انواع اسناد، آثار و احکام آن در معاملات احکام(بخش سوم)

قانون کشور ما معمولاً از کشورهایی مثل اتیوپی ،فرانسه، آلمان، سوئیس، مصر، تایلند و دیگر کشورها اخذ و ترجمه شده است و در مواردی هم قانون گذاران توانسته اند از فقه و حقوق اسلامی نیز یاری جویند. نکته جالب توجه این است که مواد قانونی به کار گرفته شده معمولاً ترجمه کلمه به کلمه نامانوس پیچیده و غیر قابل فهم انتخاب شده است.

عوض: در معاملات معوض هر یک از دو موضوع مورد معامله را عوض نامیده می شود. غالباً عوض به مالی گفته میشود که از طرف قبول کننده داده میشود خواه) آن مال عین باشد خواه غیر عین باشد و آن چه که از طرف ایجاب کننده داده میشود معوض نام دارد مالی که باید زبان زننده برای جبران خسارت به آسیب دیده بپردازد. ماده ۳۳۲ قانون مدنی

مباشر: کسی که از طرف مالک به طور مستمر و بدون توقیت تصدی و اداره اموال او را برعهده میگیرد ماده ۷۶۴ آیین دادرسی مدنی. به معنای ضابط هم کاربرد دارد. ماده ۳۳۲ قانون مدنی

اجرت المثل: اگر کسی از مال دیگری منتفع شود و عین مال باقی باشد و برای مدتی که منتفع شده، بین طرفین مال الاجاره ای معین نشده باشد آن چه را که بابت أجرت منافع استيفاء شده باید به صاحب مال مزبور پرداخت شود، اجرت المثل نامیده میشود خواه بدون اذن او باشد. در صورت اخیر، اجرت المثل جنبه ی خسارت را هم دارد و نیز به معنای عوض المثل کاربرد دارد. ماده ۳۳۷ قانون مدنی

بیع : فروش خرید فروختن خریدن بیشتر به معنی فروختن استعمال میشود (فرهنگ عمید). 

بیع: تملیک عین است به عوض معلوم شرط بیع این نیست که عوض مبیع پول باشد ولی شرط این که یکی از عوضین به عنوان ثمن داده شود و این امر بیع را از صلح متمایز میکند (ماده ۳۳۸ قانون مدنی).

مبیع: چیزی که فروخته شده خرید شده فروخته شده فرهنگ عمید عین موجود در خارج و یا عین کلی در ذمه که به عنوان معوض و به انتظار دریافت عوض معلوم به شخص تملیک میشود. مواد ۳۳۸ ۳۳۹ ۳۵۰ و ۳۵۱ قانون مدنی به عبارت دیگر آن را مثمن هم میگویند ماده ۱۹۷ قانون مدنی.

بایع: کسی که در عقد بیع، غالباً به عنوان ایجاب واقع میشود بایع گفته میشود و مال او، معوض و مبدل نام دارد نه عوض و بدل ماده ۳۳۸ قانون مدنی مطابق عرف جامعه به فروشنده ملک و اتومبیل هم بایع گفته میشود.

اجل: مهلت نهایت مدت چیزی نهایت زمان عمر زمان مرگ فرهنگ عمید ماده ۳۴۱ قانون مدنی

کیل: پیمانه

ذرع: اندازه گرفتن پارچه یا چیز دیگر با ذراع گز کردن و نیز به معنای گز که مقیاس طول است و معادل ۱۶ گره یا ۱۰۴ سانتی متر میباشد. ذرع در فارسی به معنای کنار گوشه و کشت و زرع هم گفته شده است. فرهنگ عمید ماده ۳۴۲ قانون مدنی

ممر: محل عبور جای گذشتن گذرگاه فرهنگ عمید ماده ۳۵۸ قانون مدنی

مجری: محل عبور ممر جای روان شدن آب نهر مجاری جمع آن است فرهنگ عمید، ماده ۳۵۸ ق م

ملصق: چسبانده شده پیوسته چسبیده فرهنگ عمید، ماده ۳۵۸ قانون مدنی

دخول: وارد شدن داخل شدن در آمدن به جایی یا نزد کسی ضد خروج فرهنگ عمید، ماده ۳۵۹ قانون مدنی

عین معین: عین به معنای مالی است که دارای رم و ابعاد است خواه وجود خارجی داشته با شد مانند عقد بیع خانه ی معین خواه نداشته باشد مانند چند تن گندم در ذمه در قالب عقد بیع سلم در این صورت آن را عین کلی نامیده میشود و در غیر این صورت به آن عین معین می گویند. اعیان در مقابل منافع و حقوق مانند حق خیار شفعه و اقاله کاربرد دارد. ماده ۳۶۱

