در اینجا به اختصار راجع به سه نوع شرط صحبت میشود. بسیاری از مردم و از جمله مشاورین املاک بر این باورند که در مبایعه نامه نباید شرطی را درج کرد چرا که موجب فسخ، تزلزل و بی اعتباری مبایعه نامه می شود. البته این حرف هم درست است و هم اشتباه وقتی شروطی خلاف مقتضای عقد و مجهول است. می تواند عقد را ابطال نماید والبته نه هر شرطی بلکه شرطی که انجام آن غیر مقدور است، خود باطل است ولى موجب ابطال قرارداد نمی شود مثلاً فروشنده ای ضمن عقد بیع شرط می کند که خانه را به تو می فروشم به شرط این که ظرف دو یا سه ماه زبان انگلیسی را به طور کامل به من یاد بدهید.
شرطی که در آن نفع و فایده نباشد باطل است ولی مبطل عقد نیست. مثال دیگر: اگر فروشنده ای به خریدار بگوید به شرطی خانه را به شما میفروشم که هر روز آب استخر خانه ام را عوض کنی این شرط برای خریدار چقدر اهمیت دارد. به خصوص تعویض روزانه آب استخر در فصل زمستان برای فروشنده چه منفعتی دارد؟ دیگر این که شرطی که نام شروع است در قرارداد نباید آورده شود. شروط نام شروع چه تأثیری بر قرارداد می گذارد؟ کارشناسان حقوقی میگویند که در این موارد عموماً باور بر آن دارند که چنین شروطی، عقد را مبطل مینماید و استناد میشود به ماده ۱۰ قانون مدنی که گفته است: قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است، پس اگر ماده ۱۰ قانون مدنی قراردادهایی را که نامشروع یا برخلاف قوانین کشور باشد معتبر نمیداند، لاجرم تعهدات فرعی هم نمیتواند بر خلاف قوانین یا نام شروع با شد. چون قانون از عقود تعهدات و شروطی که برخلاف قانون است حمایت نمیکند ولی واقعیت امر این است که شروط نامشروع در کنار عقد مانند عقدی است بدون شرط یعنی خود شرط باطل است ولی تأثیری بر صحت و اعتبار عقود ندارد. چنان که در بالا نیز گفته شده است.
مثال شرط خلاف مقتضای عقد آن است که فروشنده ضمن عقد بیع خریدار را به مدت ۵ سال از حق تصرفات مالکانه و استیفاء منافع منع نماید. چنین شرطی مبطل قرارداد است.
شرط مجهول مثل این است که خریدار به فروشنده بگوید که ملک تو را خریدم به شرط این که هر وقت خانه خود را بفروشم و یا هر وقت که پولدار شدم، ثمن معامله را می پردازم. این نوع شرط چون مجهول است موجب میشود که ثمن معامله که یکی از عوضین عقد بیع است مجهول شده و معامله . معامله ای غرری است و باطل قاعده لاضرر و لاضرار یک قاعده عقلی است. یعنی عقلاً نبایستی به مردم ضرری وارد کرد. در راستای این قاعده عقلی است که قانون گفته است "هیچ ضرری نبایستی بدون جبران باقی بماند" یا "هیچ کس به دیگری نباید ضرری وارد آورد والا باید آن را جبران نماید قاعده لا ضرر تنها مشمول ضرر مادی نیست.
ضرر میتواند شکل و ماهیتی معنوی داشته باشد که گاه اثر رنج آن به مراتب بیشتر از ضرر مادی است. اصل ۴۰ قانون اساسی میگوید هیچ کس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر و یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. در همین خصوص ماده ۱۳۲ قانون مدنی چنین می گوید: کسی نمی تواند در ملک خود تصرفی نماید که مستلزم تضرر همسایه شود مگر تصرفی که به قدر متعارف و برای رفع حاجت یا دفع ضرر به خود باشد.
ماده ۳۲۸ قانون مدنی هم در این خصوص تصریح دارد: هر کس مال غیر را تلف کند، ضامن آن است و باید مثل یا قیمت آن را بدهد و متعاقباً ماده ۳۳۱ قانون مدنی گفته است: هر کس سبب تلف مالی بشود مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر سبب نقص و یا عیب آن شده باشد باید از عهده نقص قیمت آن برآید. در اینجا مناسب است از ماده ۱ قانون مسئولیت مدنی مصوب ۱۳۳۹٫۲٫۷ یادی شود که چنین گفته است "
هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان و یا سلامتی یا مال و یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجاری یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی و یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود می باشد.
مالكيت ما في الذمه، ماده ۳۰۰ قانون مدنی چنین تعریف کرده است اگر مدیون، مالک ما في الذمه خود گردد ذمه او بری میشود مثل این که اگر کسی به مورث خود مدیون باشد پس از فوت مورث دین او به نسبت سهم الارث ساقط میشود. توجه شود به این که مالکیت ما في الذمه به وجود آمدن یک وضعیت حقوقی است که شخص مدیون مالک بدهی خود میشود و از موارد سقوط تعهدات است.
اصل صحت عقود و معاملات در قانون مدنی قاعده اساسی شمرده میشود یعنی هر معامله ای که انجام می شود، صحیح و معتبر است؛ مگر این که خلاف آن نزد مراجع و مقامات صلاحیت دار قضایی ثابت شود. این فرض برای تنظیم روابط افراد حفظ و رعایت نظم عمومی به جریان انداختن ارتباطات حقوقی و تعهدات اشخاص ضروری است. ماده ۲۲۳ قانون مدنی در این خصوص صراحتاً چنین گفته است: هر معامله که واقع شده باشد محمول بر صحت است؛ مگر این که فساد آن معلوم شود.
بنابراین مدعی باید یکی از موارد فوق را در دادگاه اثبات نماید تا مرجع رسیدگی کننده رای بر بطلان و فسخ قرارداد بدهد در غیر این صورت، حمل بر صحت عقود و معاملات میشود.
جهت دریافت اطلاعات بیشتر و خرید کتاب با شماره زیر تماس حاصل فرمایید:
مجید کیوانپور 09129374020