فصل دوم: افسانه های کارآفرینی مدرن - بخش سوم

بعد از گذشت پانزده سال از آشنایی با اسطوره پرتلاش زندگی شخصی ام استاد (برایان ترسی) و پس از گذراندن دوران بسیاری زیبایی از زندگی کاری و شخصی و پیشرفتی که به نظر شخصی خود و اطرافیان قابل توجه بوده است بر آن شدم تا همچون گذشته اثر دیگری از جناب (برایان تریسی) را ترجمه کنم. امروز اهمیت شروع و راه اندازی یک کسب و کار برای هموطنانم در ایران بسیار جدی ست در کنار آن باید توجه داشت که هر کدام از ما برای ایجاد آن احتیاج به آگاهی و دانش داریم طی سالهایی که شاگردی بسیاری از اساتید ایرانی و فرنگی را در کارنامه ی خود داشتم تاثیر عمیقی را که نوع نگاه و نگرش این بزرگواران بر من و سایر دانش آموختگان گذاشته است، به شکل ملموسی درک کرده ام.

اگر این محصول یا خدمات کاملا جدید باشد میزان شکست فوق العاده بالاست. این موضوع معمولا به خاطر بی تجربگی فرد اتفاق می افتد. آن ها هیچ وقت محصول یا خدمات مشابهی را به بازار عرضه نکرده اند.

من کارم را با بوت استرپینگ شروع کرده تعداد قابل توجهی از کارآفرینان هم به همین شیوه شروع کرده اند. این موضوع در واقع بسیار ساده است. شما ایده ای برای محصول با خدماتی خاص دارید. بیرون می روید آن را می فروشید و سود میکنید آن سود را می گیرید. به کسب و کار باز می گردانید محصول یا خدماتی را تولید می کنید و می فروشید و باز سود میکنید. در ادامه این عمل تکرار میشود.

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتاب های کاربردی

 

این روند میتواند ماه ها با سالها طول بکشد ولی بهتر است با پول کمی وارد کار بشوید و دوام بیاورید تا با سرمایه های قرض گرفته شده یا وام ها سر و کار داشته باشید چون در صورت نداشتن سرمایه ی اضافی مجبورید از همان روز اول خلاق باشید و ساعتهای طولانی را مشغول کار کردن شوید.

قسمت خنده دار ماجرا این جاست که موقع شروع کسب و کار خود فقط باید به صورت نیمه وقت کار کنید یعنی میتوانید دوازده ساعت مورد نظر خود از طول روز را انتخاب کنید باید حداقل شش روز در هفته و معمولا هر هفت روز کار کنید کارآفرینان به طور متوسط شمت تا هفتاد ساعت در هفته کار می کنند که به معنای تقریبا ده با دوازده ساعت در روز و شش با هفت روز در هفته است. اگر فکر میکنید امکان شروع کسب و کار با زمانی کم تر وجود دارد بعد از شروع به کار با شگفتی بزرگی روبه رو می شوید.

یکی از دوستان خوب من کسب و کار کوچکی را از طریق چاپ پوستر و اطلاع رسانی محلی شروع کرد و به مدت دو تا سه سال در مغازه ی کوچک خود میخوابید تا عصر کار میکرد و روی میز می خوابید. بعد صبح ها از روی میز بلند میشد احتمالا در مک دونالد گوشه ی خیابان غذا می خورد و تمام روز را کار میکرد در پایان روز باز روی میز می خوابید

چرا؟ چون نمی توانست از عهده ی تامین هزینه ی جای دیگری بر بیاید و نمی توانست از آن جا دور شود. مجبور بود به صورت تمام وقت کار کنند.

در آغاز هزینه ی همه چیز خیلی بیشتر از انتظار شماست دو برابر و سه برابر باز هم هزینه دو برابر و زمان سه برابر بیش تر مبلغ تامین شده توسط شما تا حد زیادی به میزان پرداخت مشتریان وابسته است. تنها راه کسب سود بیش تر از طریق کارآمدی در تولید محصول یا خدمات با هزینه ی کمتر است و این موضوع باعث سود شما می شود.

 

مشاهده سریع آگهی های ملکی محله ولنجک تهران

 

در دوره ای دو یا سه ساله پول میگرفتم و آن را وارد کسب و کار می کردم تا حقوق کارکنانم را بدهم واقعا مجبور بودم تا از منابع دیگر پول بگیرم برای تغذیه ی شغل اول خود در جای دیگری مشغول به کار بودم، چون گذر از آن برهه مدت زمان زیادی طول کشید ولی اگر این کار را انجام نداده بودم اگر همه چیز را به شرکت بازنگردانده بودم نمی توانستم دوام بیاورم

بالاخره موفق شدم و این دوره را پشت سر گذاشتم و به درآمدی بسیار بیش تر از هزینه های صورت گرفته دست پیدا کردم من به سوددهی رسیدم و همه چیز خوب بود.

همه می گویند شما واقعا خوش شانس هستید واقعا این طور نیست. خیلی از کارآفرینان باید از همه چیز بگذرند دوازده تا شانزده ساعت در روز را به مدت سه چهار یا پنج سال کار کنند و در نهایت موفق شوند و به درآمدی بیشتر از هزینه ی صورت گرفته برای بقا دست پیدا کنند.