 

مشاهده سریع آگهی فروش ملک در زعفرانیه تهران

 

درک: به معنای شر و ضرر است و در موارد زیر کار برد دارد (ضامن) درک کسی که ضمان درک علیه او وجود دارد. (ضمان) درک: مسئولیت بایع نسبت به ثمنی که گرفته است. در صورتی که مبیع مال غیر در آید، معنای مسئولیت مزبور این است که باید بایع ثمن را رد نماید. عین همین مسئولیت را مشتری در قبال بایع نسبت به مبیعی که تصرف کرده است دارد یعنی اگر ثمن مال غیر درآید، مشتری باید مبیع را به بایع رد کند. ماده ۳۶۲ قانون مدنی

 ضمان: درک از مصادیق ضمان ناشی از قرارداد است. هرگاه در عقد، خیاری برای یکی از متعاملین وجود داشته با شد و مال بعد از عقد تلف شود و صاحب خیار بعد از عقد تلف شود و صاحب خیار بعد از تلف مال مزبور آخذ به خیار فسخ نماید در این صورت باید مثل یا قیمت مال تلف شده را باید توسط متخلف به طرف مقابل پرداخت کرد و مال خود را از صاحب خیار بگیرد.

متبايعين: بیع کنندگان مبایعه کنندگان معامله گران

خیار: تسلط بر ازاله ی ازبین بردن اثر حاصل از عقد را خیار میگویند در قانون مدنی تعریفی از آن نشده است زیرا ماهیت آن تا اندازه ای بدیهی است و این تعریف فقهی نیز از مفهوم عرفی خیار عاریت گرفته شده است. به تسلط قانونی شخص برای اضمحلال عقد خیار گفته میشود. خیار ممکن است ناشی از تراضی طرفین باشد مانند خیار شرط یا ناشی از حکم قانون باشد مانند خیار مجلس. ماده ۳۶۴ قانون مدنی

تسليم: تسلیم در عقد معوض عبارت است از این که یکی از طرفین دیگری را بر مالی که به او منتقل کرده است مسئولی سازد و به عبارت دیگر تسلیم عبارت است از تمکین طرف از تصرف با قرار دادن مورد  معامله تحت اختیار طرف معامله تسلیم، مترادف اقباض است. شرط تسلیم، آن نیست که طرف متمکن از أنحاء تصرفات باشد بلکه کافی است که متمکن از تصرفات مناسب با خصوصیات عقد معین باشد. ماده ۳۶۷ قانون مدنی

استیلاء: چیره شدن دست یافتن بر چیزی چیرگی پیروزی یافتن فرهنگ عمید، ماده ۳۶۷ قانون مدنی

رهن: عقدی است که به موجب آن مدیون مالی را برای وثیقه به داین میدهد. ماده ۳۷۹ قانون مدنی فسخ مدنی 

 فقه: ایقاعی است از ایقاعات که دارای خصوصیات زیر است اثر عقد معین، ایقاع معین را از بین میبرد و به حالت زمان حدوث عقد یا ایقاع در حدود امکان و قدرت بر می گرداند. این اختلاف نظر هم وجود دارد که فسخ از حین وقوع عقد در عقود و به تبع آن در ایقاعات یا از حین فسخ نیز مؤثر است. برگشت اثر عقد از طریق فسخ باید توسط یکی از طرفین عقد باشد و اگر به توافق طرفین این کار بشود. به آن اقاله گفته میشود نه ماده ۳۷۹ قانون مدنی

توابع مبیع: امور جزئی که در هنگام بیع غالباً ذکر نمیشود ولی عُرف معامله اقتضاء می کند که جزء مبیع با شد مثلاً کلید خانه جزء توابع مبیع اگر مورد معامله خانه با شد است ولی لو سترها، تلفن و تابلوهای مستقل از دیوار خانه و گلدانهای غیر منصوب جزء توابع مبیع محسوب نمیشود (ماده ۳۸۷ قانون مدنی)

تلف: از بین رفتن مال بدون دخالت مستقیم (اتلاف) یا غیر مستقیم (تسبیب) مالک یا شخص دیگر را تلف می گویند. در مقابل اتلاف یا تسبیب به کار برده میشود. ماده ۳۸۷ قانون مدنی

نقص: از بین بردن صفت کمال یک مال را نقص میگویند و در برابر اتلاف کاربرد دارد. ماده ۳۸۸ قانون مدنی

 

مشاهده ومطالعه خلاصه کتب کاربردی

 

مستحق للغير: هرگاه مالی اعم از اعیان یا منافع مورد معامله در قالب یکی از عقود واقع شود و پس از عقد معلوم شود که آن مال متعلق به ناقل فروشنده و مؤجر نبوده بلکه مال شخص دیگری (ثالث) بوده چنین مالی را مستحق للغیر محسوب میشود یعنی متعلق حق دیگری غیر است نه ناقل ماده ۳۹۰ قانون مدنی

فساد: صفتی است در عمل حقوقی که به اعتبار آن صفت آن عمل نمیتواند دارای آثار قانونی با شد: مثل این که به علت صغیر بودن بایع بیع فاسد غیر قانونی باشد و اثر حقوقی ندارد. در مقابل فساد، صحت کاربرد دارد. چنان که گفته میشود بیع صحیح در مقابل بیع فاسد کاربرد دارد. (ماده ۳۹۲ قانون مدنی)

صحت: به یک عمل حقوقی ناشی از قصد خواه قصد انشاء داشته باشد و خواه قصد غیر انشایی داشته باشد. صحت گفته میشود مانند قصد اقرار کننده به عبارت دیگر انجام عملی را مطابق با شرایط قانونی صحت گفته میشود

غرامت: به معنای خسران زبان خسارت مشقت و دادن مالی از روی کراهت است. به معنای جریمه نقدی و آن چه که بابت جبران خسارت داده شود اعم از نقدی و غیر نقدی به کار میرود. در علم جزای جدید غرامت هر گاه به طور مطلق به کار برده شود به معنای جزای نقدی میباشد. ماده ۳۹۱ قانون مدنی

موعد: فاصله زمانی که برای انجام یک عمل حقوقی توسط قانون یا دادرس دادگاه یا یکی از مأموران رسمی یا توسط طرفین قرارداد تعیین و مقرر میشود (ماده ۳۹۴ قانون مدنی).

إزاله: زایل کردن برطرف کردن از بین بردن نابود کردن و نابود ساختن دور کردن (فرهنگ عمید)

تخلف: عدم انجام تعهد یا تأخیر در انجام تعهد را تخلف نامیده میشود. ماده ۳۹۶ قانون مدنی

سقوط: تنزل و از بین رفتن حق را سقوط مینامند مانند ورشکستگی و سقوط ولایت قانونی پدر را نیز سقوط می گویند. ماده ۴۰۳ قانون مدنی

حواله: عقدی است که به موجب آن طلب شخصی از ذمه مدیون به ذمه شخص ثالثی منتقل میشود. مدیون را محیل و طلب کار را محتال و شخص ثالث را محال علیه میگویند حواله سندی است که به موجب آن داین باید طلب تشخیص داده شده خود را دریافت کند ماده ۴۰۸ قانون مدنی

ضامن: متعهد در عقد ضمان را ضامن میگویند ماده ۴۰۸ قانون مدنی

وصف: به توصیف چگونگی اشیاء و امور و صف گفته میشود. در عبارات فقه و مدنی به خصوصیات مورد معامله در حین مذاکره عقد و قبل از انعقاد آن وصف گفته میشود. ماده ۴۱۰ قانون مدنی

بیع کلی: هرگاه مبیع گل با شد نه عین مشخص مانند مبیع در بیع سلف آن بیع را بیع کلی مینامند و اگر مبیع عین شخصی باشد به چنین مبیعی بیع شخصی گفته میشود. ماده ۴۱۴ قانون مدنی

غبن (فقه): مدنی عناصر سازنده غین عبارت است از:

الف: وجود عقد معوض غیر محاباتی

ب: تعیین قیمت زائد بر ارزش اقتصادی مال از طرف منتقل عنه

ج: تعیین قیمت زائد مذکور فوق ناشی از وجود عیب در معامله نباشد و الا مورد مربوط به خیار عیب است.

د: تعیین قیمت زائد مذکور فوق ناشی از تدلیس است.

جهت منتقل الیه به ارزش اقتصادی مالی که از معامله تحصیل کرده است. و جهل مزبور جهل مرکب باشد و الا اگر بداند که قیمت مال را نمیداند و با این وصف وارد معامله شود، حق خیار غبن  ندارد و مغبون محسوب نمی شود به متضرر از غبن مغبون و منتفع از آن را غابان می گویند. خیارغبن تنها اختصاص به عقد بیع ندارد ماده ۴۱۷ قانون مدنی

 

مشاهده جزئیات وخرید کتاب احکام حقوقی معاملات املاک

 

جهت دریافت اطلاعات بیشتر و خرید کتاب با شماره زیر تماس حاصل فرمایید:

مجید کیوانپور 09129374020

سایر مطالب در خلاصه کتاب‌ها

خلاصه کتاب || برای خرید اولین خانه چکار باید بکنم؟ || معرفی جامع و کامل خرید خانه اول

"Home Buying For Dummies" اثر Eric Tyson و Ray Brown: این کتاب یه راهنمای جامع و خودمونی برای خرید خونه ست که به زبون ساده و با مثال های کاربردی نوشته شده.

