قانون کشور ما معمولاً از کشورهایی مثل اتیوپی ،فرانسه، آلمان، سوئیس، مصر، تایلند و دیگر کشورها اخذ و ترجمه شده است و در مواردی هم قانون گذاران توانسته اند از فقه و حقوق اسلامی نیز یاری جویند. نکته جالب توجه این است که مواد قانونی به کار گرفته شده معمولاً ترجمه کلمه به کلمه نامانوس پیچیده و غیر قابل فهم انتخاب شده است.
ماده ۸۳۵ قانون مدنی موصی باید نسبت به مورد وصیت، جائز التصرف باشد.
هدف قانون گذار در اینجا تأکید بر داشتن همان اهلیتی است که عاقد در عقود و ایقاع کننده در ایقاعات دارد، اما استمرار اهلیت از تاریخ وصیت تا زمان فوت ضرورت ندارد. البته این نکته با ضوابط و مقررات ایقاعات سازگار ولی با ضوابط عقود سازگاری ندارد زیرا در عقود باید اهلیت ایجاب کننده تا زمان قبول ادامه داشته باشد.
نکته دیگر این که وصیت تاجر ورشکسته صحیح است در صورتی که پس از آداء طلب دیان طلب کاران چیزی از ارث باقی مانده باشد قابلیت اجرایی دارد. اگر تاجر ورشکسته وصیت تملیکی یا عهدی نسبت به اعیان یا منافع أعیان کند، دیان ملزم به رعایت آن نیستند و به مصلحت خود می توانند از مورد وصیت حقوق خود را استیفاء کنند ولی اگر حاجت به آن نباشد نباید موجب تضرر موصی شوند.
ماده ۸۳۶ قانون مدنی هرگاه کسی به قصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند یا اعمال دیگر از این قبیل که موجب هلاکت است مرتکب گردد و پس از آن وصیت نماید آن وصیت در صورت هلاکت باطل است؛ هرگاه اتفاقاً منتهی به موت نشد، وصیت نافذ خواهد بود.
مفهوم این ماده صراحت دارد و نیازی به تشریح و تفسیر ندارد.
ماده ۸۳۷ قانون مدنی اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.
ماده ۸۳۸ قانون مدنی موصی میتواند از وصیت خود رجوع کند.
نظر حقوق دانان معاصر على الخصوص آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی بر این است که در وصیتهای مقرون به معاوضه رجوع امکان پذیر نیست و هم چنین در سایر (انواع) وصیتها، اسقاط حق رجوع هم باطل است.
ماده ۸۳۹ قانون مدنی: اگر موصی ثانیاً وصیتی برخلاف وصیت اول نماید وصیت دوم صحیح است.
ماده ۸۴۰ قانون مدنی وصیت به صرف مال در امر غیر مشروع باطل است.
ماده ۸۴۱ قانون مدنی: موصی باه باید ملک موصی با شد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه مالک، باطل برای بخشیدن مال به کسی و یا وصیت برای کیفیت نگهداری و واگذاری مدال ها، نشانها و آلبوم برای بخشیدن مال به کسی و یا وصیت برای کیفیت نگهداری و واگذاری مدال ها، نشانها و آلبوم
ماده ۸۴۲ قانون مدنی: ممکن است مالی را که موجود نشده است، وصیت نمود.
ماده ۸۴۳ قانون مدنی وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نیست مگر به اجازه وراث؛ اگر بعض از ورثه اجازه کنند فقط نسبت به سهم او نافذ است.
ماده ۸۴۴ قانون مدنی هرگاه موصی بلاه مال معینی باشد آن مال تقویم می شود، اگر قیمت آن بیش از ثلث تر که باشد مازاد ما ورثه است؛ مگر اینکه اجازه کنند.
ماده ۸۴۵ قانون مدنی: میزان ثلث به اعتبار دارایی موصی در حین وفات معین می شود و نه به اعتبار دارایی او در حین وصیت.
نکته: در اینجا لازم به ذکر است که آقای دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی بر این اعتقاد دارد که با توجه به محتوای ماده ۸۳۶ قانون مدنی دیه جزو ترکه است و دخیل در محاسبه ثلث است. البته از شباهت وجه بیمه عمر به دیه نباید غفلت ورزید.
ماده ۸۴۶ قانون مدنی: هرگاه موصی بلاه منافع ملکی با شد دائماً یا در مدت معین، به طریق ذیل از ثلث اخراج می شود بدواً عین ملک با منافع آن تقویم ارزش گذاری میشود سپس ملک مزبور با ملاحظه مسلوب المنفعه بودن در مدت وصیت تقویم شده تفاوت دو قیمت از ثلث حساب میشود. اگر موصی بلاه منافع دائمی ملک بوده و بدین جهت عین ملک قیمتی نداشته باشد قیمت ملک با ملاحظه منافع از ثلث محسوب میشود.
ماده ۸۴۷ قانون مدنی اگر موصی بله گلی باشد تعیین فرد با ورثه است؛ مگر این که در وصیت، طور دیگر مقرر شده باشد.
ماده ۸۴۸ قانون مدنی: اگر و صیت، به جزء مشاع ترکه با شد مثل ربع یا ثلث، موصی له با ورثه در همان مقدار از ترکه مشاعاً شریک خواهد بود.