چند سال قبل مقاله ای فوق العاده در فوریس منتشر شد. بر اساس این مقاله راه اندازی هر شرکت استارت آپی مثل مسابقه با زمان است. این موضوع شبیه هواپیمایی در حال سقوط و برخورد به زمین است. برخورد  وقتی اتفاق می افتد که پول شما تمام میشود. آیا می توانید فرمولی را برای کسب درآمد بیش تر از هزینه ها بقا و ورشکست نشدن پیدا کنید؟ این موضوع مثل نجات هواپیمای در حال سقوط است. کسب و کار شروع می شود. ایده ی فوق العاده ای به نظر می رسد، ولی بلافاصله سقوط میکند و به زمین میخورد. شما در تلاش هستید تا به درآمد بیش تری نسبت به هزینه های خود برای بقا قبل از تمام شدن پول دست پیدا کنید. به همین خاطر است که سرمایه گذاران هوشمند روی شرکتهای استارت آبی سرمایه گذاری نمی کنند؛ چون آمار شکستشان خیلی بالاست.

اگر به شما میگفتم پول خود را روی میز بگذارید و تاس های خود را بیندازید؛ من میتوانم نرخ شکست نودونه درصدی را تضمین کنم. شما می گفتید حتما شوخی میکنی نرخ شکست نودونه درصدی بهتر است پولم را در بانک بگذارم بهتر است تا به جای ورود به یک کسب و کار با نرخ شکست تضمینی تودونه درصدی پول را در بانک یا صندوق سرمایه گذاری مشترک گذاشت. به همین خاطر است که جمع آوری پول برای کسب و کارهای کوچک و جدید بسیار سخت است. مگر این که پیشینه ی خوبی داشته باشید.

پیشینه ی خوب به مثابه ی اثبات خود است. شما ثابت کرده اید که وارد جهنم یک شرکت استارت آپی شده اید و با کسب و کاری سودآور از آن جان سالم به در برده اید. اگر یک بار این کار را انجام داده اید، پس باز هم می توانید انجامش دهید.

اخیرا داشتم با یک کارآفرین بزرگ در تایوان صحبت می کردم. در مراسم ناهار خصوصی با او آشنا شدم در تمام مجلات تجاری حاضر بود. «جف بزوس» مطبوعات چین محسوب میشد و به آمریکا آمده بود. در آمریکا تحصیل کرده بود پدیده ی رو به رشد آمازون را دیده بود و اعتقاد داشت که این ایده در تایوان هم به خوبی جواب خواهد داد.

 

 مشاهده کتب‌‌ دیگر حوزه موفقیت

 

به تایوان برگشت و به دیدار ناشران رفت تا از آنها بپرسد آیا حاضر به  فروش از طریق رسانه های آن لاین هستند یا نه جواب همگی شان منفی بود، «نه، قطعا نه چون این موضوع کاملا با فرهنگ چین بیگانه است. کتاب ها باید شخصا خریداری شوند و به صورت یک به یک حضوری و چشم در چشم به فروش برسند

ناشران چینی به تدریج متوجه شدند که این موضوع یک روش جدید برای فروش کتاب است. تعداد بیشتری از آنها به سوددهی ناشی از فروش کتاب رسیدند و تمام افراد اهل کسب و کار واقعا به فروش و سودآوری اهمیت میدهند بنابراین تعداد بیشتر و بیش تری از آنها مشغول این کار شدند.

حالا بعد از دوازده تا پانزده سال صاحب آمازون کتاب های چینی مستقر در تاییه است. بنابراین به او گفتم خدای من کار سختی بود. به نظر می رسد از طرف افراد زیادی رد شده باشی گفت «اگر بعد از پنج هزار بار رد شدن از این کار دست میکشیدم حالا این جا نبودم

به او گفتم الان صاحب این کسب و کار عالی هستی روی جلد مجلاتی تروتمندی، سوار ماشین زیبایی میشوی راننده داری آیا کل شرکت را نگه داشته ای؟»

گفت نه در حقیقت فقط سه درصد شرکت مال من است. من مجبور شدم تا سهام شرکت را ذره ذره یک درصد دو درصد، ماه به ماه و سال به سال بفروشم تا قبل از سقوط زنده بمانم.

در این جا نکته ی مهم دیگری مطرح است. قانون بیست هشتاد این است که هشتاد درصد موفقیت شما در بیست درصد زمان نهایی فعالیت شما در کسب و کار خود به دست می آید. بنابراین شما هشتاد درصد از زمان را صرف کرده اید و پیشرفت خاصی نداشته اید؛ این موضوع شبیه باند طولانی پرواز است. در هشتاد درصد زمان اولیه شما از زمین بلند. نمی شوید. شما با نهایت قدرت و صددرصد سختکوشی هیچ پیشرفتی ندارید. بعد همه چیز درست میشود و با پیدا کردن فرمول مناسب به سوددهی می رسید

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب خلق یک کسب وکار ثروت ساز

 

جهت تهیه این کتاب ارزشمند و کاربردی با شماره زیر تماس بگیرید.

مجید کیوان پور : 09129374020

 

مطالعه بخش قبلی این فصل کتاب

مطالعه بخش بعدی این فصل کتاب