مهارت های کاربردی مدیریت جلسات || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

مهارتهای کاربردی مدیریت جلسات عبارت است از: ۱ فراخوان شرکت کنندگان آماده سازی مکانی و زمینه سازی فکری برای جلسات راهکارهای پیشنهادی جهت افزایش بهره وری جلسات ۴ برنامه ریزی ها تعیین و تبیین مقررات

اقدامات و فعالیتهای ضروری برای جلسات مهم || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

اقدامات ضروری قبل از شروع جلسه الفه اقداماتی که توسط رئیس با مدیر جلسه باید صورت پذیرد: ا هدفها باید تعیین تعریف و تشریح شوند. اعضای مؤثر جلسه انتخاب شود. با شرکت کنندگان جلسه مقدمتاً تماس بگیرید

چک لیست ارزیابی کیفیت مدیریت جلسات || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

آیا مجری نقش خود را با وضوح کامل برای شرکت کنندگان در جلسه توضیح می داد؟ آیا مجری به افراد شرکت کننده اجازه تجدید نظر بر روی صورتجلسه را می داد؟ آیا مجری در زمینه متمرکز نمودن گروه برای بحث حول یک م

آشنایی با مهارتهای مجری گری در جلسات || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

یادگیری روان سازی و آسان سازی جلسه مانند بازی است. شما میتوانید قواعد آن را به سرعت یاد بگیرید و شروع به بازی کنید. اما برای مجری خوب بودن نیاز به تمرینات قابل توجهی است. باید گفت که صرفاً یک راه برای

پنج شیوه جلوگیری از شکل گیری گروه فکری در جلسات

شما می توانید کارهای زیر را در بین دو جلسه انجام دهید تا از تشکیل گروه فکری جلوگیری نمایید: شیوه نخست افراد را تشویق کنید که بین جلسات با دیگر افراد بخش و سازمان خود مشورت نمایند. به خصوص وقتی که موض

تعیین نوع جلسه قبل از تشکیل جلسه || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

اکنون میدانیم که برای استفاده از اطلاعات و یا شنیدن یک گزارش جلسه، باید هدف مشخصی داشته باشید. بنابراین باید بدانید که مقصود شما از جلسه چیست؟ انواع مختلف جلسات نیاز به نقش ها و روشهای مختلف دارد. برخ

شناخت دیدگاههای مخالف قبل از تشکیل جلسه || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

مهارتهای مدیریت زمان جلسه ۱ در همان ابتدای جلسه مدت زمان آن را تعیین و به شرکت کنندگان اعلام کنید. ۲ بهتر است قبل از وقت ناهار جلسه برگزار شود در این صورت احتمال این که جلسه به موقع خاتمه یابد بیشتر

چه افرادی باید در جلسه حضور داشته باشند؟ || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

۱ گروه های متجانس افرادی که با نقطه نظرات یکسان در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله شرکت می کنند. گروه غیر متجانس افرادی که با نقطه نظرات مختلفی در جلسات تصمیم گیری و حل مسئله حضور می یابند. در این صورت ن

تکنیکهای مدیریت جلسات رسمی و غیر رسمی || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

در این مبحث مطالبی کاملاً کاربردی برای مدیران و صاحبان دفاتر مشاورین املاک آورده شده است. هدف از ارائه این مطلب آشنایی مدیران با انواع جلسات مهارتهای اداره جلسات، مهارت های مدیریت زمان در جلسات آشنایی

اقدامات و فعالیتهای مؤثر برای ارتقاء شغلی || آداب مدیریت و اداره دفاتر مشاورین املاک

را در ۱۳۱۷ در کشور را سال تأسیس آن به شمار آوریم و برخورداری از قانون نظام صنفی (۱۳۵۲) و اجتماعی (یعنی با اعتبار اجتماعی حداکثر ۴ درصد قرار دارد و با گذشت این همه سال هنوز عملکرد سنتی و قدیمی را رها ن

مهارت های مصاحبه و گزینش همکاران سازمانی

مدیران باید به مهارت و هنر مصاحبه و گزینش مناسب ترین همکاران سازمانی مسلط باشند. این مهارت ها در این مبحث به صورت خیلی ساده و قابل فهم طرح میشود باشد که راه گشای سبک مدیریتی مدیران دفاتر مشاورین املاک