ماده ۸۴۹ قانون مدنی: اگر موصی زیاده بر ثلث را به ترتیب معینی وصیت به اموری کرده باشد و ورثه زیاده بر ثلث را اجازه نکنند به همان ترتیبی که وصیت کرده است از ترکه خارج می شود تا میزان ثلث و زیاده بر ثلث باطل خواهد شد؛ اگر وصیت به تمام یک دفعه باشد زیاده از همه کسر میشود.
ماده ۸۵۰ قانون مدنی: موصی له باید موجود با شد و بتواند مالک چیزی شود که برای او وصیت شده است.
نکته: اگر موصی که در زمان وفات موصی در قید حیات با شد ولی پیش از قبول و صیت، فوت نماید. و صیت باطل نمی شود بلکه ورثه او حق قبول را به ارث میبرند برا ساس روایات، موصی له که در زمان وفات موصی زنده و در قید حیات بوده مالک متزلزل موصی بله می شود؛ قبول ورثه او تزلزل را بر طرف می سازد پس ورثه باید. دیون مورث خود و و صایای او را از محل موصی موصی بله ملک مورث آنان بوده است ولو این که به صورت متزلزل باشد و قبول ورثه، رفع تزلزل از آن ملک کرده است.
لازم نیست موصی له اهلیت تملک موصی به را در زمان انشاء وصیت داشته باشد، مانند و صیت به نفع حمل (جنین) که اهلیت تملک ندارد هر چند که بالقوه قابلیت تملک را دارد.
ماده ۸۵۱ قانون مدنی: وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر این که زنده متولد شود.
قبل از توضیح راجع به اصل ماده قانونی به تشریح حمل پرداخته میشود حمل به موجودی گفته میشود که در رحم زن وجود پیدا میکند و آغاز وجود آن از تاریخ انعقاد نطفه است و انتهای وجود آن ولادت است. در مورد وصیت تملیکی به نفع حمل وصیت از دو جهت معلق است.
· اول معلق بر وفات موصی
· دوم معلق بر زنده شدن
اگر تولد حمل بعد از وفات. موصی روی دهد بنابر این مال مورد وصیت عین یا منافع در مالکیت میت باقی میماند تا تولد آن روی دهد. چنانچه حمل جنین زنده متولد شود موصی بلاه را از تاریخ وفات موصی، مالک می شود.
ماده ۸۵۲ قانون مدنی: اگر حمل در نتیجه جرمی سقط شود، موصی به، به ورثه او می رسد، مگر این که جرم مانع ارث باشد.
پرواضح است که سقط تعمدی نیست چرا که سقط حمل به صورت تعمد، از موانع ارث محسوب می شود.
ماده ۸۵۳ قانون مدنی: اگر موصی لهم متعدد و محصور باشند موصی بلاه، بين آنها بالسويه تقسيم می شود، مگر این که موصی طور دیگر مقرر داشته باشد.
موصى لهم یعنی که سانی که وصیتی به نفع آنها به نحوی از انحاء در و صیت تملیکی صورت پذیرفته باشد.
ماده ۸۵۴ قانون مدنی موصی میتواند یک یا چند نفر وصی معین نماید. در صورت تعدد اوصیاء باید مجتمعاً به وصیت عمل کنند مگر در صورت تصریح به استقلال هر یک.
ماده ۸۵۵ قانون مدنی موصی میتواند چند نفر را به نحو ترتیب وصی معین کند به این طریق که اگر اولی فوت کرد دومی وصی باشد و اگر دومی فوت کرد سومی و هکذا.
ماده ۸۵۶ قانون مدنی صغیر را میتوان به اتفاق یک نفر کبیر وصی قرار داد در این صورت اجرای وصایا با کبیر خواهد بود تا موقع بلوغ و رشد صغیر.
ماده ۸۵۷ قانون مدنی موصی میتواند یک نفر را برای نظارت در عملیات وصی معین نماید. حدود اختیارات ناظر به طریق خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از قرائن معلوم شود. وصی مترادف موصی الیه است و موصى إليه شخصی است که به موجب وصیت عهدی، مأمور اقدام به امر شده باشد.
ماده ۸۵۸ قانون مدنی وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در ید او می باشد، حکم آمین را دارد و ضامن نمی شود مگر در صورت تعدی و تفریط تنها نکته قابل توضیح در این ماده قانونی واژه های تفریط و تعدی میباشد که معنای حقوقی آن با معنای تحت اللفظی فارسی، متفاوت است. تعدی در این جا یعنی تجاوز از حدود اذن و متعارف نسبت به مال یا حق غیر است و تفریط به معنای ترک عملی است که به موجب وصیت و یا قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم با شد و در حقوق ایران تقصیر اعم از تفریط و تعدی میباشد. تعدی را افراط هم میگویند و در محاورات فارسی زبانان افراط و تفریط گفته میشود.
ماده ۸۵۹ قانون مدنی وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند والاضامن و منعزل است.
ماده ۸۶۰ قانون مدنی: غیر از پدر و جد پدری کس دیگری حق ندارد بر صغیر وصی معین کند.
مشاهده جزئیات وخرید کتاب احکام حقوقی معاملات املاک
جهت دریافت اطلاعات بیشتر و خرید کتاب با شماره زیر تماس حاصل فرمایید:
مجید کیوانپور 09129374020