گذاری روی خودتان را به شما میدهد افکار منفی پیدا می کنید.
یک بار لویزهی نویسنده ی معنوی گفت که بزرگ ترین مشکل نژاد بشر این است که احساس میکند من به قدر کافی خوب نیستم سرمایه گذاری روی خودم ارزشی ندارد چون به قدر کافی شایسته نیستم و این کار فایده ای برای من ندارد چون اصلا اینده ای ندارم می توانید بگویید. من هرگز این تصمیم را نگرفته ام نه ولی شما به طور پیش فرض این تصمیم را گرفته اید.
مثل این است که بگویید «من هیچ وقت تصمیم نگرفتم نامتناسب باشم ولی اگر تصمیم نگیرید ورزش کنید به طور پیش فرض، تصمیم گرفته اید نامتناسب باشید. اگر انتخاب تان این باشد که اقدام به پرورش خودتان نکنید تصمیم گرفته اید در زندگی شکست بخورید، چون اگر روی خودتان کار نکنید هیچ آینده ای نخواهید داشت.
راه دیگر فکر کردن درباره ی این موضوع این است که بپرسید، «اگر شما سهام بودید، آیا روی خودتان سرمایه گذاری میکردید؟ آیا از این سهام می خریدید؟» این پاسخ هم تکان دهنده است. آیا فکر می کنید سهام رشدی هستید؟ آیا سهامی هستید که زنان بیوه و یتیم ها بتوانند روی آن سرمایه گذاری کنند چون ارزشتان مرتب افزایش پیدا می کند؟
سال ها قبل به دردسر مالی افتادم ورشکسته شدم و به پول نیاز داشتم یکی از دوستانم که مرد زیرکی بود به من گفت من مبلغی پول به تو فرض میدهم ولی تو باید بیست درصد از بودت را در آینده به من بدهی کسب و کار من در آن زمان هیچ سودی نداشت. بنابراین گفتم حتما، قطعا مشکلی نیست» او میدید که من سهام در حال رشد هستم، بنابراین ده هزار یا بیست هزار دلار به من داد که برای نجات کسب و کارم به آن نیاز داشتم بعد شروع کردم به سودآوری سودم از ده هزار دلار به بیست و سی هزار دلار رسید و بیست درصد به او می دادم.
بالاخره خودم را از شرش خلاص کردم به جای این که اجازه دهم بهره ی پولم را به مدتی نامحدود صاحب شود چهل هزار دلار به او دادم. این هوشمندانه ترین بازده صددرصدی پول او بود که من تا آن زمان به کسی داده بودم
درباره ی این مطلب فکر کنید آیا شما سهام در حال رشد هستید؟ آیا سهامی هستید که باعث شوید من بگویم من روی شما سرمایه گذاری خواهم کرد. ثروتمند خواهم شد چون شما ارزشتان را تا حد زیادی افزایش می دهید؟
"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.
مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از:
۱ فراخوان شرکت کنندگان
آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات
راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات
۴ برنامه ریزی ها
تعیین و تبیین مقررات
اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد:
ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند.
اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود.
با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید
آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟
آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟
آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م
یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای
شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند.
به خصوص وقتی که موض
اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ
مهارتهای مدیریت زمان جلسه
۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید.
۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر
۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند.
گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن
در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی
را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن
مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک